آثار تربیتی اعتقاد به معاد 1
سه شنبه 12 آذر 1392 9:17 AM
بخش اول
چکیده
معاد و توحید، دو رکن اصلی اعتقادی در ادیان الهیاند و اعتقاد به این دو، خط فاصل فرهنگ خداپرستان و مادیها شمرده میشود. قرآن کریم پس از ایمان به خدا، از ایمان به آخرت سخن میگوید و انکار معاد را عین گمراهی میداند و منکران آن به عذاب دردناک تهدید میکند. اعتقاد به معاد تقریباً با تمامی موضوعها و مسائل مطرح در حوزههای دینی، فرهنگی، انسانی، اقتصادی و اجتماعی ارتباط و در آنها تأثیر دارد.
از مهمترین ثمرههای تربیتی اعتقاد به معاد، استوارسازی سلوک انسان در این جهان، معنابخشی به زندگی و رهابخشی از پوچگرایی است. در سایه باور به معاد، عمل به تکالیف الهی آسان میشود، چنین اعتقادی، ضامن اجرای تمام قوانین الهی و انگیزه اصلی تهذیب نفوس میباشد. در این مقاله مهمترین آثار تربیتی اعتقاد به معاد از نگاه قرآن و متون اسلامی ارائه میگردد.
واژگان کلیدی: معاد، آثار معادباوری، آثار فردی، آثار اجتماعی
طرح مسئله
توحید عبادی و در پی آخرت بودن (عنکبوت / 36) دو امر اعتقادی مهم در آموزههای ادیان آسمانی (بنگرید به: اعلی / 19 ـ 17) و از امور فطریاند (بنگرید به: مکارم شیرازی، 1374: 18 / 474؛ شریعتی، 1380: 17 و 18) که در سرشت و درون فطرت انسانها وجود دارند. ایمان به روز جزا در جهانبینی مکتب اسلام نیز یکی از ارکان ضروری دین و از اصول قطعی اعتقادی و ضامن احکام انبیا و مهمترین محرِّک دینداران در انجام وظایف دینی و الهی است.
به دلیل اهمیت فوقالعاده آن، بیش از هزار آیه از قرآن کریم، مربوط به آن است و تقریباً در همه سورهها؛ هرچند به تلویح، نامی از زندگی اخروی برده شده و بخش بزرگی از قرآن، شرح و توضیح آموزههای معاد را به خود اختصاص داده است. بیش از هفتاد اسم و ویژگی معاد در قرآن ذکر شده که یوم الحساب، یوم الانذار، یوم الوعید، یوم التغابن، یوم الاخرة، یوم الازفة، یوم الحسرة و ... از آن جمله است. (بنگرید به: جمعی از نویسندگان، 1382: 1 / 97)
دعوت قرآن به اندیشه در مبدأ و معاد و تعبیر از رستاخیز به «النَّبَاءِ الْعَظِیمِ» (نبأ / 2)، متمّم و مکمّل خلقت دانستن معاد، عبث بودن دستگاه باعظمت خلقت در صورت نبود معاد (مؤمنون / 115)، حشر جن و اعتقاد آنها به معاد، خلع سلاح منکران (جاثیه / 24) و توجه دادن به خلقت انسان برای رفع تردید (مؤمنون / 15 و 16)، همه گویای اهمیت معاد است.
ارائه نمونههایی عینی و تاریخی قرآن مانند زنده شدن مردگان (ق / 11 ـ 6)، همچون داستان ابراهیم(ع) و احیای مرغهای چهارگانه (بقره / 260)، داستان عُزیر (همان / 259) و ماجرای اصحاب کهف (کهف / 26 ـ 9) را میتوان از استدلالهای قرآن بر معاد برشمرد. در قرآن کریم، انسانها تشویق شدهاند که از قوه عقل برای اندیشیدن در امر دنیا و آخرت استفاده کنند. (بقره / 219 و 220) نتیجه آنکه معاد در قرآن چنان روشن دانسته شده است که تنها متجاوزان و گناهکاران از پذیرش آن سر باز میزنند. (مطففین / 12)
باید دانست که معاد، مقتضای عدل الهی و انکار آن موجب انکار ارسال رسل است (طیب، 1378: 9 / 369) و ایمان و باور به جهان آخرت و تحصیل یقین به آن (بقره / 4) انسان را در مسیر تکامل قرار میدهد و او درمییابد که با مرگ، تنها حیات مادی به پایان میرسد؛ اما روح باقی میماند و به سرای دیگر منتقل میشود و در اقامتگاه جدید با شرایط نوینی به حیات خود ادامه میدهد تا در محضر پروردگار حساب پس دهد. ایمان به آخرت؛ یعنی شکافتن دیوار عالم ماده و ورود در محیطی عالیتر و والاتر که این جهان، مزرعهای برای آن، و آموزشگاهی برای آمادگی هرچه بیشتر در برابرش شمرده میشود.
