سیره اقتصادی امام علی(علیه السلام) 1
سه شنبه 19 آذر 1392 12:22 PM
بخش اول
چکیده
سیرة اقتصادی امام علی(ع) در دو مرحله (سیرة امام در ادارة امور اقتصادی جامعه و سیرة اقتصادی حضرت در رفتارهای اقتصادی شخصی) بررسی میشود. امام هنگامی که به حکومت رسید، وضعیت اقتصادی جامعه، بهویژه توزیع امکانات، بسیار نامناسب بود، لذا برای سامان دادن به این وضعیت، توزیع را بهگونه مساوی انجام داد. همچنین از ذخیرهسازی بیتالمال و تأخیر در توزیع آن خودداری کرد.
این قبیل سیاستها باعث شد وضعیت اقتصادی جامعه دگرگون شود. فقر و بیعدالتی از بین برود و همة مردم کوفه از امکانات اولیة زندگی بهرهمند شوند. امام در سیرة اقتصادی شخصی بسیار اهل تلاش و تولید بود، اما در عرصة تخصیص درآمد شخصی برای هزینههای فردی خویش، به حداقل بسنده و درآمدها را در راه خدای متعال مصرف میکرد.
واژگان کلیدی: امام علی(ع)، سیره اقتصادی، تساوی در توزیع، عدم ذخیرهسازی، تولید، تخصیص درآمد.
مقدمه
اگرچه اسلام با همة ابعادش در بستر زمانی آرام، به مرحلة عمل نرسید، ولی برنامة جامع و سعادتمندانة زندگی را میتوان از قرآن و گفتار و سیرة معصومان(ع)، به ویژه سیره و گفتار امام علی(ع)، گرفت که مسئول حکومت الهی در همة ابعاد بشری، در عرصة گستردة جغرافیایی بودند. امیرمؤمنان به لحاظ معنوی، و از جهت کار و تلاش اقتصادی در اوج بود. در سیاست و هدایت جامعه نیز شخصیتی فوقالعاده به شمار میرفت.
انسانی که در اوج قلّه معنویت باشد، به یقین وقتی از اقتصاد سخن میگوید یا در صحنة اقتصادی فعالیت میکند، سخن و رفتار اقتصادیاش بسیار متفاوتتر از سخن و گفتار و کردار اقتصادی افرادی خواهد بود که از معنویت، اخلاق و فضیلتهای انسانی دور هستند، لذا پیامها و نتایج اقتصادی هر کدام از این دو گروه برای بشر متفاوت خواهند بود. در این نوشتار، اقتصاد را از منظر و سیرة علی(ع) بررسی میکنیم که در رفتار و گفتار، معصوم بود و پیامها و رهنمودهای جاودانه در عرصة اقتصاد، برای بشر بر جای گذاشت.
اقتصاد، دانشی است که رفتارهای اقتصادی افراد در ارتباط با هم، با طبیعت و سایر امکانات اقتصادی و مردم با دولت و برعکس را بررسی میکند. نوع رفتارهای انسان در عرصة اقتصاد، از باورهای او به دنیا، خدا، آخرت و مفهوم سعادت و... ناشی میشود. امیرمؤمنان(ع) باورهای ویژهای دربارة این مقولات دارد که با تفکرات سردمداران مکاتب مادی متفاوت است؛ برای همین اقتصاد و ضوابط اقتصادی در نگاه علی(ع) غیر از دیگر دیدگاههای اقتصادی خواهد بود.
دوران حکومت امیرمؤمنان(ع) بسیار کوتاه و آنهم همراه با درگیریها و جنگهای فراوان داخلی بود؛ با این حال حضرت(ع) برای بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم، همّت فراوانی کرد، که ثمرة آن ارتقای چشمگیر سطح زندگی مردم کوفه ـ مرکز حکومت علی(ع) ـ بود؛ به گونهای که خود حضرت(ع) وضعیت کوفه را چنین توصیف میکرد: مَا أَصْبَحَ بِالْکوفَة أَحَدٌ إِلَّا نَاعِماً إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً لَیأْکُل الْبُرَّ وَ یجْلِس فِی الظِّلِّ وَ یشرب مِنْ مَاءِ الْفُرَاتِ. (مجلسی، 1374: 40 / 327) بر این اساس، همه مردم کوفه برخوردار از نعمت بودند و پایینترین طبقات آنها نان گندم مصرف میکردند، منزل و سرپناه داشتند و آب گوارا مینوشیدند.
