پاسخ به:مبحث بيست و هفتم طرح صالحين: مسجد ، جوانان - چالشها و راهکارها
چهارشنبه 13 آذر 1392 9:48 AM
نقش والدین در هدایت جوانان به نماز جماعت و مسجدمقدمه
در تعلیم و تربیت امروزه مفاهیميمانند هدفهای پرورشی در «حوزه عاطفی » مورد توجه قرار ميگیرد كه شامل هدفهایی مانند ایجاد تغییراات در علایق، نگرشها و ارزشها و نیز رشد ارج شناسی و سازگاری را نسان ميدهد (5،ص:20). در نهایت تمام این هدفها یك هدف كلی وجود دارد، تربیت «شهروند شایسته». شهروندی شایسته برای مرزهای داخلی، كه بیشترین و بهترین كار آمدی را داشته باشد.
هدف اسلام، كه دارای افق دیدی گسترده و فراگیر است، آماده ساختن و تربیت «انسان شایسته» است. مطلق انسان به معنای گسترده و فراگیر، انسان از جهت انسان بودن، و شكوفا شدن در تمام ابعاد و جهات انسانی. آنچه در فرهنگ اسلام اهمیت بسزایی دارد ایمنی در برابر آسیبهای اجتماعی، انحرافات اخلاقی و تاثیرات فرهنگهای ناهماهنگ با فرهنگ اسلامي است. پایبندی به آموزههای دینی و داشتن تقیدات مذهبی سد محكميدر برابر این معضلات ميباشد. تقیدات مذهبی علاوه بر كنترل رفتارهای فردی تأثیر به سزایی در افزایش عزت نفس، بهبود روابط خانواده و كاهش رفتارهای ناهنجار در اجتماع ميگردد(رك 25، ص: 95).
آئین اسلام، از بعد اجتماعی مهميبرخوردار است و با عنایت به بركات آثار وحدت و تجمّع، در بسیاری از برنامههایش بر این بعد تأكید كرده است. برگزاری نمازهای روزانۀ واجب نیز به صورت جماعت، یكی از این برنامهها ميباشد. نماز جماعت، نشان دهندۀ قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجام میان آنهاست. تفرقه را از بین ميبرد. و منافقان را مأیوس ميسازد. نماز جماعت، نمایش حضور در صحنه و پیوند «امام» و «امت» است. ترغیب نوجوانان به شركت در نماز جماعت و حضور مؤثر آنان در مساجد یكی از اهداف تربیتی اسلام است زیرا شركت متداوم در جمع مسلمانان علاوه بر آنچه بیان شد، سبب تعالی روح انسان واستحكام عقیده و فكر ميگردد.
خانواده اولین و با نفوذ ترین، محیط تربیتی برای افراد به شمار ميآید، وجود پیوندهای عاطفی میان والدین و فرزندان، راه را برای تحقق ابعاد متنوع تربیت از جمله تربیت اجتماعی همواره ميكند.
در این مقاله برآنیم تا نقش خانواده را در ایجاد مبانی ترویج فرهنگ حضور فرزندان در نماز جماعت و گرایش به حضور در مساجد بررسی نمائیم.
مبانی نظری تحقیق
2-1.حقیقت انسان و عبارت
حقیقت انسان حقیقتی است جمعی و تألیفی كه در عین حال دارای وحدت است. ذات انسان مشتمل است بر عقل و نفس و طبع، كه برای هر یك از این امور سه گانه آثار و لوازمياست و كمال انسان در این است كه در نتیجۀ سعی و كوشش از مرتبه و حد طبع به مرتبه وحد عقل ارتقا و یابد تا بتواند یكی از ساكنان حریم حضرت الهیه گردد و این هنگامياست كه باطن انسان به نور علم و دانش حقیقی روشن و منور گردد و در نتیجۀ عمل وسعی و كوشش، از عالم دنیا و علایق و خصوصیات آن تجرد حاصل كند (18، ص:498). و غرض از وضع قوانین و نوامیس الهی و ایجاب والزام عبادات و طاعات نیز همین است. این كه علم غیب، عالم شهادت را به استخدام خویش در آورد و شهوات و امیال نفسانی خادم عقل و مطیع امر و فرمان او باشند. (همان، ص: 499).
عبادت از ریشۀ «عبد » به معنای خضوع، اطاعت خاشعانه و نهایت خضوع است(5،ذیل كلمه عبد). از ریشۀ عبد، دو مصدر عبودیت و عبادت مشتق شده است، این دو واژه در عبری و عربی كاربرد داشته و معنی همسان دارند. در حدیث، پیامبر (ص) بهترین نحو عبادت را بیان ميدارند. «افضل الناس من عشق العباده فعانقها و احبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها، فهولایبالی علی ما اصبح من الدنیا علی عسر ام علی یسر» بهترین مردم كسی است كه عبادت را معشوق خود بداند. با عبادت معانقه كند و آن را با تمام وجود لمس نماید و خود را برای آن فارغ سازد. آنگاه نگران نخواهد بود كه دنیا برای او به سختی بگذرد یا به آسانی (22، ج: 3، ص :131).
از نظر اسلام سرلوحه تعلیمات، عبادت است. اگر عبادت صحیح بجا آورده شود، انسان در مسائل اجتماعی و اخلاقی نیز موفق خواهد بود. و نماز بنابر آیات و روایات متعدد عالی ترین عبادات و یكی از مؤثر ترین آنها در روح و روان انسان ميباشد. كه در تمام ادیان به آن سفارش اكید شده است. (رك 7). امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: بعد از ایمان به خدا چیزی در حد نماز نیست. خداوند به پیامبر ميفرماید: وَ أَمر اَهلَكَ بِالصَّلوة وَ اصطَبر عَلَیها (طه / 132) به خاندان دستور بده كه نماز بخوانند، خودت هم بر نماز صبر كن. شهید مطهری ميفرماید امكان ندارد انسان انسان كامل بشود بدون عبادت و پرسش (رك 26، ج : 1، ص:296).
و اما سر نماز عبارت است از خضوع و خشوع بدن و اعضاو جوارح آن در پیشگاه حضرت پروردگار پس از طهارت از نجاسات، خضوع و خشوعی توأم با ذكر خداوند و حمد و ثنای او به زبان، و اعراض از اغراض حسی و امتناع از توجه به حواس و به یاد آوردن احوال آخرت و ملكوت، تشبه به بندگان خالص و مخلص خدا و قدوسیان و حمد و ثناگویان خداوند، موجبعروج قلبو روح به جانب حضرت حق و استفاضه از عالم انوار و القاء معارف و اسرار و استمداد از ملكوت سماوات و نفوس كلیه است و بهمین دلیل شارع مقدس عبادتی به نام نماز را وضع نموده است. (18، ص: 500).
نماز در بین عبادات و مناسك الهّیه سمت جامعیت و عمودیت دارد، و جمیع مقامات معنوی انسانی به حسب سفر معنوی آن ميباشد از عالم مُلك به قرب و وصول الهی، و نماز بُراق این سیر است. البته برای نماز مقامات و مراتبی است كه هر مرتبه با مرتبه دیگر تفاوت دارد. پس میزان در كمال انسانیت و حقیقت آن، عروج به معراج حقیقی و صعود به اوج كمال و وصول به باب الله با مرقات نماز است.(8،ص:6). بنابراین مؤمن به حق و حقیقت و سالك الی الله به قدم معرفت، لازم است خود را برای این سفر معنوی و معراج ایمانی مهّیا كند و با جنود الهی و مصاحب، این راه را طی كند كه از شیطان و جنود او مصون و محفوظ بماند. (همان)
2-2.ارتباطات انسانی و اسلام
از سال 1950 میلادی، علم ارتباطات انسانی زیر مجموعه علوم انسانی گردید و از آن پس تحولات زیادی در عرصۀ مناسبات اجتماعی و روابط خانوادگی به وجود آمد. ویرجینیا سیتر كارشناس خانواده درمانی معتقد است: «ارتباط در نظر من به چتر خیلی بزرگی ميماند كه تمام آنچه را كه بین آدمیان ميگذرد ميپوشاند و بر آن اثر ميگذارد. زمانی كه كودكی به دنیا ميآید، ارتباط بزرگترین عاملی است كه نوع رفتار او با دیگران و حوادثی را كه در جهان اطراف برایش اتفاق ميافتد، تعیین ميكند» (12، ص: 43). برایان تریسی در پژوهش خود كه با هدف بررسی نقش ارتباطات انسانی در شادكامياجرا شده است، مشخص نمود كه ارتباطات انسانی مطلوب تا 85%، موجب نشاط و شادابی افراد ميگردد(19،ج:1،ص :43). بنابراین در صورتی كه افراد جامعه در محیطی گردهم آیند كه سالم وبدور از خود فریبی و دیگر فریبی باشد. رشتههای مودت بین آنها محكمتر خواهد شد و به همین مناسبت بسیاری از نیازهای روحی وروانی افراد نیز تأمین خواهد شد. بر همین اساس اسلام برای پیوندهای اجتماعی و اخوت میان مسلمانان و روابط شایسته و نیكو میان آنها، بسیار اهمیت داده و هر سخن و عملی را كه سبب گسستن پیوندها و روابط خوب شود، ناروا و گناهی بزرگ محسوب كرده است، كه مانع قبولی عبادات ميگردند. و توصیۀ مؤكدی در برگزاری برخی عبادات به شكل جمعی نموده است. خصوصاً خواندن نماز در جماعت مسلمین از سنتهای مؤكد اسلام است. و امام ميفرمایند: هیچ عبادتی به اندازۀ نماز جماعت خواندن سبب شكست شیطان نميگردد (8، ص : 32).
در اجتماع مؤمنین، قلوب آنها كه دست غیبی الهی با آن است به هم نزدیك ميشود و تألیف قلوب سبب همدلی و همفكری مسلمین با یكدیگر ميگردد. آشنایی و دوستی، احساس مسئولیت افراد را نسبت بهم افزایش ميدهد و تلاش مؤمنین در حل مشكلات یكدیگر بارزتر خواهد بود.
اسلام از گوشه گیری شدیداً تنفر و اكراه دارد، پیامبر فرموده اند: «مؤمن كسی است كه با مردم بیامیزد، براذیت و آزار آنان (ناراحتیهایی كه لازمه ی زندگی اجتماعی است)شكیبایی ورزد. پاداش چنین كسی بسیار بزرگتر از كسی است كه نه با مردم ميآمیزد و نه در برابر آزار و اذیتهای آنان شكیبایی از خود نشان ميدهد (21، ص:258).احادیثی كه رفتن به مسجد و خواندن نماز به جماعت را توصیه ميكنند، همه حكایت از پاداشهایی بزرگ و اثرات بسیار عالی در روح و روان انسان دارد و تمام این موارد بیانگر اهمیت و ارزش و تأثیر بالای حضور مسلمین در مساجد برای انجام عبادات، خصوصاً نماز دارد. از جمله آثاری كه ذكر شده است : شركت دائم در نماز جماعت، انسان را از منافق شدن بیمه ميكند (رك 28،ج1:،ص488:). و برای هر گاميكه به سوی نماز جماعت و مسجد برداشته شود، ثواب و حسنه در نظر گرفته شده است (29،ج:8، حدیث: 22815). و تعداد حاضران در نماز جماعت هر چه بیشتر باشد بهتر است. پیامبر فرمودند«ماكَثَرَ فَهوُ اَحَبُّ الی الله ». (رك 29،ج:8،ص:258).
2-3.تعلیم و تربیت
تربیت به معنای پرورا نیدن، رشد دادن، هدایت كردن در مسیری مشخص و به فعلیت رساندن است، در لغت مصدر فعل«ربی» و«یربی»از ماده «ربو» است. ميتوان آن را پرورش دادن قوای روحی و جسميبرای رسیدن به كمال مطلوب دانست یا آنكه ایجاد كننده صفات پسندیده و ملكات فاضله شمرد. مراقبت سالم از حیات در حال رشد،ایجاد تغییر در شخص به منظور درك مسائل و زمینه سازی مطلوب برای استقلال فكری نیز تعریف دیگر آن است (24،ص:129 ورك 10،ص:109-91).
در تربیت دینی اصل بینش، گره زدن ایمان با عنصر عقل و عشق و قرار دادن انسان در مسیر جذ به الهی و حیات طیبه است تا روابط انسان با خدا، خود، جامعه و جهان در پرتو رابطه با انسان كامل كه مربی و معلم حقیقی است، تنظیم شود (10،ص:92). در واقع برای رسیدن به حقیقت دینداری و درك مقامات انسانی باید تمام ابعاد دین به منصه ظهور برسد تا بتوان آن شخص را به معنای حقیقی دین باور دانست.
2-4.خانواده و اهداف آن
خانواده نظامينیمه بسته است كه نقش ارتباطات داخلی را ایفا ميكند،ودارای اعضایی است كه وضعیتها و مقامهای مختلفی را در خانواده و اجتماع احراز كرده و با توجه به محتوای وضعیتها، افكار و ارتباطات خویشاوندی كه مورد تأیید جامعهای است كه خانواده جزء لاینفك آن است ایفای نقش ميكند (14،ص:46). در هر صورت خانواده، سازمانی فعال ، پویا، زنده و بنیادین است. لذا مانند هر سازمان دیگری، اهداف خاصی برای تشكیل و تداوم آن ميتوان در نظر گرفت. دانشمندان نظرات متفاوتی در هدف زندگی بیان كرده اند. از دیدگاه یونگ هدف زندگی یافتن توفیق و جایی در جهان است (16، ص:39).و آلپورت نیز معتقد است: «كسانی كه از سلامت روان برخوردارند، فعالانه در پی هدفها و امیدها و رؤیاهای خویشند، و ایثار و حُسن تعهد معنا وهادی زندگی آنهاست(همان،ص:174). از دیدگاه اسلام، هدف زندكی، نیل به سرحدكمال و بالندگی است، رشد و بالندگی تمام اعضای خانواده (4، ص: 47).
از وظایف پدر و مادر، پرورش فرزندان سالم و شایسته است. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، صرفاً فرزند آوری نیست، بلكه تربیت فرزندان به شكل كامل و جامع آن، مورد نظر است. تربیتی كه دارای ابعاد متنوعی نظیر عاطفی، اجتماعی، عقلی، فیزیكی و اخلاقی است. بنابراین تربیت اجتماعی یكی از مؤلفههایی است كه تحقیق آن نیاز به محیط مساعد دارد و خانواده، اولین نهاد تربیتی است كه شرایط لازم برای این مؤلفه را داراست.هدف دیگر تشكیل خانواده، حفظ و تقویت ایمان است. ایمان به معنای تسلیم توأم با اطمینان خاطر در برابر خدا است(20، ج:1، ص:124). در تفسیر المیزان، این واژه به معنای استقرار اعتقادات در قلب، آمده است. ایمان همانند سایر ویژگیهای آدميدر معرض فزونی یا كاستی قرار ميگیرد. عوامل زیادی در حفظ و تقویت ایمان مؤثر است، كه از جمله آنها ميتوان به خود سازی، معاشرت صحیح، تفكر هدفمند، مراقبه و نیز تشكیل خانواده اشاره كرد. متقابلاً عواملی نیز موجب تضعیف ایمان ميشود.مواردی نظیر هوس گرایی، اصالت دادن به تمایلات شخصی، شركت در اجتماعات ناسالم و دوستان هرزه .... را ميتوان نام برد (23،ص:91). خانواده با استفاده از عواطف سالميكه در بین اعضاء آن وجود دارد، حس مسئولیت، و ارتباط سودمندیها و ضررهای اعضاء خانواده، ميتواند نقش مؤثری در شخصیت اجتماعی فرد و انتخابهای او داشته باشد. تعامل سالم والدین با فرزندان نوعی تعهد ایمانی واخلاقی را در آنها ایجاد ميكند كه سبب احساس مسئولیت در قبال خود و دیگران ميگردد. و فرد از حالت خود محوری خارج شده، بر اساس ایمان دینی، حس نوع دوستی در او تقویت ميشود.
3. والدین و تربیت
تربیت مطلوب، دلپذیرترین و نیز دشوارترین وظیفه والدین و مربیان است. بهمین علت حضرت علی (ع) ميفرمایند: «خیرُ ما وَرَّث الاباء الابناءَ الادب». بهترین ارثی كه پدران ميتوانند به فرزندان خویش بدهند ادب است (6، ص:393). افلاطون، تربیت را زیباترین چیزی ميداند كه در روح بهترین انسانها آشكار شده است (23،ص:123). پس ميتوان آن را جذابترین كارها تلقی كرد. و در جای دیگری گفته است، دوكار بسیار دشوار است، حكومت و تربیت آنچه از دشواری تربیت ميكاهد، علاقه و عشق پدر و مادر به فرزند است، به گونهای كه سختیهای راه را با جان ميخرند. پیامبر اكرم (ص) فرمودند: «رحم الله والدین اعانا ولدهما علی بر هما» . رحمت الهی شامل حال پدر و مادری باد كه با تربیت صحیح فرزند خود را در نیكی به والدین كمك و یاری نمایند (28، ج:2، ص:625).
تربیت شامل ابعاد بدنی، عاطفی، عقلانی، اجتماعی و اخلاقی یادینی است و هر یك عوامل و شیوههای خاصی را در بر ميگیرد. آنچه باید مورد توجه والدین قرار گیرد، تربیتی است كه ناظر به همه ابعاد مذكور باشد، در این صورت ميتوان آن را تربیت جامع تلقی كرد. از حیث روش نیز، تربیت شامل دو جنبه ارتباط كلاميو عملی است. در تربیت كلامي، والدین و مربیان غالباً متكی به استفاده از شیوه گفتار بوده رسالت تربیتی خویش را صرفاً در این حد و اندازه ميبینند و تربیت فرزند به وسیله آنچه كه از والدین و مربیان ميشنود و دریافت ميكند، صورت ميگیرد.در حالی كه در تربیت عملی، فرزند قادر است تا ارزشهای تربیتی و اخلاقی را كاملاً در رفتار مربیان و والدین مشاهده كند و به این تربیت، شخصیتی محكم و با ثبات بیابد. امام سجاد(ع) ميفرمایند:«حق فرزندت این است كه: بدانی او قسمتی از وجود تو است و جزئی از درخت هستی تو به شمار ميرود. در این جهان، خوبی و بدی او با تو ارتباط پیدا ميكند. تو درباره آنچه نسبت به او مسئولیت پذیر شده ای، مورد سؤال قرار خواهی گرفت، از نظر : 1-تربیت و آداب آموزی . 2-دلالت كردن به خداشناسی . 3- یاری كردن با او، در راه اطاعت حق. و این وظایف را به دو طریق، یكی عمل خودت و دیگری راهنمایی و آموزشی كه به او ارائه خواهی نمود، ادا ميكنی . عمل تو دربارۀ او چنین باشد كه یقین داری، اگر در این راه كمترین زحمتی به خود ميدهی، پاداش كافی خواهی داشت و اگر كمترین كوتاهی نمایی، دقیقاً مورد مؤاخذه، ملامت و مجازات قرار خواهی گرفت. در رابطه خود با او، طوری رفتار كن كه نزد خدا معذورباشی، در برپاداری او، سرپرستی شایسته داشته باشی و در راه اصلاح نواقص او از تواناییهای خود او كمك بگیر و در این راه پناهی جز خدا نیست (23، ص : 129-128 ورك 4، ص :123-120).
4-راهكارهای تربیت دینی فرزندان (با محرومیت حضور در مسجد)
4-1. شناخت فرزندان
اكنون مراحل مختلفی را كه والدین باید در تربیت فرزندان رعایت نمایند، تا فرزندان از شایستگیهای فردی و اجتماعی برخوردار كردند و بتوانند فرد مفیدی در جامعه اسلاميگردد و حضور مشخص و بارزی در اجتماعات مسلمین خصوصاً نماز جماعت داشته باشند آورد ميشود.
پدران و مادران نیازمندند برای رسیدن به نتایج مطلوب در تربیت فرزندانشان، ابتدا او را بشناسد. زیرا معرفت اولین گام برای تربیت است. معرفت والدین شامل زمینههای متنوعی ميشود كه ذیلاً مهمترین آنها را نام ميبریم: 1-نیازهای اساسی روانی 2-استعدادهای اصلی 3-علائق و گرایشها 4-ویژگیهای رشد 5-ضعفها و كاستیها.
4-2. تربیت عملی و الگوپذیری
اسلام سر مشق دادن را بزرگترین وسیله ی تربیت ميداند. «لقد كان لكم فی رسول الله اسوة حسنه لمن كان یرجو الله و الیوم الاخر و ذكر الله كثیراً (احزاب / 21) مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیكویی بود. برای آنها كه امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند وخدا را بسیار یاد ميكنند. این اصل تنها شامل پیامبر ما محمد مصطفی (ص) نميشود بلكه حكمياست كه در مورد همۀ نبوتها صادق است. همۀ پیامبران خدا و فرستادگان او برای ملتها الگو بودندو هستند. «قدكانت لكم اسوة حسنه فی ابراهیم والذین معه» (ممتحنه /4) برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و كسانی كه با او بودند وجود داشت. از طرف دیگر، قرآن به نكته عمیق و ظریفی اشاره ميكند و ميفرماید: «قل ان كنتم تحبون الله فاتبعونی یحببكم الله» (ال عمران / 31)ای پیامبر بگو كه اگر خدا را دوست ميدارید، مرا پیروی كنید تا خدا شما را دوست داشته باشد. اینجا به عاطفه و فطرت پاك افراد اشاره ميكند و از آن برای هدایت استفاده ميكند.
والدین نیز بیشترین نقش خود را در تربیت فرزند با بهره گیری از روش همانند سازی (الگوگیری) ایفا ميكند. كودك از سالهای نخستین زندگی، رفتار والدین را اقتباس نموده درصدد درونی ساختن آنها بر ميآید. این امر به تدریج، جای خو را به همانند سازی با والد همجنس ميدهد و به این طریق رفتار مطلوب جنس خویش را از پدر و مادر ميآموزد بدیهی است تأثیر پذیری فرزند از والدین، محدود به مشاهده رفتار و الگو پذیری عملی از والدین نیست، بلكه علاوه بر آن ارتباط كلاميوالدین نیز برتكوین شخصیت فرزند اثر گذار است. ولی در مقایسه این دو، تأثیر رفتار عینی و مشهود بیش از رفتار كلامياست (23،ص:91و رك27،ص:320-309).بنابراین والدین 2 نكته را در تربیت دینی فرزند باید مورد توجه خاص قرار دهند:1-بالابردن معارف فرزندان نسبت به پیامبران و اهل بیت و شناساندان عملكرد آنها در صحنههای مختلف . 2-تصحیح رفتار و اعمال خود. به عنوان نمونه در صورتی كه والدین مایل هستند فرزندانشان در نماز جماعت حضور متداوم داشته باشند و اهل مراقبه و رفت و آمد به مسجد باشند. ابتدا باید دیدگاه اهل بیت (ع) و اهتمام آنان را به حضور در مسجد و خواندن نماز به جماعت در موقعیتهای مناسب برای آنان بیان كنند و سپس خود والدین نیز اهتمام به حضور در مسجد و شركت در نماز جماعت داشته باشند. تا فرزند علاوه بر یادگیری رفتاری، اثرات خوب این عملكرد را حس كند و عیناً درك كند. تا بتواند با اشتیاق تطابق ایجاد كند.
4-3. شناخت خداوند مهربان
قاعدهی كلی و اصل اساسی تربیت اسلامي، ایجاد پیوند میان قلب انسان و خدا است، پیوندی دائميكه هر لحظه قلب را بر ميانگیزد تا به خدا رجوع و در هر كاری از قانون اساسی و ابدی او طلب مشورت كند. پیوندی كه با آن هر چیزی كامل و تمام، و بدون آن همه چیز پوچ و بیهوده ميشود. در احادیث نیز آمده است اولین معرفت، معرفت خداوند است بنابراین والدین باید قبل از هر چیز درس توحید به فرزند بیاموزد كه زیربنای تمام دینداری است. امیرالمؤمنین علی (ع) ميفرماید:«استدیموا الذكر فانه ینیر القلوب و هو أفضل العبادة» پیوسته خدا را یاد كنید كه دل را نورانی ميكند و برترین عبادتهااست (6، ج:2،ص:255). برای تفهیم این حقیقت به فرزندان ميتوان از روشهای زیر بهره گرفت.
1.عالم نمایشگاه خلقت خداوند است و هر چیز به دست قدرت او خلق شده حضرت علی(ع) ميفرمایند:«و ظهرت فی البدایع التی احدثها آثار صنعته و اعلام حكمته فصار كُلُ ما خلق حجة له و دلیلاً علیه» در ساختههای بد یعش آثار صنع و نشانههای حكمتش آشكار است. از این رو آنچه آفریده حجت و دلیل بر وجود اوست. (2،خطبه:91).
2. شناساندن خداوند به صفت رحمانیت و رحیمیت به فرزندان ؛ بسیار مهم است كه فرزندان ما شناخت صحیحی از خداوند داشته باشند شناختی كه شایسته عزت و كمال الهی است .یكی از صفات خدای متعال كه بر صفات دیگر غلبه دارد صفت رحمت خداوند است، اگر انسان محبت الهی را درك كند و بفهمد صدور شرایع از سر لطف و عشق الهی به بنده خویش است هرگز از انجام آنها روبر نميتابد. و خاصعانه تسلیم خواست پروردگار خویش ميگردد زیرا همۀ آن برنامهها را، راه رسیدن به محبوب و طی مدارج كمال و موفقیت خویش ميبیند. رفتن به مساجد را برای قبولی عبادت، با جان و دل ميپذیرد و حضور در جماعت را برای درك حضور بیشتر خداوند بر خود واجب ميكند. پسر بر والدین لازم است كه با شناسایی ارتباط معصومین (علیهم السلام) با خداوند و تبیین لطف و رحمت الهی فرزند را در انجام تكالیف حتی مستحبات بیمه نمایند.
«فانظر الی آثار رحمة الله كیف یحی الارض بعد موتها ان ذلك لمحی الموتی و هو علی كل شیء قدیر» (روم /50) به آثار رحمت الهی بنگر كه چگونه زمین را بعد از مردنش زنده ميكند، چنین كسی زنده كنندۀ مردگان است و او بر همه چیز تواناست. «و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاكتبنا مع الشاهدین» (مائده / 83) و هر زمان آیاتی را كه بر پیامبر نازل شده بشوند، چشمهای آنها را ميبینی كه از شوق اشك ميریزد، بخاطر حقیقتی كه دریافته اند. امام صادق (ع) :«من اكثر ذكر الله احبه الله» هر كس خدا را بسیار یاد كند، او را دوست خواهد داشت (13،ص : 82) . «و ان الله مع المؤمنین »( انفعال / 19) خداوند با مؤمنان است. «و ربك الغنی ذوالرحمة (انعام / 133)پروردگارت بی نیاز و مهربان است.
4-4.تربیت عقلانی وعلمی
معمولاً در فرهنگ مسیحی میان عقل و ایمان مرزی كشیده ميشود. پس از پیدایش تضاد میان پارهای از نظریات علميو عقاید بیان شده در كتاب عهدین (تورات و انجیل) پارهای از متكلمان و فیلسوفان مسیحی برای از میان بردن تضاد، این دو موضوع را از یكدیگر متمایز ساختند. امر علم و فلسفه را به عقل و روش عقلانی واگذار كردند و امر مذهب و اخلاق را و بطور كلی ارزشها را به ایمان و احساس و برداشت شخصی محول نمودند. نتیجۀ این تفكیك، تضعیف رویكرد دینی در بین جوانان و برخی روشنفكران بود زیرا آموزههای ضد عقل را دستاویز اربابان كلیسا برای سلطه و راحت طلبی ميدانستند....
در اصول و مبانی دین اسلام، استدلال و تعقل پایۀ اعتقادات افراد را تشكیل ميدهد. و جهان بینی اسلاميیا نظام توحیدی بر پایۀ عقل استوار است و از این جهت تفاوتی میان احكام علميو احكام فلسفی وجود ندارد. در شریعت اسلام نیز عقل یكی از منابع عمدۀ استنباط احكام اسلامياست(15،ص:176). عقل و عاطفه در اعتقادات دینی با هم تركیب ميشوند. فردا از طریق عقلانی وجود خدا را اثبات ميكند و با شناخت خداوند او را دوست ميدارد. حضرت علی (ع) ميفرمایند: «الایمان معرفة بالقلب، و اقرار باللسان و عمل بالاركان » ایمان معرفتی عقلانی، اعتراف بر زبان و عمل به اركان است. وقتی شناخت عمیق و گسترده باشد و تمام وجود فرد را در برگیرد، به فرمودۀ حضرت علی (ع)، معرفت به مرحلۀ كمال برسد. در این صورت معرفت، احساسات و عواطف انسان را نیز در بر ميگیرد و آدميرا مجذوب موضوع ميسازد و فرد با تمام وجود به سوی آنچه را كه شناخته و قلبا مورد تصدیق قرار داده است حركت ميكند، در اینجاست كه عقل و ایمان به اندیشه و عمل فرد حاكم ميشوند. پس پدر ومادر آگاه باید بعد از معرفت خداوند، مبانی نظری نماز و اهمیت حضور در مسجد و برگزاری نماز جماعت را برای فرزندان روشن و منقح كنند. و سپس با عملكرد و رفتار خود و .....آنها را به خواندن نماز به شكل جماعت ترغیب نمایند.
4-5. رفتار محبت آمیز
«راه سالم پیوند با جهان، راه عشق است» (16، ص:82) اریك فروم7 با بیان این مطلب، حدومرز عشق و مجبت را از ارتباط انسانها با یكدیگر فراتر برده، آن را نوعی رابطه با جهان تلقی ميكند، خانواده كه رنگ الهی یابد، عاطفه اعضاء خانواده در آن بسیار مشهود تر خواهد بود. و عاطفه، صمیمیت و همدلی را در پی خواهد داشت. فرزندان به والد مهربانتر بیشتر توجه ميكنند و نقش پذیری و اطاعتشان از او بیشتر است. والدینی كه فرزندان را توصیه به حضور در نماز جماعت مينمایند هر قدر با محبت بیشتر و با عطوفت باشد تأثیر پذیری و اطاعت بیشتر شده و گاهی مشاهده شده فرزندان پر از مرگ والدین بخاطر محبتی كه نسبت به آنان دارند، و اعتقادات دینی كه والدین در شرایطی حتی پس از مرگ ميتوانند نظاره گر اعمال آنان باشند این حضور را تداوم ميبخشند تا آنها را شاد نمایند. البته تداوم حضور در نماز جماعت و مسجد طبیعتاً اثرات روحی بسیار بالایی دارد كه خود به تعمیق روابط عاطفی كمك ميكند. بنابراین والدین با ابراز محبت كه تبلور نیروی عشق است، به تبادل عاطفی با یكدیگر و فرزندان ميپردازند كه سبب تأثیر گذاری بیشتر آنها ميشود.
4-6.رغبت شناسی
در بحث شناخت فرزندان به مسأله علایق و گرایشها اشاره گردید ودر این موضع، استفاده مطلوب از آن بررسی خواهد شد. علائق و گرایشها، چه از وجود آنها دقیقاً آگاه بوده یا به بخشی از آنها واقف نباشیم، عامل تعیین كنندۀ رفتار هستند و بیش از آنها، ما به وجودشان وابستگی داریم. لذا شناخت علائق یارغبتهای فرد به معنای درك مهمترین بخش شخصیت اوست. علائق از حیث ماهیت آنها به دو دسته اصولی و غیر اصولی یا منطقی و غیر منطقی تقسیم ميشوند. علائق اصولی، آنهایی هستند كه متناسب با ارزشها، امكانات و مقررات اجتماعی هستند و در غیر اینصورت اصولی، تلقی نميشوند (23،ص:114).
در روابط والدین با فرزندان، تأمین علائق آنان، موجب رضایت خاطر آنها ميشود و بر شادكاميزندگی افزوده، در نتیجه آنها نیز در صدد جلب رضایت والدین بر ميآیند. در صورت فقدان شرایط برای تأمین بعضی از علائق، خود بیان این مطلب به صورتی صادقانه تأثیری مثبت بر روابط خواهد داشت. از طرف دیگر«رغبت شناسی» زمینۀ نفوذ در شخصیت طرف مقابل، خصوصاً فرزندان كه پیچیدگی كمتری دارند مهیا ميكند، اهمیت دادن به رغبتهای فرزندان، اعتماد آنان را بر ميانگیزد تا به خواستههای آنان پاسخ مناسبی دهند. وجود اعتماد متقابل، شرایط روحی و فكری هر یك را تقویت ميكند تا واكنش مطلوبی به فرامین و اوامر والدین نشان دهند. در این شرایط فرزندان از حضور در كنار والدین لذت بیشتری ميبرند لذا نسبت به همراهی با والدین راغب تر میشوند، بنابراین والدین را برای رفتن به مسجد، حضور در نماز جماعت و یا انجام مناسك و مراسم مذهبی با رغبت و لذت همراهی مينمایند.
4-7. ارتباط كلامی
شایع ترین و در عین حال ساده ترین نوع مناسبات انسانی، ارتباط كلامياست. این ارتباط، در برگیرندۀ دو پدیدۀ «خوب سخن گفتن» و«سخن خوب گفتن» ميشود، كه اولی ناظر به روش و دوميناظر به محتوی است (23، ص:109).
زمانی كه والدین بالحنی مؤدبانه و احترام آمیز با فرزندان گفتگو ميكنند و از روش مؤثر و سازندهای برای ارتباط كلاميبهره ميگیرد. فرزند تأثیر پذیری بیشتری از خود نشان خواهد داد، زمانی كه والدین، مطالب و مضامین ارزشمند حضور در نماز جماعت و شركت در مراسمهای مساجد را به همین روش برای فرزندان توضیح ميدهند، از نوعی تبادل علميو فكری استفاده ميكنند كه سبب پذیرش ودرك بیشتر فرزندان ميگردد.. قرآن كریم ميفرماید:«ادع الی سبیل ربك بالحمكة و الموعظة الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن» (نحل / 125) مردم را از طریق حكمت (سخن منطقی)، اندرز نیكو و بهترین طریق بحث به راه خدا دعوت كن .اسلام این نوع ارتباط كلاميرا به پند و اندرز تعبیر كرده است.
توجه به این نكته ضروری است كه موعظه برای نفس ضرورت دارد. در نفس انسان پارهای انگیزههای فطری هست كه همیشه احتیاج به ارشاد و تهذیب دارند. و این كار جز با موعظه و پند و اندرز میسر نميشود. بنابراین والدین تنها به الگوی با صلاحیت و یا تنها به موعظه، بسنده نكرده، از هر دوی اینها استفاده مينماید. (21، ص:202) . نمونههای بسیاری از پند و اندرز در قرآن آمده است از جمله نصایح لقمان به فرزندش و ... «این قرآن بیان كنندهی حقایق برای مردم وهدایت و موعظه برای پروا داران است» (آل عمران/138).
4-8.عادت
عادت، نقش بزرگ و مهميرا در زندگی بشری ایفا ميكند. عادت، برای اینكه كوشش انسان را در زندگی روز مره به یك امر عادی آسانی تبدیل كند، بخش بزرگی از تلاش و مجاهدت انسان را ميگیرد تا آن را در میدانهای تازه ی كار و تولید و نوآوری و ابتكار بكار برد. اگر این موهبت خدا دادی عادت در فطرت بشر گذاشته نشده بود، انسان همه ی عمر را برای یادگرفتن، راه رفتن و سخن گفتن، و یا آموختن صرف ميكرد. امّا همین عادت، با تمام اهمیت و عظمتی كه برای انسان دارد، اگر بدون «آگاهی» لازم و كامل باشد، به عنصر بیهوده ی نارسایی تغییر شكل ميدهد و به صورت یك عمل خود به خودی در ميآید كه نه جان آدميمتوجه اعمال خود میشود و نه قلب انسان از آن متاثر ميگردد(21،ص:220).
اسلام عادت را به عنوان وسیلهای از وسایل تربیتی، مورد استفاده قرار داده هر چیز خوب و خیری را به عادت تبدیل ميكند. جان بدون هیچ رنجی به وسیله ی عادت قوام ميگیرد و بدن هیچ زحمت و مقاومتی استوار ميماند. اسلام برای ایجاد عادتهای نیكو، بر انگیختن و تحریك وجدان و ضمیر باطن وایجاد میل و رغبت در كار پناه ميبرد. پس از آن میل را به كار واقعی مشخص تبدیل ميكند كه دارای حدود و ویژگیهای روشن است، ظاهر و باطن را با هم آمیخته هر دو را همشأن و موافق با یكدیگر ميكند: میل و رفتار . آنگاه میل ورفتار را از صورت فردی بیرون آورده آن را حلقههای رابط سلسله ی محكم اجتماع ميكند. (همان، ص:224).
نماز میل و رغبتی است كه در باطن انسان برای پیوند یافتن با خدا و خواستن از او و طلب روزی از درگاه او، ایجاد ميشود. این رغبت باطنی به عملی با مراسم و مشخصات مخصوص تبدیل ميشود. این عمل مشخص و معین فردی به یك كار دسته جمعی علاقه و محبت همه تحول ميیابد. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:«علموا اولادكم الصلوة و خذوهم بها اذا بلغوا الحكم» (17، ج 10، ص:222) به فرزندانتان نماز بیاموزید. و به هنگام رسیدنشان به تكلیف مسأله نماز را جدی بگیرید. احادیث بسیار دیگری وجود دارد كه یادگیری نماز، قرآن، علم و دانش و انجام مناسك دینی را از كودكی توصیه ميكند. و ایجاد عادات نیك و پسندیده در فرزند را از كودكی لازم ميشمارد. با توجه به اینكه كودك تكلیف ندارد از مجموع احادیث در ميیابیم كه آموزش مسائل معنوی، كمك و تمرین كودك بر انجام آن است كه سبب ميگردد عبادت برای فرزند به صورت عادت در آید و سنگینی و سختی آن كاهش یابد.پدر و مادری كه فرزندشان را از كودكی به حضور در مسجد و خواندن نماز جماعت ترغیب وتشویق ميكنند. و با صبر و حوصله هنگام حضور در مسجد فرزندرا به همراه ميبرند. فرزند علاقه مند به مسجد و نماز جماعت ميشود و انجام این عمل به صورت عادت در ميآید و وقتی بزرگتر شد انجام آن برایش نه تنها سخت نیست بلكه دلپذیرو ساده است. بنابراین ایجاد عادت از كودكی به خواندن نماز جماعت در مسجد از بهترین روشها برای انجام این عمل نیك در نوجوانی وجوانی است.
4-9. تواضع
«واستعینوا بالصبر و الصلوة و انها لكبیرة الا علی الخاشعین» (بقره /45) از شكیبائی و نماز یاری جویید و به راستی این [كار]گران است مگر بر فروتنان. یكی از موانع بجا آوردن نماز به بهترین صورت آن تكبر است طبق آیه قرآن نماز خواندن برای متبكران كه طرف مقابل فروتنان هستند، سخت و گران است. بنابراین پدر و مادر باید از رفتارها و عملكردهای كه حس تكبر را در فرزند تقویت نماید به شدت بپرهیزند. و با زبان و كردار خود، تواضع و فروتنی را به فرزندان بیاموزند. كه «ان اكرمكم عندالله اتقیكم»، امام خمینی (ره) ميفرمایند: یكی از عوامل مهم تكبر كوچكی افق فكر و پستی حد قابلیت است، و لذا چیزهایی كه كمال نیست، یا كمال لایق نیست، درشخص تأثیر زیادی ميگذارد و او را به عجب و كبر وادار ميكند. و هر چه درانسان حبّ نفس و دنیا بیشتر باشد، این امور در او اثر بیشتری دارد. (رك 9،ص:92).
والدین عزیز باید به ظرائف تربیت دقت كافی داشته باشند تاناخواسته فرزندانشان دچار رذیلتهای اخلاقی نگردند خصوصاً تكبر، كه اولین گناه پس از خلقت جهان است و در روایت آمده است: «لایدخل الجنه من كان فی قبله مثقال ذرة من الكبر» داخل بهشت نميشود آن كسی كه یك ذره كبر دارد .كبر سبب احساس سختی در انجام صحیح فریضۀ نماز كه مبنایی ترین عبادت است ميگردد،بنابراین تربیت بر اساس تواضع باید مورد توجه جدی والدین قرار گیرد.
4-10. تربيت اجتماعي
يكي از نيازهاي اساسي رواني، احتياج به منزلت اجتماعي است، فرد براي دستيابي به اين هدف ميتواند، علاوه بر موفقيتهاي شخصي، از طريق مناسبات اجتماعي نيز اقدام كند(23، ص: 93).مواردی نظیر ازدواج،پیوستن به گروههای اجتماعی مذهبی،تشكیل حلقههای ارتباطی دوستانه با اعضاء حاضر در مسجد، انجام برنامههاي مذهبي و فرهنگي در مسجد، فرصتهايي براي تكوين و تقويت منزلت اجتماعي است. قرآن با راهنمايي و ارشاد پيوسته ي خود به همكاري و مشورت و سازش، اين روح اجتماعي را تقويت ميكند: «و بر پايه ي نيكوكاري و پرواپيشگي با يكديگر همكاري كنيد نه بر اساس گناه و تجاوز كاري و دشمني» (المائده/ 2). وظيفة والدين اين است كه فرزندان را با احساس مسئوليت اجتماعي تربيت نمايند، در اين صورت به شركت در مجالس جمعي راغب تر خواهند بود. دوستي با افرادي كه دين و مسلك یكسان دارند،خوش آمدها و بدآمدها و دغدغههاي اصلي فكريشان یكسان است، همان رشته¬ي زنده اي است كه اجتماع را به يكديگر پيوند مي دهد و چنان بنيان و ساختمان استواري بنا ميكند كه به راحتي قابل تخريب نخواهد بود.
حضور در نماز جماعت و اهميت داشتن حضور مرتب در مسجد براي انجام فريضه نماز و اعمال مذهبي ديگر سبب مي گردد فرد دوستي انتخاب نمايد كه در همين طيف باشد. و انتخاب دوست خوب و متدين نيز متقابلاً سبب حضور بيشتر در اماكن مذهبي خصوصاً انجام فريضه نماز در مسجد خواهد بود.
بنابراين احساس تعلق داشتن به جمع را والدين مي توانند با انس فرزندانشان به مسجد و حضور در اجتماعات مسلمين ارضاء نمايند. بدين ترتيب هدف و عمل افراد جامعه يكسان و واحد، دلها به هم نزديك و حس همكاري در همه بيدار مي شود و سرانجام به طور يكپارچه به خدا مربوط مي شوند. بالاتر از همه¬ي اينها، اسلام ذاتاً شرايط تشكيل جامعه اي همكار و همدرد را براي مسئوليت پذیری در انجام وظايف و تكاليف اجتماعي خود و دیگران را توصیه مينماید.
5.تكمیل راهكارها
به اين جهت كه اختصار در مقاله رعايت شود و بحث نيز تكميل گردد بقية مواردي را كه والدين بايد رعايت نمايند تا فرزندانشان به انجام نماز جماعت و حضور در مسجد شوق و رغبت داشته باشند،و آن را از وظایف خود به عنوان یك مسلمان بدانند، به صورت خلاصه در زير مي آوريم و این اختصار لطمهای به فهم مطلب وارد نميكند زیرا در مباحثی كه گذشت توضیحات راهبردی داده شده است.
1. استفاده از داستانهاي واقعي در ارتباط با مسجد به گونه اي كه مسجد در آن نقش مثبت و مؤثري داشته باشد.2. دريافتن خلاءهاي فرد و پر كردن آن با مسائل ديني، خصوصاً حضور در مسجد و خواندن نماز به جماعت.3. حلال خواري :ارتزاق از مالی كه از طریق حلال بدست آمده و وجوهات شرعي آن پرداخت شده است سبب مي گردد انسان در پذيرش اعمال نيك آمادگی و استعداد بیشتری داشته باشد.4. توجه به دو اصل مهم تشويق و تنبيه و استفاده متعادل و بجاي آن.5. ابراز به موقع مهرباني سبب نزديكي روحي و عاطفي فرزندان با والدین شده و سطح اطاعت پذيري آنها را بالا مي برد.6. كوشش در رفع ناتوانيهاي فرزندان و توجه به نيازهاي آنان.7- عمل به اصل امر به معروف و نهي از منكر با رعايت شخصيت فرزندان.8- پاسخ مناسب دادن به پرسشهاي ديني و هستي شناسي فرزندان.9- تشويق فرزندان به مطالعه زندگينامه دانشمندان و بزرگان اسلام و توجه به آدابي كه آنها در زندگی رعايت مي كردند.10.بردن فرزندان به مساجدي كه امام جماعت، رفتار و اخلاق خوبي دارد و نسبت به فرزندان پر حوصله است.11. نام نويسي فرزندان در فعاليتهاي تابستانه مسجد و شركت در مراسم مذهبي مسجد كه براي فرزندان جاذبه بيشتري دارد،خصوصاً ميلاد اهل بيت (ع).12. چنانچه والدين دوستان مسجدي داشته باشند فرزندان نيز فرا گرفته همين امر سبب حضور بيشتر آنها در مسجد مي گردد.13. كمك به متوليان مسجد براي رفع مشكلات مسجد.