0

آثار تربیتی اعتقاد به معاد 1

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:آثار تربیتی اعتقاد به معاد 1
سه شنبه 12 آذر 1392  9:20 AM

اثر ایمان به معاد در حُسن اعمال به قدری روشن و آشکار است که امیرمؤمنان(ع) از کسی که ایمان به آخرت دارد؛ ولی در حُسن اعمال خویش نمی‌کوشد، تعجب می‌کند و می‌فرماید: «عجبت لمن یعلم أن للاعمال جزاء کیف لا یحسن عمله». (آمدی، بی‌تا: 2 / 495) ثمره اعتقاد به معاد، ترک اخلاق مذموم (مانند شح، بخل، حسد و کبر) و رویش صفات کمال (مانند سخاوت، جود، ایثار و انفاق) است.

آیه «لَنْ تَنَالُوا الْبرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ؛ (آل‌عمران / 92) هرگز به [حقیقتِ] نیکوکاری نمی‌رسید؛ مگر از آنچه دوست دارید، انفاق کنید»، که از جامع‌ترین آیه‌های مربوط به عمل است، با به کارگیری واژه «برّ»، آن را شامل فضیلت‌های خاصّ دینی (مانند ایمان به خدا و روز رستاخیز) و فضیلت‌های عامّ اخلاقی (مانند ایثار) می‌کند.

می‌گویند در پی نزول این آیه، ابوطلحه انصاری، نزد پیامبر آمد و زمین خود را در اریحا (بیرحاء) انفاق کرد. وی نخلستان روبه‌روی مسجد مدینه را نیز به پیامبر واگذاشت و یا به پیشنهاد حضرت آن را برای خویشان ابوطلحه و طبق قولی به حسان بن ثابت شاعر پیامبر(ص) و ابی بن کعب (از قاریان برجسته) از خویشان خود انفاق کرد. (طبری، 1412: 3 / 246 و 247)

قابل ذکر است که انصار نیز روی اعتقاد به آخرت آن همه ایثارگری کردند. تأکید فراوان آموزه‌های دینی بر یاری دیگران و کمک مالی و معنوی به آنها در قالب انفاق، صدقه، هدیه، ایثار، گذشت، عفو، بخشش و ... در این جهت فهم‌پذیر است. در قرآن آمده است که هیچ خیری نیست در انسانی که اثرش به دیگران برنگردد و ضرب المثلی هم می‌گوید: «دستی که گل هدیه می‌کند؛ خود بوی گل می‌گیرد». با اعتقاد به معاد برخی مفاهیم بلند اخلاقی معنا پیدا می‌کنند، مثل سخاوت که انسان از آنچه خود بدان نیاز دارد جوان‌مردانه می‌گذرد و به دیگری که بدان نیازمند است، می‌دهد. این رفتار اگر در اثر مداومت، ملکه گردد، شایسته نام ایثار است.

سخاوت در فرهنگ عالمان اخلاق، در مقابل بخل قرار دارد و نتیجه زهد و بی‌اعتنایی به زرق و برق مادی و زخارف دنیوی است. از نگاه ایشان بخل عبارت است از امساک از خرج مال و خودداری از بخشش آن در موردی که باید خرج و بخشش شود. این طرف تفریط است و طرف افراط، اسراف و خرج مال در جایی است که نباید خرج کرد و حدّ وسط، عبارت است از جود و سخاوت (نراقی، 1378: 309) که از سوی پیشوایان دین مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. پیامبر(ص) فرمود:سخاوت درختی از درختان بهشت است که شاخه‌های آن بر زمین فرو آویخته است، هر کس شاخه‌ای از آن برگیرد، آن شاخه او را به بهشت می‌کشاند. (غزالی، 1402: 511)

الجنة دار الاسخیاء. (همان) بهشت خانه سخاوتمندان است. امام صادق(ع) جوانِ سخاوتمندِ گناهکار پیش خدا را از پیر عابد بخیل، محبوب‌تر می‌داند و می‌فرماید: شاب سخی مرهق فی الذنوب احب الى الله من شیخ عابد بخیل. (کلینی، 1365: 4 / 41) امیرمؤمنان(ع) فرمود:من ایقن بالخلف جاد بالعطیه. (شریف رضی، بی‌تا: ح 138؛ مجلسی، 1404: 74 / 385) کسی که یقین به جانشین (و پاداش قیامت) داشته باشد، در بخشش سخاوتمند خواهد بود. این حدیث به خوبی نشان می‌دهد که ایمان به معاد انسان را سخاوتمند می‌سازد و بخشی از معضل جامعه را بر طرف می‌کند.