جامعهای که ضعیفترین مردم آن از غذای خوب (نان گندم) استفاده کنند، صاحب منزل مناسب شوند و از آب گوارا و محیط سالم زندگی بهرهمند باشند، جامعهای است که مردم آن امکانات اقتصادی مناسب دارند و کسی برای امور ضروری اقتصادی دچار مشکل جدّی نیست. ایجاد چنین وضعیت اقتصادی در مدت کوتاه، با وضعیت بحرانی و بدون برنامه اقتصادی صحیح، غیر ممکن است. حال باید پرسید: امیرمؤمنان(ع) چه برنامهها و سیاستهای اقتصادی کارآمدی برای تحقق چنین وضعی داشت؟هدف این تحقیق، استنباط و استخراج سیاستها و برنامههایی است که بتوان آن را به سخنان و روش اقتصادی امیرمؤمنان علی(ع) منتسب کرد.
روش تحقیق، «مطالعه کتابخانهای» و «تحلیل متن» است. متن اصلی این تحقیق نهجالبلاغه است و اهداف مقاله با تحلیلهای عقلی و روشهای عقلایی، دنبال میشود. در مواردی هم از منابع دیگر از جمله قرآن، برای نشان دادن اهمیت و استحکام روش علی(ع) برای دفع هرگونه شبهه، بهره گرفته شده است. در ادامه، به وضعیت اقتصادیِ هنگام به حکومت رسیدن امام اشاره میشود، علت بهوجود آمدن آن وضعیت و سرانجام سیرة حضرت در رفع مشکلات و رساندن مردم به رفاه مناسب را توضیح داده میشود.
وضعیت اقتصادی هنگام به حکومت رسیدن علی(ع)
جامعه در عصری که امام علی(ع) به حکومت رسید، به دو دسته فقیر و ثروتمند تقسیم میشد. ادا نکردن حقوق الهی، بخل، کفران نعمت و نداشتن تقوا اموریاند که حضرت وضعیت جامعه در آن دوره را به آنها وصف میکند که این قبیل امور باعث فقر گسترده شده بودند. (سید رضی، 1379: خ 129 / 134)
حکومتها و رهبران جامعه همیشه نقش عمده در ایجاد یا برطرف کردن چنین شرایطی دارند. امیرمؤمنان(ع) در خطبه شقشقیه، عثمان و خویشاوندانش را مسئول وضعیت نابسامانی جامعه معرفی میکند و معتقد است با دستاندازی به بیتالمال، جامعه را دچار چنین وضعیتی کردند. (همان: خ 3 / 10 و 11) منابع تاریخی هم مطالب فراوانی دربارة وضعیت دارایی و زندگی عثمان نوشتند.
دارایی وی نزد خزانهدارش، روزی که کشته شد، یک صد و پنجاه هزار دینار و یک میلیون درهم بود و ارزش زمین او در وادیالقری، حنین و... به صد هزار دینار میرسید. از وی اسبها و شتران بسیاری بر جای ماند. (مسعودی، 1409: 2 / 332) عبای پشمی سیاهش صد دینار میارزید. (بلاذری، 1417: 6 / 102) عثمان خاصان اهل دروغ و نیرنگ را برگزید. هر یک از آنها به قسمتی از زمین چسبیده بودند و خراج آن را میخوردند و اهل آن را خوار میکردند. (طبری، 1357: 4 / 338)
منابع تاریخی مطالب فراوانی درباره ثروتهای هنگفت برخی نزدیکان عثمان نوشتهاند. دارایی زبیر پس از مرگش، پنجاه هزار دینار، هزار اسب و هزار غلام و کنیز بود. (مسعودی، 1409: 2 / 332) عبدالرحمن بن عوف زهری خانه بسیار وسیعی ساخت و طویلهای داشت با یک صد اسب، هزار شتر و ده هزار گوسفند. (همان: 333)
زید بن ثابت هنگام مرگ، آنقدر طلا و نقره داشت که آنها را با تبر خرد میکردند. افزون بر این، داراییها و زمینهایی را تصاحب کرده بود که صد هزار دینار میارزید. طلحه روزی هزار دینار از غلات عراق درآمد داشت. سعد بن ابیوقاص خانهای از سنگ گرانقیمت عقیق ساخت و یعلی بن حنیه، هنگام مرگ، پانصد هزار دینار و زمینها و مطالبات بسیاری داشت که بهای آنها به سی صد هزار دینار میرسید. (همان: 2 / 341 و 342)
عثمان قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی در اختیار افراد خاصی قرار داد. این افراد با استفاده از قدرت سیاسی و نظامی، امکانات اقتصادی بیشتری را تحت تصرف خود و نزدیکان قرار میدادند و با استفاده از امکانات گستردة اقتصادی، توان سیاسی و نظامی خود را هم تقویت میکردند.
