عرفان حقیقی
یک شنبه 17 آذر 1392 8:34 AM
پدید آورنده : فاطمه محمدی
لا یعرف الحق بالرجال، اعرف الحق، تعرف اهله «حضرت امیر می فرماید: حق را با مردان (رجال پرآوازه و نامی) نشناسید، بلکه ابتدا حق را بشناسید انگاه خود صاحبان آن را خواهید شناخت.» (مستدرک سفینة البحار، ج2،ص 344) قبل از ورود به بحث، توجه شما را به نکاتی جلب می کنم که اگر با دقت به آنها توجه کنید، شما را تا پایان راه زندگی در مسیر صحیح نگاه خواهد داشت. در کلام حضرت امیر دقت کنید: دلیل شما بر شناخت حق، مردان پرآوازه و نامی آن نیستند، ... محک و معیار حق، افراد نیستند بلکه این حق است که محکی برای شناخت افراد پیرو آنند. انسان ها نه جایز الخطا، بلکه ممکن الخطاهستند. به این جهت انسان هایی که معصوم از خطا و گناه نیستند نمی توانند معیار شناخت حق و حقیقت باشند. اما، نیاز بشر به در اختیار داشتن الگوو راهنما برای رسیدن به آنچه کمال برای او خوانده می شود، انسان را صاحب این حق کرده است که خداوند بواسطه حجت هایی معصوم وعاری از گناه انسان ها را در پیمودن این مسیر راهنمایی کنند. از آنجا که بحث عرفان به معنای حقیقی اش، معرفت به حق و پرودگار است، این معرفت می بایست از جانب افرادی عرضه شود که قابل اطمینان اند. این اطمینان با عث می شود که انسان با آرامش دل بدانها و راه و روش آنها بسپرد و بداند که به بیراهه نخواهد رفت. خداوند با فرستادن این افراد و صحه گذاشتن برآنچه می گویند و انجام می دهند و امر می کنند، بهانه ای برای گمراهی نگذاشته است. از آنجا که خداوند به نیاز انسان بر در اختیار داشتن الگوی کامل پاسخ داده است، بنابراین لازم است که از آنچه در اختیار ماست استفاده کنیم. سیره و روش زندگی و سلوک این افراد که ما آنان را با عنوان امام می شناسیم از طریق احادیث و نقل قول های آنها به ما رسیده است. اعتقاد به اینکه آنها، سخن شان، و آنچه انجام می دهند عاری از خطا و اشتباه است، عمل بر این موازین را آسان می کند. از آنجا که قرار است ما بعنوان یک فرد مسلمان و شیعه و با اعتقاد به وجود معصومین راه را انتخاب کنیم، پیمودن این راه برای ما بسیار آسان خواهد بود. انتخاب و اختیار ائمه بعنوان راهنما و محک و میزان حق، نه ازاین بابت است که آنها معصومند، بلکه به این جهت است که آنها دقیقاً بر اساس خواست خداوند که منجر به سعادت بشر است عمل کرده اند و بنابر این معیار حق شده اند. حق یکی است و هر آنچه هست با حق سنجیده می شود. امامان معصوم با حق سنجیده شده اند و معیار بیرونی سنجش حق اند. از این رو هر آنچه شما می بینید، می شنوید، می خوانید، باید با معیارهایی که ایشان تعیین کرده اند، هم خوانی داشته باشد. آنچه از بزرگانی می شنوید که نام عارف برآنها نهاده اند، تنها وقتی عرفان خواهد بود که با معیارهای بزرگان دین مطابقت و همخوانی داشته باشد. این نوع نگاه به معرفت های مختلف که همگی نیز نام حق بر خود می گذارند، انتخاب راه را آسان تر خواهد کرد. در این نوع معرفت، بنا بر فرمایش امام صادق(ع) «بهترین اولیا آن بنده مومنی است که دارای بهره ای از صلاح و نیکویی بوده و به نیکی، پروردگارش را در پنهانی عبادت نماید، در میان مردم ناشناخته باشد به نحوی که مردم او را با انگشتان به یکدیگر نشان ندهند (نگویند که این مرد عارف و فوق العاده مومنی است) و رزق و روزیش نیز به اندازه کفاف زندگیش بوده و به همان روزی قناعت نماید.» (التحصین، ابن فهد حلی، ص 9.) امام العارفین، امیر المومنین(ع) «نیکو ترین و با فضیلت ترین زهد( بی رغبتی و بی اعتنایی به دنیا) پنهان داشتن آن است.» ( نهج البلاغه، حکمت 27) در این معرفت و عرفان، نیازی به انجام کارهای عجیب و غریب و سخت برای وصول به حق تعالی نیست، بلکه بر اساس گفته پیامبر خاتم(ص) «هنگامی که شب فرا می رسد خداوند سبحانه و تعالی- خطاب می نماید: ایا کسی هست که مرا بخواند تا او را اجابت نمایم؟ ایا کسی هست که از من چیزی بخواهد تا من خواسته اش را بر آورده نمایم؟ ایا کسی هست که از من طلب مغفرت نماید تا او را ببخشایم؟ ایا کسی هست که از گناهانش به سوی من توبه نماید تا من توبه او را قبول نمایم؟» (جواهر السنیه، ص 283، حدیث 294) در این فرمایش، حضرت شب و ساعت خاصی از شب را معین نکرده اند، بلکه تمام لحظات شب، که ساعات فراغت انسان از کارهای روزانه است، را بیان کرده اند. ( اگر چه در بعضی دیگر از فرمایشات شان نیمه های شب و ساعات نزدیک سحر را دارای ویژگی های خاص دانسته اند.) با وجود راه های آشکار و مطمئن، چرا برای یافتن خوشبختی و آرامش به دنبال سراب برویم؟ و اگر در این بیراهه عمر و جوانی را تباه کردیم، چه کسی جز خود را سرزنش کنیم؟ مجلات حوزه |