0

رابطه گزاره‌های قرآنی و گزاره‌های علمی 1

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

رابطه گزاره‌های قرآنی و گزاره‌های علمی 1
دوشنبه 11 آذر 1392  8:59 AM

بخش اول

چکیده

امروزه نسبت گزاره‌های قرآنی ـ بویژه گزاره‌های علمی قرآن ـ با گزاره‌های علوم، موضوعی کلامی ـ  قرآنی است.واژه علم به مفهوم خاص آن علوم تجربی (طبیعی و انسانی) «Science» می‌باشد و قرآن نصوص وحیانی است که توسط پیامبر اسلام(ص) آورده شده است، ولی برداشتها و قرائتهای مفسران ممکن است گوناگون باشد.گزاره‌های اصلی قرآن جنبه هدایتی دارد و گزاره‌های علمی قرآن مقدمه گزاره‌های اصلی آن واقع می‌شود.در این مقاله به نسبتهای ممکن بین گزاره‌های قرآن و گزاره‌های علوم پرداخته شده و رابطه تکاملی، وحدت و تطابق و تمایز، بررسی و روشن شده است که تعارض واقعی بین این دو نوع گزاره وجود ندارد.

کلید واژه‌ها: قرآن، علم، رابطه، تعارض.

درآمد

مسئله رابطه علم و گزاره‌های علمی قرآن از ابعاد گوناگون می‌تواند بررسی شود که چه نسبتهایی از جنبه معرفتی میان معرفت قرآن و معرفت علمی و همچنین جهان‌بینی قرآنی و جهان‌بینی علمی هست؟ علاوه بر این، از دیدگاه روان‌شناسی چه رابطه‌ای بین روحیه قرآنی و روحیه علمی برقرار است؟امروزه نسبت علم و قرآن از مسائل مهم فلسفه دین است که به نوعی به یک مسئله کلامی نیز تبدیل شده است، یعنی در صورت شبهه تعارض قرآن و علم، این موضوع کلامی نیز می‌باشد. در این مقاله کوشش شده است به این پرسش «به طور عام ویژگیها و ارتباط گزاره‌های قرآنی و علم چیست؟» پاسخ داده شود.

پیشینه رابطه‌ قرآن و علم‌

پیشرفت‌ فوق‌العاده‌ علوم‌ در دوران‌ تمدن‌ طلایی‌ اسلام‌ نتیجه‌ اهمیت‌ و ارزش‌ علم‌ و دعوت‌ به‌ مطالعه‌ آفرینش‌ و تشویق‌ دانشمندان‌ در قرآن، سنت و نهادهای اجتماعی مسلمانان بود.یکی‌ از ابعاد اعجاز قرآن‌ را اعجاز علمی‌ آن‌ می‌دانند. در سده اخیر عالمان‌ و مفسران قرآن به‌ دفاع‌ از گزاره‌های‌ علمی قرآنی دربرابر علوم‌ پرداختند و سپس روشنفکران‌ دینی‌ تحت تاثیر فضای علم زده جهانی به‌ آشتی‌ قرآن با علم‌ روی‌ آوردند و برای انطباق‌ گزاره‌های قرآنی با قوانین علمی‌ تلاش کردند.

اینک‌ دورانی‌ رسیده‌ که‌ بایسته است‌، مفسران و متفکران با بازخوانی‌ دوباره آن‌ خط سیر ـ به‌ دور از افراط و تفریط ـ در مقابله‌ باعلم‌ یا قبول‌ توجیه‌ علمی‌ گزاره‌های‌ علمی قرآن، نیازمند‌ گزینشی‌ مبتنی‌ بر اصول‌ و معیارهای‌ قرآنی و عقلانی‌ باشند.

مراحل تاریخی‌ رابطه‌ قرآن و علم‌ (ر.ک. به: رضایی اصفهانی، در آمدی بر تفسیر علمی قرآن) عبارت است از:1ـ دوران‌ دفاع‌ از قرآن‌ در برابر یافته‌های‌ علم‌ جدید که گاه با ظواهر کتاب‌ ناسازگار بود. این دوره از زمان سید جمال آغاز شده و اوج آن مربوط به دوران استاد مطهری است.2ـ دوران‌ آشتی‌ بین‌ قرآن و علم‌ که‌ بسیاری‌ برای توجیه‌ علمی‌ قرآن کوشش‌ می‌نمودند. یکی از پیشگامان این دوره در ایران مهدی بازرگان است. البته قبلاً طنطاوی تفسیر الجواهر را با چنین رویکردی نگاشت.3ـ دوران‌ واقع‌ نگری‌ در رابطه قرآن و علم که اکنون در آن برهه قرار داریم.

تعریف‌ قرآن و علم

بررسی‌ این‌ موضوع‌ بدون‌ تعریف‌ قرآن و علم‌ و شناخت‌ قلمرو هر یک‌ ممکن‌ نیست‌.