روشن است که وقتی قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی در اختیار انسانهای پلید و حریص قرار گیرد، فقر و بیچارگی فراگیر میشود و تمام مناسباتی که براساس عدالت و تقوا از زمان رسول الله(ص) شکل گرفته بود، درهم میریزد و مناسبات جدیدی بر پایه ظلم جایگزین آن میشود و اکثر مردم در رنج و گرفتاری قرار میگیرند.
در کنار این دگرگونی مناسبات، امیرمؤمنان(ع) را میبینیم که او هم میتوانست بهترین امکانات را در اختیار بگیرد، اما سطح زندگی خود را در حد فقیرترین مردم نگاه داشت. (سید رضی، 1379: 2 / 314، ن 45) لباس علی(ع) گاهی با پوست و گاهی با لیف خرما وصله میشد. کفشهای او از لیف خرما بود. لباس کرباس کلفت میپوشید و وقتی میدید آستین آن بلند است، با شمشیر کوتاهش میکرد و نمیدوخت وقتی نان را با خورشت میخورد، خورشت او سرکه یا نمک بود.
بالاتر از این، برخی گیاهان روییده از زمین بود و اگر میخواست از این هم بهتر باشد، کمی شیر شتر میخورد. از گوشت هم بسیار کم استفاده میکرد. (همان؛ محمدی ری شهری، 1421: 9 / 365 ـ 343) چرا سطح زندگی متعادلی که در زمان رسول الله(ص) ایجاد شده بود، از بین رفت و این چنین تفاوت طبقاتی در جامعه ایجاد شد؟ پاسخ زمانی روشن میشود که حجم درآمدهای مردم و حکومت بعد از رسول الله(ص) و نوع سیاستهای توزیعی حکومتگران روشن شود.
ثروت در اختیار خلفای قبل از علی(ع)
شبه جزیره عربستان و اطراف آن، هنگام بعثت رسول الله(ص) به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، وضعیت بسیار بدی داشت. روابط نامناسب و ظالمانه اجتماعی، وضعیت ناهنجار قبیلهمحوری و کمبود و نامناسب بودن غذا از ویژگیهای آن عصر بود. تلاش بیست و سه ساله رسول الله(ص) در مکه و مدینه، وضعیت زندگی مردم را دگرگون ساخت. توان تهاجمی عرب را بالا برد، حکومت مقتدر و منسجمی ایجاد کرد. اوضاع اقتصادی بسیار پیشرفت کرد.
بعد از رسول الله(ص) هم کشورگشایی گسترده مسلمانان به راه افتاد و منشأ سرازیر شدن درآمدها شد. غنایم و خمس آنها، خراج و جزیه، عشور، زکات، اقلام مهم و عظیم به مرکز حکومت سرازیر شد و در مدت کوتاهی، انبوهی از داراییها در اختیار مسلمانان، به ویژه اهل حکومت قرار گرفت.
یکی از منابع درآمدها، غنایم و خمس آن بود. حداقل غنایمی که در طول بیست و پنج سال بعد از رحلت رسول خدا در اختیار مسلمانان قرار گرفت، سی و پنج میلیارد و ششصد و نود و هشت میلیون و ششصد و شصت و یک هزار و چهار صد و شصت و هشت درهم بود که خمس آن یعنی هفت میلیارد و صد و سی و نه میلیون و هفتصد و سی و دو هزار و دویست و نود و سه درهم در اختیار حکومت قرار گرفت.
گرچه رقم خمسی که محاسبه کردیم، عدد نجومی به نظر میرسد، اما همانگونه که پیامبر(ص) پیشگویی کرده بود، دروازههای گنج دو امپراتوری جهان (ایران و روم) به سوی مسلمانان باز شده بود. با روشی که در محاسبه غنایم جنگها در پیش گرفتیم، این مقدار، دستکم خمس غنایم نقدی بود که وارد مدینه شد و در اختیار حکومت قرار گرفت. افزون بر خمس غنایم، سایر اقلام درآمدی نیز در اختیار حکومت قرار میگرفت. هرگونه انحراف در توزیع نامناسبِ این درآمدها میتوانست، جامعه و حکومت را اسیر چنگ افراد دنیاطلب سازد.
فراوانی ثروت میتواند نعمت و مایه هدایت، و هم نقمت و باعث غفلت از حق و آیین پاک اسلام شود. به دور نگه داشتن علی(ع) و اصحابش از اداره حکومت و جامعه باعث شد این ثروت بزرگ در اختیار افراد دنیاطلب و جاهل قرار گیرد و بستر غفلت فراهم شود. توزیع نامناسب درآمدها افزون بر اینکه انحراف مستقیم اقتصادی بود، زمینه بروز انحرافهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بعد از وفات رسول الله(ص) را هم فرآهم آورد.