7. رسیدگی به محرومان: ایمان به معاد، انسان را در برابر محرومان جامعه مسئول و متعهد بار می‌آورد. قرآن کریم یکی از عوامل سقوط انسان‌ها در دوزخ را بی‌تفاوتی به محرومان می‌داند و به اقرار برخی دوزخیان در این باره چنین اشاره می‌کند: وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ. (مدثر / 44) و بینوا را اطعام نمی‌کردیم.

قرآن مجید با روش خاصی انکار مبدأ و معاد را مایه کشته شدن عواطف انسانی می‌داند، تا آنجا که دلْ سخت می‌گردد و مهربانی و ترحم به یتیم و مستمند و بی‌نوا از بین می‌رود: أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بالدِّین‌ِ * فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ * وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَام‌ِ الْمِسْکِین‌ِ. (ماعون / 3 ـ 1) آیا دیدی کسی را که روز جزا را انکار می‌کند، او همان کسی است که (با کمال بی‌رحمی)، یتیم را طرد می‌نماید، و افراد را به اطعام مستمندان دعوت و ترغیب نمی‌نماید.

«فذلک» در این آیه با توجه به اینکه «فا» در اینجا معنی سببیّت دارد، به این نکته اشاره می‌کند که نبود ایمان به معاد، سبب این خلاف‌کاری‌ها می‌شود (مکارم شیرازی، 1374: 27 / 359) و راستی که چنین است و کسانی که به آخرت و نتایج و پاداش «انفاق» ایمان ندارند، در بذل اموال بخیل می‌شوند: «وَیَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ». (توبه / 67)

کارهایی همچون انفاق و ایثار، افزون بر تقویت حسّ نوع دوستی در انسان، حالت‌های انفعالی مانند نفرت و کینه‌توزی و انگیزه‌های ستم و تجاوز و تمایل به خودخواهی را ریشه کن می‌سازند، لذا خداوند می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بالْعَدْل‌ِ وَالإِحْسَان‌ِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَر‌ِ وَالْبَغْی‌ِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ. (نحل / 90)

نتیجه آنکه تأکید فراوان آموزه‌های دینی بر یاری دیگران و کمک مالی و معنوی به آنها در قالب انفاق، صدقه، هدیه، ایثار، گذشت، عفو، بخشش و ... در این جهت فهم‌پذیر است. طبق آموزه‌های دینی یاد معاد عاملی برای تشویق به انفاق است، لذا خداوند می‌فرماید: أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْل‌ِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ. (قرائتی، 1383: 1 / 403)

8. تعدیل و رهبری غرائز: تعدیل غرائز، مهم‌ترین مسئله زندگی انسان‌ها، به‌ویژه نسل جوان است. تجلی تمایل‌های جنسی در دختر و پسر در فصل بلوغ، به اوج خود می‌رسد؛ تا جایی که جوان حدّ و مرزی برای خود نمی‌شناسد. اعتقاد به معاد و کیفرهای الهی می‌تواند این غریزه را مهار کند و دارنده آن را به صورت انسان وظیفه‌شناس تحویل اجتماع ‌دهد. (سبحانی، 1373: 17)

در سایه ایمان به معاد، انسانی پرورش می‌یابدکه در اطاق خلوت، در برابر زن جوان و بسیار زیبا که به او فرمان: «هَیْتَ لَکَ؛ (یوسف / 23) آماده باش» می‌دهد، سرسختانه مقاومت می‌کند و زن را، پند و اندرز می‌دهد و از دعوت به حرام او، به خدا پناه می‌برد! پندپذیری و عبرت‌گرفتن زمانی تحقق می‌یابد که اعتقاد به معاد وجود داشته باشد و انسان وقتی به حالت تسلیم شدن به اعتقاد رسید، انذار در او مؤثر خواهد افتاد، لذا خدا فرمود: «وَ خَشِیَ الرَّحْمَنَ بالْغَیْب‌ِ...». (یس / 11) در این آیه، غیب عبارت دیگر اعتقاد به معاد «اتَّبَعَ الذِّکْرَ»، همان تسلیم شدن به اعتقاد است. (قرشی، 1377: 9 / 63)

9. دوری از ستم و بی‌عدالتی: ایمان به معاد در تأمین عدالت اجتماعی که دغدغه انبیا و مصلحان واقعی بود، کارایی فوق العاده‌ای دارد. تزاحم و برخورد منافع از لوازم اجتماع انسانی است که در آن ناتوان و نیرومند با هم زندگی می‌کنند و قوی‌ترها پیوسته می‌خواهند همه چیز را به خود اختصاص دهند، لذا وضع قانون ضرورت می‌یابد.ایمان به معاد و حساب موجب امتناع انسان از ظلم به دیگران می‌شود. باید دانست که بی‌ایمانی به جهان آخرت، ریشة سرکشی و بی‌عدالتی انسان‌هاست: «وَاسْتَکْبَرَ هُوَ ... وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَیْنَا لَا یُرْجَعُونَ». (قصص / 39)

بی‌عدالتی یکی از دردهای فراگیر بشر است و استکبار جهانی بیشترین حق کشی را در حق ملت‌های ستمدیده دارد. طغیان‌ها، انکارها و تباهی‌ها از نظر قرآن در اثر بی‌اعتقادی به معاد است. (قرشی، 1377: 9 / 5) مسلّماً اگر آنان قیامت را باور ‌داشتند، در رفتار غیرانسانی خویش تجدیدنظر می‌کردند.