باور به چنین رکن عقیدتی، منشأ آثار سازنده و مثبت بسیاری در بُعد فردی و اجتماعی در دنیا و نیز موجب نجات انسان در آخرت است، از این رو نظر به اهمیت موضوع، بحث آثار اعتقاد به معاد، نیازمند مطالعه، واکاوی و بازخوانی جدّی است. تحقیق به نسبت جامع در این خصوص و شناساندن جایگاه اهمیت و آثار آن میتواند کمک مؤثری به بروز بیشتر رفتارهای هدفمند در جامعه و برطرفسازی بسیاری از مشکلها و معضلهای فردی و اجتماعی باشد. با توجه به مطالب یاد شده، سؤال اصلی تحقیق این است: اعتقاد به معاد به عنوان یکی از ارکان و اصول دین، چه آثار تربیتی در بعد فردی و اجتماعی دارد؟
آثار اعتقاد به معاد
هر یک از مفاهیم اعتقادی و اخلاقی، کارکردهای خاص خود را در جامعه دارد و در صورت بهکار بستن آن، آثار فردی و اجتماعی آن بروز خواهد کرد. ایمان و باور به معاد نیز به عنوان یکی از مفاهیم اعتقادی مهم و اثرگذار، منشأ آثار برای اشخاص معتقد و جوامع است و محور هرگونه اصلاح اخلاقی و اجتماعی شمرده میشود. با توجه به کثرت آثار اعتقاد به معاد، تنها به برخی از آنها اشاره میشود.
الف) آثار دنیوی
یک. آثار فردی
مقصود اثرهایی است که در زندگی خصوصی هر فردی بروز میکند. از مهمترین این آثار میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: 1. تغییر بینش: ایمان به جهانبینی مکتب انبیا، یقین به حیات بعد از مرگ و اطمینان به ثواب و عقاب عالم آخرت، بینش مردم را نسبت به انسان و جهان تغییر میدهد و برنامه زندگی را دگرگون میکند و انسان را به فکر فردا و مراقبت از اعمال خود میکشاند. آدمی بر اثر یقین به قیامت و ایمان به گفته پیامبران الهی، میفهمد که زندگیاش به همین چند روزه دنیا محدود نیست و حیات نوینی در پیش دارد.
اعتقاد به معاد صحنه زندگی بشر را گسترش میدهد، اندیشه نابود شدن را میزداید و نیروی امید را در ضمیر انسان تشدید میکند و منشأ حرکت در مسیر تعالی معنوی و تکامل روحانی و تحرک در امور دنیوی و توجه به اعمالی میشود که ثمره اخروی دارند و انسان را متوجه این نکته میکند که باید از فرصت داده شده استفاده حداکثری بکند. (فلسفی، 1382: 27)
اگر جهانبینی فرد درست نباشد و باورهای درونیاش جهت دینی نداشته باشند، این جهانبینی در رفتارها و اعمال او نیز انعکاس لازم را نخواهند داشت، پس بینش صحیح و جهانبینی مطلوب (جهانبینی توحیدی) درمان بسیاری از نابسامانیها و بیماریهای روحی بشر امروز است که علم و تکنولوژی از عهده آن برنمیآید.
آیات قرآن کریم (بنگرید به: انعام / 119 ـ 113) بیانگر خطوط اصلی اعتقادی و نقش آن در انتخاب و چگونگی زندگی و برداشت آدمی از حیات خود است. در یک طرف، پیامبر و در طرف دیگر، شیطانها و پیروان آنها قرار دارند. آنچه مرز گرایش به یکی از دو طرف دانسته شده، ایمان به آخرت یا انکار آن است. باید دانست که در قوانین الهی، زندگی انسان یک زندگی ابدی است و خوشبختی و بدبختی همیشگی او در گرو سعادت و شقاوت زندگی دنیایی اوست، از این رو یک خط مشی معقول و منطقی برای بشر باید ترسیم شود؛ نه یک استراتژی عاطفی. (شریعتی، 1380: 16)
2. تقوای الهی: تقوا و خویشتنداری، نقطه مقابل گناه و نافرمانی است و ثمره آن امید به رحمت الهی، اعتقاد به روز حساب و افشای پرونده انسان در دیدار با معبود است. ایمان به معاد، تقوای الهی، مراقبه و محاسبه را در پی دارد و چنین اعتقادی، انسان را در حالت بیدارباش نگه میدارد و او میپذیرد که کسی در همه حال مراقب اوست.
اعتقاد به محاسبه دقیق و عادلانه در جهان آخرت، سبب میشود که انسان خود را در انجام کارها آزاد مطلق نبیند و تقوا پیشه کند. (بقره / 203) باور به معاد ضمن تولید تقوا و پرهیزکاری، آن را در جامعه نهادینه میکند. فرد و جامعهای که به لباس تقوا آراسته شود، گرد ناپاکی و مخالفت با ارزشهای الهی و انسانی را از خود میزداید، زیرا تقوا زیبندهترین لباس برای تعالیبخشی به فرد و جامعه است. (اعراف / 26) علاوه بر این، هم کرامت حقیقی انسان در گرو تقواست (حجرات / 13) و هم راه خروج از بنبستها تقوا میباشد (طلاق / 2) و تشخیص حق از باطل (انفال / 29) در گرو آن است. (درباره ثمرات تقوا بنگرید: طیب، 1378: 1 / 441)
باید دانست که نافرمانی و گناه نسبت معکوسی با ایمان به خدا و آخرت دارد و به هر نسبت که ایمان قویتر باشد، گناه کمتر خواهد شد. در آیه «وَلَا تَتَّبعْ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ» (ص / 26) خداوند داود(ع) را از پیروی هوای نفس که موجب گمراهی از مسیر از حق است، به دور میدارد و یادآور میشود که گمراهان از راه الهی، بهدلیل فراموشی روز قیامت، دچار عذاب دردناک میشوند. نتیجه آنکه ایمان به معاد، قویترین عامل تقواست (قرائتی، 1383: 1 / 322)، لذا خداوند فرمود: «إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ». (یونس / 15) بهراستی ایمان به دادگاه الهی در آخرت، در تربیت انسان و کنترل شهوت او بسیار مؤثر است و بر آگاهی، بیداری و توجه به مسئولیتها میافزاید. (نجفی خمینی، 1398: 10 / 327)
3. انگیزه عمل صالح و اخلاص:فَمَنْ کَانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا... . (کهف / 10) هرکس امید لقای پروردگار را دارد، باید کار صالح انجام دهد. در این آیه رابطه نزدیک بین ایمان به آخرت و عمل صالح و اخلاص در عبودیت انعکاس یافته و آندو از بازتابهای ایمان به معاد معرفی شدهاند. (مکارم شیرازی، 1377: 5 / 388) به نظر علامه طباطبایی در این آیه به جای یقین به معاد، امید و رجاء به آن ذکر شده است، چون حتی امید به معاد نیز میتواند منبع آثاری مانند عمل صالح و اخلاص در عمل باشد. (طباطبایی، 1374: 13 / 406)
در ضمن تعبیر به «یرجوا» (فعل مضارع) اشاره به آن دارد که امید و عمل صالح به صورت مستمر و دوشادوش هم به پیش میروند. (مکارم شیرازی، 1377: 5 / 389)جالب است که در این آیه از روز قیامت به عنوان روز لقاء الله یاد شده است و میدانیم این دیدار معنوی و شهود باطنی، اوج تکامل انسانهاست و یادآوری آن میتواند انگیزهای برای اخلاص کامل و عمل صالح باشد. (همان: 388 و 389)
از دیگر آیاتیکه ایمان به آخرت را موجب انجام اعمال خالص و دوری از ریا و خودنمایی میداند، آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بالْمَنِّ وَالْأَذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» (بقره / 264) است. این آیه اخلاص را پشتوانه اصلی رفتارهای نیک میداند؛ به گونهای که بدون آن، هر رفتار نیکی خالی از فایده و ناشی از نبود ایمان واقعی به خدا و جهان آخرت است؛ بنابراین اخلاص در نقطه مقابل ریا قرار دارد و ایمان به آن روز بزرگ، انگیزة نیرومندی برای توجه به نیکیها و خلوص است.
در آیه «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا» (انسان / 9) تأکید میشود که ایثار و بخشش بینظیر، از ایمان به معاد سرچشمه میگیرد و ترس از روز جزا موجب انفاق و ایثار در راه خدا، آنهم با اخلاص کامل و بدون توقع پاداش و اظهار تشکر با زبان، میشود. برخی مفسران نزول این آیه را درباره جندب بن زهیر دانستهاند که غیر خدا را در اعمالش شریک میکرد و عمل ریایی انجام میداد، از این رو خداوند او را ملامت و کارش را تقبیح کرد. (سیوطی، 1404: 4 / 355)
تکیه خداوند از میان نامهای قیامت بر «بیَوْمِ الدِّینِ» (مدثر / 46)، به این حقیقت اشاره دارد که عامل اصلی حرکت به سوی ایمان و عمل صالح، توجه به «روز جزا بودن روز قیامت» است. باور به معاد موجب میشود انسان به وسیله بندگی، برای رسیدن به سعادت اخروی خود تلاش کند. «وَ مَا لِی لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ». (یس / 22)
4. آرامش و تأمین بهداشت روانی: اندیشه فنا برای کسانی که مرگ را پایان زندگی میدانند و به جهان دیگری برای ادامه حیات اعتقاد ندارند، چنان جانکاه و دارای فشار روانی است که مجبورند عمر خویش را با تلخی سپری سازند؛ اما ایمان به خداوند و روز جزا موجب کاهش بحرانهای روحی میشود که بر اثر حرص، آز، جاهطلبی، لذتگرایی، مادیگری و دیگر خصلتهای ناپسند به وجود میآید. (مکارم شیرازی، 1374: 18 / 23؛ شریعتی، 1380: 28 و 29) امام علی(ع) فرمود: کسی که زیاد به یاد مرگ باشد، از حرص و فزونطلبی رهایی مییابد و به مقدار کمی از آنچه در زندگی دنیا نیاز دارد، راضی میشود. (شریف رضی، بیتا: ح 349)
امروزه مردم در کشورهای پیشرفته به زندگی بدبین شدهاند و حیات دنیا در نظرشان بیمعنا جلوهگر شده است، از این رو به انواع بیماریهای روحی دچار شدهاند؛ در حدی که روانشناسان قادر به امید دادن به زندگی نیستند و با هیچ اهرمی نمیتوانند جلوی خودکشی برخی از آنان را بگیرند. جالب اینکه در این جوامع، افراد دارای تحصیلات عالیه، بیشتر احساس پوچی دارند؛ تا افراد عادی. (فلسفی، 1382: 1 / 44، به نقل از: مکارم شیرازی، 1377: 5 / 413) بشر امروز در عین حال که به پیشرفتهای حیرتآوری در زمینههای گوناگون دست یافته، اما به آرامش روانی ـ که از عناصر پایهای سلامتی از دید سازمان جهانی بهداشت است ـ نرسیده است.
از مهمترین علل این بحران، دوری از خدا و انکار عالم غیب و آخرت است و این رویکرد نگرانیهای بسیاری را به وجود آورده است، مانند: نگرانی از آینده، پایان زندگی، فرصتهای از دست رفته، حوادث گوناگون پیشبینی نشده، نداشتن پایگاه در مشکلات طاقتفرسا، تصویر وحشتناک از مرگ، بدبینی به آینده جهان و ترس از آن.
بدون شک ایمان به سرای دیگر، همراه با آرامش و عدالت، میتواند به این نگرانیها پایان دهد و انسان را از اسارت لذات دنیوی و گرفتاری در پنجه دردهای روحی نامناسب رها سازد؛ چنانکه اعتقاد به جهان آخرت در قرآن به منزله امیدواری به لنگرگاهی مطمئن و پهلو گرفتن کشتی در ساحل نجات (یونس / 62)، و قیامت، «دَارُ الْقَرَارِ» (غافر / 39 و 40) معرفی شده است.اعتقاد به معاد مشکل مصائب و شدائد را بهگونهای روشن حل میکند، زیرا گذشته از اینکه حوادث جهان، نتیجه تقدیر خدای حکیم است، هر نوع بردباری در برابر مصائب، پاداش بزرگی دارد و همین مصیبتها را کوچک و سبک جلوه میدهد.
خلاصه آنکه خداجویی و آخرتطلبی، قابلیت لازم برای بهره بردن از موهبت آرامش روحی را فراهم میآورد. (آلعمران / 154) بر این اساس خداوند کسانی را که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب و گمراهیِ دور میداند (سبأ / 8)؛ زیرا زندگی، مشکلات و حوادثی دارد که انسان بدون ایمان به آخرت، نمیتواند آنها را تحمل کند. (مکارم شیرازی، 1374: 18 / 23)
5. سرگردان نشدن و هدفمندی حرکت: نداشتن ایمان به آخرت موجب زینتبخشی اعمال زشت و سردرگمی میشود (بنگرید به: طاهری، 1376: 107 و 108) در حالی که ایمان به معاد انسان را وا میدارد واقعیت اعمال خود را آنگونه که هست، بررسی کند. بیاعتقادی به جهان آخرت، منشأ انحرافها و موجب سرگردانی میشود.
«إِنَّ الَّذِینَ لَا بالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ» (نمل / 4) «عَمَه» به معنای تحیر و سرگردانی است و عبارت «فهم یعمهون» متفرع بر مطلب قبل است؛ یعنی این دسته از مردم، در پی بیاعتقادی به جهان آخرت و غرور به اعمال خود، بیهدف و سرگرداناند؛ زیرا عظمت آفرینش و خالق آن و علم اندک خود را نادیده میگیرند و از هدایت آفریدگار محروم میشوند. (بنگرید به: افشار، 1387: 1 / 145؛ نجفی خمینی، 1398: 15 / 28)
فردی که به معاد عقیده دارد، زندگی را با هدف میبیند و از پوچی و سرگردانی نجات مییابد، او میداند که جاودانگیاش بعد از مرگ ظاهری، در سرای دیگر محقق خواهد شد و مرگ، تنها پلی است که او را از این دنیای فانی به جهان باقی منتقل میکند. (شریعتی، 1363: 16 و 17)
6. ظهور صفات کمال و فضائل اخلاقی: صفات برجسته اخلاق در کنار یاد معاد، به کمال میرسند؛ زیرا یاد معاد و عذاب قیامت، انسان را دلشکسته و قلب را خاضع میکند. اکثر کمالها و ایثارها همراه با یک نوع محرومیتها و تحمل کردن ناگواریها هستند.
اهرمی که بتوان این وزنهها را با آن حرکت داد و آنهمه ناگواری را تحمّل کرد، همان ایمان به جبران در قیامت و ایمان به پاداشهای الهی است. راستی چرا زن فرعون به هیچ قیمتی جذب کاخ و مال و طلاهای فرعون نشد؛ زیرا او به جای دیگر چشم دوخته بود و میگفت: «... رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ». (تحریم / 11)
آری هوای بهشت در سر داشتن، اینگونه کاخ فرعون را برای انسان زندان میکند. زنجیره فضائل اخلاقی موجود در انسان، با شرایطی پرورش مییابند و بارور میشوند. ارشاد علمای اخلاق، هر چند در پرورش فضائل اخلاقی مؤثر است، ولی راهنمایی آنان، از دایره سخن و مذاکره دوستانه، فراتر نمیرود؛ اما مذهب و اعتقاد به پاداشها و کیفرها، فضیلتهای اخلاقی (مانند: انسان دوستی، ضعیف نوازی، مهربانی به یتیمان، دستگیری از درماندگان و ...) را در انسان زنده میکند و از این جهت دانشمندان، مذهب را پشتوانه اخلاق میدانند. (بنگرید به: سبحانی، 1373: 18 و 19)
انسانهایی که معتقدند سرانجام به سوی پروردگارشان باز میگردند، نهایت کوشش خود را در انجام طاعات به خرج میدهند و با احساس مسئولیت و کنترل کامل اعمال (مؤمنون / 60) آینده روشن خود را رقم میزنند. در مقابل، انکار معاد، عامل اصلی آلوده شدن به اعمال دوزخی است و انسان را به موجودی بیبند و بار و بیتعهد و مسئولیت و به دور از تقوا مبدّل میسازد.