قرآن و ویژگیهای گزاره‌های آن‌

قرآن به‌معنای‌ خاص‌، متنی‌ الهی‌ است که‌ حقیقت‌ و واقعیت‌ عینی‌ دارد و مجموعه‌ای‌ از عقاید، اخلاق‌ و قوانین‌ ومقرراتی‌ را شامل‌ می‌شود که‌ برای‌ اداره‌ امور فردی‌ و جامعه‌ انسانی‌ است‌ (باهنر، دین شناسی تطبیقی، ص1). قرآن به‌ این‌ معنی‌ عِدل سنت‌ و آنچه‌ وحیانی‌است‌ و ازطریق‌ پیامبران‌ رسیده‌ است‌، می‌باشد. گزاره‌های قرآنی به دو  نوع کلی اصلی و فرعی تقسیم می‌شود. گزاره‌های اصلی قرآنی جنبه هدایتی دارد که عموماً تعبدی است و گزاره‌های فرعی مانند گزاره‌های علمی قرآن مقدمه گزاره‌های اصلی واقع می‌شود.

گزاره‌های علمی قرآن به زندگی دنیوی انسان مربوط می‌شود و امور دنیوی انسان به گونه‌ای به عقل انسان واگذار شده است. بنابراین تا حدی تفسیر پذیر می‌باشند.از سوی دیگر گزاره‌های علمی قرآن بعضی اِخباری‌اند، مانند: حرکت کوهها ، جاذبه زمین، زوجیت گیاهان و ... و برخی دستوری‌اند، مانند: حرمت گوشت خوک و شراب که ابدی می‌باشند و به معنای آن است که گوشت خوک همواره ضرر دارد، یعنی گزاره‌های دستوری تبدیل پذیر به گزاره‌های اخباری می‌باشد.

قرآن کتاب هدایت است، پس گزاره های آن معنا دار و معرفت بخش است و بارها سخن از تفکر و تدبر در آن کتاب شده است «کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبَابِ» (ص/29).زبان قرآن واقع نماست و حتی در داستانهای خود بارها بر آن تاکید کرده است. «نَحْنُ  نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ» (کهف/ 13).ظواهر قرآن برای عموم مردم حجت می‌باشد و حجیت بیان پیامبر و امامان در عرضه آن بر قرآن است. (طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 25).

پیامبر اسلام قرآن را بدین منظور آورد که مردم معانی آن را بفهمند و در آیاتش تدبر کنند و دستوراتش را به کار بندند و از آنچه نهی فرموده است، خودداری نمایند (خوئی، البیان، ص‌263).زبان‌ قرآن‌ از نظر مفسران‌ بزرگ‌ ترکیبی‌ است‌، یعنی‌ ادبی‌، عرفی‌، علمی‌ وسمبلیک‌ و... می‌باشد و گاه‌ زبان‌ دین‌ علاوه‌ بر انشایی‌، اخباری‌ است‌.

علامه‌ طباطبائی‌ (ره) با توجه‌ به‌ آیه «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ  قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ» (ابرهیم/4؛ ر.ک: المیزان، ذیل آیه) «ما پیامبران‌ را نفرستادیم‌؛ مگر آنکه‌ به‌زبان‌ قوم‌ خود برایشان‌ تبیین‌ نمایند»، معتقد است زبان قوم همان زبان مردم است. می‌توان نتیجه گرفت که همانطور که زبان مردم شامل زبان‌ عرفی‌، ادبی‌، احساسی‌، سمبلیک‌ و علمی‌ و... می‌باشد، زبان قرآن نیز اینگونه است.

زبان قرآن متفاوت از زبان علم است. منظور از زبان قرآن زبان ذهن و اندیشه یا به اصطلاح «Mentality» می‌باشد که محصول روح و فرهنگ یک جامعه و تمدن است. به عبارت دیگر نظام مندی سخن به گونه‌ای که فضای ویژه فرهنگی به وجود آورد و واژه‌ها و ساختار جملات در آن رابطه نظام‌مند ویژه خود داشته باشد و نگرش خاصی نسبت به جهان، جامعه و همه آنچه در اطراف اوست، به وجود آورد که امروزه از آن به معنا شناسی «Semantics» تعبیر می‌کنند.

ایزوتسو در تعریف معناشناسی می‌نویسد:«معنا شناسی تحقیق و مطالعه‌ای تحلیلی در باره کلمات کلیدی یک زبان است به منظور آنکه سرانجام جهان بینی قومی شناخته شود که آن زبان را نه تنها همچون وسیله سخن گفتن و اندیشیدن بلکه مهم‌تر از آن همچون وسیله‌ای برای تصور کردن وتفسیر کردن جهانی که آن قوم را احاطه کرده است بکار می‌برد» (ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ص4).می‌توان گفت: اساس معنی شناسی قرانی آن است که واژگان قرآنی در یک شبکه ارتباطی به هم پیوسته‌ای با اجزاء و مجموعه و فضای خاص آن، مفهوم پیدا می‌کنند.

مفهوم «حقیقت شرعیه» و حتی «حقیقت متشرعه» تا حدی به این مفهوم اشاره دارد. در «حقیقت شرعیه» شارع است که واژه‌ها را برای مفاهیم خاص وضع کرده است و در «حقیقت متشرعه» واژه‌ها را واضع وضع کرده و در عرف جامعه بوده است و قرآن آنها را در معانی خودش به کار برده است. (مشکینی، اصطلاحات الاصول، ص114)، ولی به تدریج متدینان با این واژه‌ها مفاهیم خاصی را بر مبنای قرآن به کار برده‌اند.

در صورت پذیرش حقیقت شرعیه، زبان خاص قرآن جدی‌تر می‌نماید و در صورت پذیرش حقیقت متشرعه شارع از واژه‌های عرفی استفاده کرده است، ولی در هر صورت به گونه‌ای است که مجموعه واژه‌ها و ساختار جملات یک شبکه ارتباطی به هم پیوسته‌ای را ایجاد نموده است که به یک مفهوم و معنی تلقی کردن هر مفهوم از واژه‌های قرآن که با واژه‌های مکتبهای دیگر مشترک است، نوعی پیشداوری است. و این همان اشتباهی است که روشنفکران مسلمان دهه‌های اخیر در برداشت قرآنی، ناخودآگاه داشته‌اند، یعنی فهم دقیق هر واژه در قرآن در مجموعه واژه‌ها و مفاهیم خود قرآن معنای ویژه‌ای دارد که در مکتب دیگر آن معنا را ندارد.

معنای‌ علم‌ و ویژگیهای گزاره‌های آن

علم‌ اگرچه‌ به‌ معانی‌ عمومی‌ چون‌ دانستن‌، یقین‌ و حتی‌ مهارت‌ به‌کار می‌رود، ولی‌ در اصطلاح‌ دقیق‌ و فنی‌ آن‌ وبه‌معنای‌ مطلق‌، مجموعه‌ای‌ از گزاره‌ها و مفاهیمی‌ است‌ که‌ حول‌ موضوعی‌ خاص‌ بررسی شده‌ و دارای‌ اصول‌، قواعد و قوانینی‌مشخص‌ است‌. این‌ مقوله‌ می‌تواند علم حضوری‌ و عرفانی‌ و مکاشفه‌ای‌ یا تصوری‌ و تصدیقی‌ مبتنی‌ بر حس‌ و تجربه‌ و یا عقل‌ ومنطق‌ باشد که‌ واژه‌ معادل‌ آن‌ در غرب‌ Knowledge می‌باشد (ر.ک: ایان باربور، علم و دین، ص9؛ بهشتی،  شناخت اسلام، ص40)، اما علم‌ به‌معنای‌ خاص‌ مجموعه‌ای‌ از گزاره‌ها و مفاهیم‌ و آگاهیهایی‌ است‌ که‌ دارای‌ ویژگیهای‌:الف‌ ـ حصولی‌ بودن‌، ب‌ ـ نظام‌مند، قانون‌مند و قاعده‌مند بودن‌، ج‌ ـ مدلل‌ بودن‌‌، د ـ تجربی بودن دلیل آن، باشد.

این‌ نوع‌ علم‌ معادل‌ واژه «Scince» است‌ که‌ به‌ علوم‌ زیر تقسیم‌ می‌شود:1ـ علوم‌ طبیعی‌: این‌ علوم‌ پدیده‌های‌ طبیعی‌ غیرانسانی‌ را بررسی‌ می‌کند و دو شاخه‌ علوم‌ طبیعی‌ محض‌ و علوم ‌طبیعی‌ کاربردی‌ را در برمی‌گیرد.2ـ علوم‌ انسانی‌: این‌ علوم‌ پدیده‌های‌ انسانی‌ را بررسی‌ می‌نمایند، مانند روان‌شناسی‌، جامعه‌شناسی‌، مدیریت‌ و... .می‌توان‌ گفت‌: مشاهده‌های‌ علمی‌ 1)‌ جزیی‌ و دقیق‌ است‌ و بیش‌تر به‌ یک‌ جنبه‌ پدیده‌ می‌پردازد؛ نه‌ به‌ همه‌ ابعاد آن‌. 2) تکرارپذیر است‌. 3) تکامل‌پذیر است.‌4) قابلیت‌ انتقال‌ به‌ غیررا دارد. 5)پیش‌بینی‌کننده‌اند (ژری ارس، علم، شبه علم و علم دروغین، ترجمه دکتر عباس باقری، ص 39) 6) تحت‌تأثیر جهان‌بینی‌ انسان‌ می‌باشد.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها