بعد حمد محمد آنکه ولی ست
مظهر خالق و رسول علی ست
روی معبود را به دیده ی جان
نپرستید تا ندید عیان
ساختی با خدا چو بزم حضور
جامه ی تن ز خود فکندی دور
در نماز آنچنان ز جا رفتی
که دعاوار بر سما رفتی
گرد کفر از وجود خود رفتی
هر دم الله اکبری گفتی
آنکه مهر نبوتش خوانی
نقش پای علی ست گر دانی ؟
متحد با علی ست در همه چیز
جز نبوت که هست اصل تمیز
نفسی از سر هوا نزدی
بی عبودیت خدا نزدی