امام علی(ع) فرمود:سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای (جانگداز) سعدان به‌سر ببرم و با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم، خوش‌تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم. (شریف رضی، بی‌تا: خ 224)

10. فرونشاندن خشم: حس غضب و خشم از نظر قدرت، کمتر از غریزه جنسی نیست و گاهی حس انتقام را در انسان به اوج خود می‌رساند؛ به گونه‌ای که حاضر می‌شود در راستای میل نفسانی خود، هر نوع مانعی را از سر راه خود بردارد. در این موقع چیزی جز ترس از انتقام الهی و خوف از دوزخ، نمی‌تواند آتش خشم انسان‌ها را خاموش سازد، دیگر غرائز اصیل انسانی نیز همین وضع را دارد؛ زیرا قیامت محل بروز حوادث هولناک است: «آمَنُوا مُشْفِقُونَ». (شوری / 18)

قابل ذکر است که ایمان و خوف در کنار هم مفیدند، چنانکه ابلیس، بلعم و باعورا و فرعون علم داشتند؛ اما ایمان و خوف نداشتند. (قرائتی، 1383: 10 / 389) همان‌گونه که اشاره شد، ایمان به رستاخیز اثر عمیقی در تربیت انسان‌، در تمام شئون فکری و اخلاقی دارد. (داورپناه، 1375: 16 / 145؛ مکارم شیرازی، 1374: 1 / 77) در ادامه برخی دیگر از این اثرها را، فهرست‌وار مرور می‌کنیم: 11. پیشگیری از غرور علمی و انحراف اندیشه رَبَّنَا لَا تُز‌ِ غْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا ... لِیَوْم‌ٍ لَا رَیْبَ فِیهِ إ‌ِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ. (آل‌عمران / 8 و 9) 12. وارستگی از خیانت

وَمَا کَانَ لِنَبیٍّ أَنْ یَغُلَّ وَمَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بمَا غَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَة‌ِ ... . (آل‌عمران / 161) 13. رعایت حقوق خانواده ... وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهنَّ بِالْمَعْرُوف‌ِ ... . (بقره / 228 و 232) 14. گرایش به نیکی‌ها ... فَمَنْ کَانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بعِبَادَةِ رَبِّه‌ِ أَحَدًا. (کهف / 110)

15. سرعت در کارهای خیر فَاسْتَبقُوا الْخَیْرَات‌ِ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بکُمْ اللَّهُ جَمِیعًا ... . (بقره / 148) 16. افق روشن برای آینده قَالُوا لَا ضَیْرَ إ‌ِنَّا إلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ. (شعرا / 50) 17. زمینه پذیرش احکام و مواعظ الهی ذَلِکَ یُوعَظُ بهِ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر‌ِ. (بقره / 232)علامه طباطبایی می‌نویسد: اعتقاد به معاد مستلزم تدین به دین و آن هم مستلزم پیروی از احکام در زندگی است. (طباطبایی، 1374: 3 / 180)

18. تعمیر مساجد إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر‌ِ ... . (توبه / 18) 19. ضامن انجام تکالیف الهی ... وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یَکْتُمْنَ ... إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر‌ِ ... . (بقره / 228) 20. عبادت و بندگی وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَة‌ِ ... . (یس / 22 ـ 20) 21. پایبندی به دستور‌های الهی لَا یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر‌ِ أَنْ یُجَاهِدُوا بأَمْوَالِهمْ وَأَنفُسِهمْ. (توبه / 44)

22. مراقبت بر نماز وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ... وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ. (انعام / 92) شخص نمازگزار با چند بار گفتن «مالک یوم الدین» در هر شبانه روز توجه‌اش به قیامت زنده می‌شود و اعتقادش به معاد آشکار می‌شود. (بنگرید به: داورپناه، 1375: 1 / 106؛ افشار، 1387: 1 / 156) 23. شهادت به حق ... وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِکُمْ یُوعَظُ بهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ باللَّهِ وَالْیَوْم‌ِ الْآخِر ‌ِ... . (طلاق / 2) 24. شرح صدر و شکیبایی الَّذ‌ِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإ‌ِنَّا إِلَیْهِ رَاجعُونَ. (بقره / 156)

منابع و مآخذ

1. قرآن کریم.

