درمانی برای هجوم استرس و نگرانی ها !!
شنبه 16 آذر 1392 9:30 AM
مدتی است فشارهای درونی استرس و تپش قلب گریه های وقت و بی وقت و ترس و وحشت از آینده وسوسه و اضطراب رهایم نمی كند ، چه باید کرد؟
معمولاً ثمره توكل برخدا «آرامش» و ثمره بی اعتمادی به خدا «اضطراب » را به دنبال دارد! پیشنهاد ما این است كه در مورد هركدام از این دو،یعنی: «آرامش با خدا بودن» و «اضطراب و وحشت » بیشتر بررسی شود:
قرآن كریم كاملترین نسخه برای آرامش روح است. از این رو برآنیم تا با نگاهی اجمالی دیدگاه قرآن را در مورد آرامش روحی و روانی و راه های رسیدن به آن را مورد بررسی قرار دهیم.
- درسوره توبه آیه 103 چنین آمده: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ؛
از اموالشان زكات بگیر، تا بدین وسیله پاكشان كنى و (اموالشان را) نمو دهى، و در باره آنان دعاى خیر كن كه دعاى تو مایه آرامش آنان است، و خدا شنوا و داناست .
و كلمه صلی از صلاة و به معناى دعا است، و از سیاق استفاده مىشود كه مقصود از این دعا، دعاى خیر به جان و مال ایشان است، هم چنان كه از سنت چنین به یادگار رسیده كه آن جناب در برابر كسى كه زكات مىداده چنین دعا مىكرده كه: خدا به مالت خیر و بركت مرحمت فرماید.
و در جمله إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ كلمه سكن به معناى چیزى است كه دل را راحتى و آرامش بخشد، و منظور این است كه نفوس ایشان به دعاى تو سكونت و آرامش مىیابد، و این خود نوعى تشكر از مساعى ایشان است، هم چنان كه جمله وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ مایه آرامشى است كه دل هاى مكلفینى كه این آیه را مىشنوند و یا مىخوانند به وسیله آن سكونت مىیابد.
در مجمع نقل نموده كه وقتى قومى صدقه خودشان را نزد پیغمبر (صلی الله علیه و آله) مىآوردند می فرمود :«خدایا رحمت كن بر آنها»
دستیابى به اطمینان و آرامش مىتواند عوامل گوناگونى داشته باشد، ولى در رأس آنها:
- آگاهى و علم جلوه ویژهاى دارد؛ كسى كه مىداند ذرّهى مثقالى از كارش حساب دارد، «مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ»«1» نسبت به تلاش و فعّالیّتش دلگرم است.
- كسى كه مىداند بر اساس لطف و رحمت الهى آفریده شده، «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ» «2» امیدوار است.
- كسى كه مىداند خداوند در كمین ستمگران است، «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» «3» آرامش دارد.
- كسى كه مىداند خداوند حكیم و علیم است و هیچ موجودى را بیهوده خلق نكرده است «عَلِیمٌ حَكِیمٌ» خوشبین است.
- كسى كه مىداند راهش روشن و آیندهاش بهتر از گذشته است، «وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى» «4» قلبش مطمئن است.
- كسى كه مىداند امام و رهبرش انسانى كامل، انتخاب شده از جانب خداوند و معصوم از هر لغزش و خطاست، «إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» «5» آرام است.
- كسى كه مىداند كارِ نیک او از ده تا هفتصد بلكه تا بىنهایت برابر پاداش دارد ولى كار زشت او یك لغزش به حساب مىآید دلخوش است. «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» «6»
- كسى كه مىداند خداوند نیكوكاران را دوست دارد، «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» «7» به كار نیكش دلگرم مىشود.
- كسى كه مىداند كار خیرش آشكار و كار شرّش پنهان مىماند، «یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح» شاد است.
عوامل اضطراب و نگرانى
یكى از شایعترین بیمارىهاى قرن حاضر اضطراب و افسردگى است. براى این بیمارى كه داراى علائمى همچون انزواطلبى، در خود فرورفتن، خود كمبینى و بیهوده انگارى است، دلایل بسیارى را ذكر كردهاند، از جمله:
- شخص افسرده از اینكه همه چیز را مطابق میل خود نمىبیند داراى افسردگى شده است، در حالى كه ما نباید بخاطر اینكه چون به همه آنچه مىخواهیم نرسیدیم، از مقدار ممكن آن هم دست برداریم و تسلیم شویم.
- شخص افسرده با خود فكر مىكند كه چرا همه مردم مرا دوست ندارند، و حال آنكه این امر غیر ممكنى است و حتّى خدا و جبرئیل هم دشمن دارند ، لذا انسان نباید توقّع داشته باشد كه همه او را دوست بدارند.
- شخص افسرده گمان مىكند كه همه مردم بد هستند، در صورتى كه چنین نیست و خداوند به فرشتگانى كه این توهّم را داشتند پاسخ داد.
- شخص افسرده گمان مىكند كه همه ناگوارىها از بیرون وجود اوست، در حالى كه عمده تلخىها عكس العمل و پاسخ خصلتها و كردارهاى خود ماست.
- شخص مضطرب از شروع در كارها نگران است و احساس ترس و تنهایى مىكند. حضرت على علیه السلام براى رفع این حالت مىفرماید: «إذا خفت من شىء فقع فیه» «8» از هر چه مىترسى خود را در آن بینداز، كه ترس هر چیز بیش از خود آن است.
- شخص مضطرب نگران آنست كه آینده چه خواهد شد. این حالت را مىتوان با توكّل بر خدا و پشتكار درمان كرد.
- چون در بعضى كارها ناكام شده است، نگران است كه شاید در تمام امور به این سرنوشت مبتلا شود.
- چون بر افراد و قدرتهاى ناپایدار تكیه دارد، با تزلزل آنها دچار اضطراب مىشود.
- و خلاصه امورى همچون عدم قدردانى مردم از زحمات آنها، گناه، ترس از مرگ تلقینهاى خانواده به اینكه نمىدانى و نمىتوانى، قضاوتهاى عجولانه، توقّعات نابجا و تصوّرات غلط، علت بسیارى از افسردگىها و اضطرابها مىباشد كه با یاد خدا و قدرت و عفو و لطف او مىتوان آنها را به آرامش و شادابى مبدل ساخت.