2. شریف رضی (گردآورنده)، بی‌تا، نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، دارالهجره.

3. آمدی، عبدالواحد، بی‌تا، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه محمدعلی انصاری، تهران، افست.

4. ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی، بی‌تا، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق یوسف البقاعی، بیروت، دارالاضواء.

5. افشار، اسدالله، 1387، راه بی‌بازگشت، تهران، سفیر اردهال.

6. جمشیدی، اسدالله، 1380، آثار فردی اعتقاد به معاد از دیدگاه قرآن کریم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی&.

7. جمعی از نویسندگان، 1383،  نرم‌افزار فرهنگ موضوعی قرآن، قم، بوستان کتاب.

8. جمعی از نویسندگان، 1383، فرهنگ قرآن، ج 1، قم، مؤسسه بوستان کتاب.

9. جمعی از نویسندگان، دایرة‌المعارف قرآن کریم، 1382، قم، مؤسسه بوستان کتاب.

10. جنابذی، محمد، 1344، بیان السعادة، تهران، دانشگاه تهران.

11. جوادی آملی، عبدالله، 1375، یاد معاد، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء.

12. 1385، تسنیم، ج 10، تحقیق سعید بندعلی، قم، مرکز نشر اسراء.

13. حق‌جو، محمدحسین، 1374، سیمای معاد در مکتب قرآن و عترت، قم، مرکز فرهنگی انصار المهدی.

14. داورپناه، ابوالفضل، 1375، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، صدرا.

15. سبحانی، جعفر، 1373، معاد انسان و جهان، قم، انتشارات مجله مکتب اسلام.

16.  معاد‌شناسی، 1386، مقدمه و ترجمه علی شیروانی، قم، دارالفکر.

17. سیوطی، جلال‌الدین، 1404 ق، الدر المنثور، قم، نشر کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی.

18. شریعتی، محمدباقر، 1363، معاد در نگاه وحی و فلسفه، تهران، دانشگاه تهران.

19.  1380، معاد در نگاه عقل و دین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.

20. صانعی، صفدر، بی‌تا، آرامش روانی و مذهب، اصفهان، انتشارات کتابفروشی ثقفی.

21. طاهری، حبیب‌الله، 1376، سیری در جهان پس از مرگ، قم، دفتر انتشارات اسلامی.

22. طباطبایی، سید محمدحسین، 1374، ترجمه المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین.

23. طبرسی، 1372، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو.

24. طبری، محمد بن جریر، 1412 ق، جامع البیان، بیروت، دارالمعرفة.

25. طیب، سید عبدالحسین، 1378، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.

26. غزالی، ابی احمد محمد بن محمد، 1402 ق، احیاء علوم الدین، بیروت، دارالمعرفة.

27. فلسفی، محمدتقی، 1382، معاد از نظر روح و جسم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

28. قرائتی، محسن، 1363، معاد از دیدگاه قرآن، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.

29. 1383، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن.

30. قرشی، سید علی اکبر، 1355، معاد از نظر قرآن و علم، قم، دارالتبلیغ.

31. 1377، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت.

32. قمی، شیخ عباس، 1372، منازل الآخرة و المطالب الفاخرة فی احوال البرزخ و مواقف القیامة، تهران، مفید.

33. کلینی، محمد بن یعقوب، 1365، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة.

34. گرزالدین، نعمت‌الله، 1377، «نقش اعتقاد به معاد در تأمین بهداشت روانی»، نشریه دانشگاه اسلامی، شماره 4، ص 15 ـ 10.

35. مجلسی، محمدباقر، 1404 ق، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء.

36. مرزوق، عبدالصبور، 1415 ق، معجم الاعلام و الموضوعات فی القرآن الکریم، قاهره، دارالشروق.

37. مطهری، مرتضی، 1373، معاد، تهران، صدرا.

38. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة.

39. مکارم شیرازی، ناصر، 1377، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة.

40. نجفی خمینی، محمدجواد، 1398 ق، تفسیر آسان، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.

41. نراقی، ملا احمد، 1378، معراج السعاده، قم، هجرت.

42. وثوقی، منصور و علی‌اکبر نیک‌خلق، 1370، مبانی جامعه‌شناسی، بی‌جا، خردمند، چ 3.

43. هاشمی، علی (تدوین‌کننده)، پرسمان قرآنی معاد، 1384، قم، مؤسسه بوستان کتاب، مرکز فرهنگ و معارف قرآن.

سید محمود سامانی/ دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه معارف اسلامی

علی نصیری/ دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علم و صنعت ایران

منبع: فصلنامه قرآن و متون اسلامی شماره4

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها