دو فقیر خوش پوش! (مقایسه لومیا ۵۲۰ و هواوی Y300)
دوشنبه 4 آذر 1392 7:18 PM
هنوز یادمان نرفته 2 سال پیش را که به راحتی و با هزینه کردن چیزی حدود 1 میلیون تومان میتوانستیم به یکی از قدرتمندترین اسمارتفونها از برندهای مطرح بازار دست پیدا کنیم! حالا که آن روزها تبدیل به خاطره شدهاند، بسیاری از کاربران ترجیح میدهند تا با انتخابهای ارزان قیمتتر کنار بیایند و هزینه صرفهجویی شده را در جای دیگری و شاید برای گجت دیگری مصرف کنند. پیشتر در آیتیرسان برای شما گفتهایم که بهترین انتخاب در بین انواع سیستمعاملهای اسمارتفونها اندروید است (به دلیل تجهیز بر روی انواع گجتهای مختلف در بازههای قیمتی متفاوت و وجود دامنه وسیعی از اپلیکیشنها) و در این بین Y300 را که یکی از بهترین محصولات اندرویدی در رنج ارزان قیمتها، که البته ارزش بالایی در مقابل قیمتش دارد، برای شما معرفی نمودیم. اما چند وقتی است که نوکیا هم متوجه بازار پر از سود تولید اسمارتفونهای ارزان قیمت برای بازار کشورهای در حال توسعه شده است و با ارتش لومیاهایش این بازار را هدف گرفته است. یکی از سربازان خط مقدم نوکیا در این جبهه، لومیا 520 است که به ویندوزفون 8 تجهیز شده و توانسته موفقیتهای بیشماری نیز برای نوکیا کسب کند. همچنین چند وقتی است که لومیا 520 در بین کاربران ایرانی طرفداران خاص خود را پیدا کرده است. بر همین اساس برآن شدیم تا نگاهی مقایسهای به لومیا 520 با قدرتمنترین رقیب اندرویدیش در این سطح، یعنی Y300 بیندازیم، به این امید که کمکی هم برای شما در انتخاب محصول شایستهتر و مطابق با نیازهایتان باشد. پس با آیتیرسان همراه باشید!
طراحی و کیفیت ساخت: امان از پلاستیک!
از آنجایی که هر دو اسمارتفون به صفحه نمایشهای 4 اینچی تجهیز شدهاند، لذا به لحاظ اندازه و خوشدوستی تقریبا برابر هستند اما همیشه پای تفاوتهای جزئی در میان است! Y300 با ابعاد 124.5 ×63.8×11.2 و لومیا 520 با ابعاد 119.9×64×9.9 میلیمتری طراحی شدهاند. همان طور که مشاهده میکنید، Y300 کمی بلند قدترو کمی ضخیمتر از Lumia 520 است و در عوض لومیا کمی پهنتر از وای 300 است. همچینن Lumia 520 با وزن 124 گرمی خود، حدود 6 گرم از Y300 سبکتر است.
دکمه تغییرات صدا در پهلوی سمت راست هر دو اسمارتفون قرار گرفته است و همینجا شباهتهای این دو محصول از لحاظ محل قرار گیری دکمهها تمام میشود! دکمه پاور در قسمت بالایی وای 300 قرار گرفته و همانجا در قسمت وسط نیز شیار ورودی جک 3.5 میلیمتری ایرفون حضور دارد. شیار ورودی پورت میکرو یواسبی نیز در پهلوی سمت چپ وای 300 قرار گرفته است. اما نوکیا بیخیال پهلوی سمت راست لومیا 520 نشده و دکمههای پاور و شاتر دوربین (که Y300 از آن بیبهره است) را نیز در آن سمت قرار داده است. ورودی پورت میکرو یواسبی در پایین و وسط گوشی و ورودی جک 3.5 میلیمتری ایرفون در قسمت بالای گوشی قرار گرفته است. در پشت هر دو اسمارتفون دوربین و بلندگو قرار گرفتهاند با این تفاوت که وای 300 مجهز به تک فلش الایدی بوده در حالیکه لومیا از فلش بیبهره است.
زمانیکه هر دو گوشی را هم زمان در دستان خود میگیرید، احساس میکنید که وای 300 بیشتر از 6 گرم نسبت به لومیا 520 سنگینی دارد! جنس بدنه هر دو اسمارتفون پلاستیک است اما به واقع کیفیت بدنه وای 300 یک سر و گردن از لومیا 520 بالاتر است. لومیا راحتتر اثر انگشت را جذب خود میکند و البته سختتر هم تمیز میشود.
البته طراحی هر دو محصول زیبا و برازنده است اما به نظر شخصی من در این قسمت، میتوان کمی نماینده اندروید را به لحاظ کیفیت ساخت برتر از رقیب ویندوزفونی که فقط مقداری زیباتر است، دانست.
صفحه نمایش: نمایشگرهایی از جنس IPS LCD
هر دو مبارز ما به صفحه نمایشهای 4 اینچی مجهز شدهاند که رزولوشن تصویر آنها 800 در 480 پیکسل بوده و ما شاهد تراکم 233 پیکسل در هر اینچ هستیم. قبلا در تعریف از Y300 گفته بودیم که چنین صفحه نمایشی با این رزولوشن تصویری در بازه قیمتی موجود، کمیاب است و حالا باید بگوییم چنین صفحه نمایشی با چنین رزولوشن تصویری یک رقیب قدرتمند ویندوزفونی را در کنار خود میبیند! برای بهتر مشخص شدن کیفیت صفحه نمایشها آنها را کنار همدیگر قرار دادیم و مشغول عکاسی از آنها شدیم. اینجا دیگر تصمیم برتر بودن یکی بر دیگری بر عهده خود شماست! گوشی سمت راست لومیا 520 و گوشی سمت چپ وای 300 است. ببینید و قضاوت کنید.
جدای از تفاوتهای جزیی باید گفت که نمایشگر هر دو اسمارتفون بسیار خوب ظاهر شدهاند و هر کدام از این دو را که انتخاب کنید، میتوانید با خیال راحت از کیفیت بالای آن (باز هم در مقابل رقبا و همردهها) سخن بگویید و فخر بفروشید!
سختافزار: اولین هجوم لومیا!
سیستم روی یک چیپست Y300 مدل MSM8225 ملقب به S4 Play از محصولات کوالکوم است که نهایتا تا 1.2 گیگاهرتز اورکلاک میشود. البته فرکانس کاری هستههای Y300 روی یک گیگاهرتز تنظیم شده است. واحد گرافیکی آن نیز Adreno 203 بوده و در نهایت به 512 مگابایت حافظه رم تجهیز شده است. در طرف مقابل لومیا به سیستم روی یک چیپست MSM8227 ملقب به S4 Plus مجهز شده که دو پردازنده با فرکانس کاری 1 گیگاهرتز، واحد گرافیکی Adreno 305 و 512 مگابایت حافظه رم از جمله اجزای تشکیل دهنده آن است.
قرار نیست دو اسمارتفون را با کمک نتایج نرمافزاری و بنچمارکها برای شما مقایسه کنیم چون اولا پلتفرم نرمافزاری دو محصول کاملا متفاوت است و این مساله باعث تاثیرپذیری نتایج میشود و ثانیا با توجه به همین مشخصات سختافزاری هم میتوان به راحتی رای به برتری نماینده ویندوزفون داد. پردازندههای کریت لومیا بسیار سریعتر هستند، همچنین لومیا با تجهیز به Adreno 305 بسیار بهتر از رقیبش در پردازشهای گرافیکی حاضر میشود و البته روانتر بودن ویندوزفون هم مزید بر علت میشود تا تجربه کار با لومیا 520 سریعتر و لذتبخشتر از Y300 باشد.
همچینن باید به حافظه داخلی چهار گیگابایتی Y300 و 8 گیگابایتی لومیا 520 نیز اشارهای کرد. البته هر دو اسمارتفون قابلیت نصب microSD را دارند و میتوانید با کمک میکرو اسدی تا 32 گیگابایت دیگر برای وای 300 و 64 گیگابایت دیگر برای لومیا 520 به حافظه اسمارتفون منتخب خود اضافه کنید.
دوربین: معمایی پیچیده!
تنظیمات عکسبرداری هر دو اسمارتفون واضح و خوب است و حتی عکسهای پانوراما هم میتوانید بگیرید. حالات متفاوت عکس برداری، افکتهای معمول پیشفرض و امکان تغییر وضوح عکسها و در کل هرچه که از یک منوی دوربین متوسط به بالا در یک اسمارتفون انتظار داریم، در هر دو محصول دیده میشود. چند عکس از موقعیتهای یکسان با هر دو اسمارتفون گرفتیم تا خودتان کیفیت را مقایسه کنید. پنج عکس ایتدایی مربوط به لومیا 520 و عکسهای بعدی مربوط به وای 300 است. همچنین لازم به ذکر است که لومیا 520 توانایی عکسبرداری با هردو نسبت تصویر 4:3 و 16:9 را دارد اما وای 300 تنها میتواند به صورت 4:3 عکسبرداری کند.
همانطور که مشاهده میکنید لومیا عکسهای بهتر و واضحتری را ثبت میکند.
وضعیت در فیلمبرداری هم به نفع لومیاست. به لطف (!) حضور Adreno 203 نهایت وضوح تصویری که Y300 میتواند برای فیلمهای شما فراهم بیاورد به 480×640 پیکسل (کیفیت VGA) محدود شده است، امری که برای یک گوشی دو هستهای قابل قبول نیست، در کلیپ یک دقیقهای که با Y300 گرفتم حجم فیلم حدودا 30 مگابایت شد و کیفیت صدا هم خوب بود اما وقتی نوبت به لومیا رسید در همان ابتدا با فیلمبرداری اچدی توانایی خودش را به رقیب نشان داد و در نهایت حجم یک دقیقه فیلمبرداری با آن نیز حدودا 80 مگابایت شد.
اما چرا معمایی پیچیده؟ در جواب سوالی که خودم مطرح کردم باید بگویم همه برتریهای لومیا به محیطهای با نور کافی خلاصه میشود و از آنجا که لومیا از وجود فلش بیبهره است، در محیطهای کمنور یا شبها حسرت همان عکسها و فیلمهای بیکیفیتتر وای 300 را بر دل شما میگذارد! از طرفی لومیا از وجود دوربین دوم بی بهره است در حالیکه وای 300 به دوربین دم نیز تجهیز شده است (البته این مورد حتی با وجود اپراتور نسل سوم در کشور ما جایگاه خود را پیدا نکرده و از دید کاربران آنچنان مهم نیست).
اینجا انتخاب کاملا شخصی است. آیا حاضر هستید عکاسی در محیطهای کم نور و یا شب هنگام را فدای کیفیت بهتر عکاسی و فیلمبردای لومیا کنید؟
سرگرمیها: دومین پاشنه آشیل وای 300
زمانی که مشغول بررسی وای 300 بودیم، به شما گفتیم که بلندی صدای اسپیکر آن در حد راضی کنندهای نیست و بلندگوی آن را جزئی از نقاط ضعف آن برشمردیم. حالا در نظر بگیرید رقابت وای 300 را با محصولی که بلندی و کیفیت صدای آن از حالت معمول و راضی کننده هم بیشتر باشد. بیچاره وای 300 !
کیفیت در هر دو اسمارتفون قابل قبول و نزدیک است اما بلندی صدای لومیا جای هیچ حرفی را برای وای 300 باقی نمیگذارد.
ایرفون هم داخل جعبه هر دو اسمارتفون موجود است که البته ای کاش نبود چون فقط موجبات آبروریزی و شرمندگی این دو دستگاه را فراهم میآورد! اگر اهل موسیقی هستید و زیاد با اسمارتفون خود آهنگ گوش میکنید، فرقی ندارد که کدام یک را انتخاب نمایید، مهم این است که باید به فکر خرید یک ایرفون جداگانه هم باشید!
زمانی هم که نوبت به پخش ویدئو میرسد، پردازنده گرافیکی لومیا (که پیشتر برای شما گفتیم قدرتمندتر از از وای 300 است) به داد نماینده ویندوزفون میرسد و باعث میشود لومیا 520 بتواند فایلهای با کیفیت بیشتر و سنگینتر را راحت اجرا کند در حالیکه وای 300 از اجرای آنها عاجز است. اضافه کنید به این قضیه که حین تماشای فیلمهای با کیفیت، میتوانید صدای بلندتر و رساتری نیز بشنوید.
امکانات ارتباطی: انتخابی آسان!
هر دو اسمارت فون امکانات معمول ارتباطی را دارند و از تعدادی از جدیدترینها نیز بیبهرهاند. هر دو اسمارتفون به وایفای تجهیز شدهاند که بر اساس تستهای تجربی ما تقریبا قدرت و عملکرد یکسانی داشتند. وای 300 به بلوتوث ورژن 2.1 مجهز شده است در حالیکه رقیب از جدیدترین نسخه آن یعنی ورژن چهارم استفاده میکند. اما در عوض وای 300 به فناوری DLNA تجهیز شده است (که این روزها با فراوان شدن تلویزیونهای هوشمند در بازار ایران میتواند به فناوری محبوبی تبدیل شود) که لومیا از آن بیبهره است. اگر بلوتوث سریعتر را میخواهید باید به لومیا فکر کنید و اگر در فکر اتصال بیسیم تلفن خود به تلویزیون خود هستید و میخواهید از امکانات ارتباطی آن بهره ببرید، نماینده اندروید شایستهتر است. در نهایت متاسفانه هیچکدام از این 2 رقیب به NFC تجهیز نشدهاند.
باتری: برگ برندهای برای وای 300
Y300 به باتری 1730 میلی آمپری تجهیز شده است که در ابتدای امر آنچنان راضی کننده به نظر نمیرسد. اما در اصل و در استفاده متوسط، این گوشی به راحتی یک روز کامل را همراه شما خواهد بود اما اگر استفاده خود را از این گوشی بالا ببرید و بخصوص سراغ بازی و پخش فیلم با زمان زیاد در طی روز بروید، آنگاه Y300 رفیق نیمهراه میشود و نمیتواند یک روز کاری همراه شما باشد. البته اگر کاری به کار گوشی نداشته باشید و فقط به ارسال چند پیامک و چند دقیقه مکالمه در روز بسنده کنید، آنگاه گوشی حدود 3 روز روشن میماند! در نهایت باید گفت باتری Y300 مدلی متوسط و با ارفاق، نسبتا خوب است. زمانی هم که باتری کاملا خالی باشد چیزی حدود 3 ساعت زمان میبرد تا کاملا شارژ شود. وای 300 در حالت استندبای هر 2 ساعت حدودا 1 درصد باتری مصرف میکند. در مقابل لومیا به باتری 1430 میلیآمپری تجهیز شده است که به طور متوسط هر ساعت حدود 1 درصد از شارژ خود را از دست میدهد، در مصرف شارژ برای موارد چندرسانهای، مصرف بیشتری نسبت به وای 300 دارد اما در مصارف معمول همچون ارسال پیامک یا برقراری تماس تلفنی بهتر از وای 300 عمل میکند. میتوان اینطور گفت که اگر به طور مداوم مشغول برقراری تماس تلفنی هستید، لومیا محصول بهتری برای شما خواهد بود اما در سایر موارد، انتخاب وای 300 هوشمندانهتر است.
نرمافزار: دنیایی پر از تفاوتها، اختیارات و اجبارها!
همانطور که همه میدانید Y300 به اندروید 4.1 مجهز شده است و Lumia 520 به ویندوزفون 8. آنقدر این 2 دنیا از همدیگر متفاوت هستند که امکان مقایسه آنها در چند خط ممکن نیست و باید مقالههایی جداگانه برای آن نوشت تا بتوان به تمام نکات و جزییات اشاره نمود اما اینجا تعدادی از اصلیترین ویژگیها و البته نقاط ضعفی که در حین کار با این دو اسمارتفون را دیدهام برای شما بازگو میکنم (توجه داشته باشید که بعضی از این نکات مختص به همین دو محصول است و ممکن است بر روی سایر محصولات اندرویدی یا ویندوزفونی مشاهده نشود).
تجربه کار با اندروید 4.1 بر روی وای 300
زمانی که با وای 300 شروع به کار میکنید، 2 اتفاق پیش میآید، یا از کنار رابط کاربری هواوی بی تفاوت میگذرید یا از آن بسیار متنفر میشوید! من در دسته دوم بودم و سریعا به فکر تغییر آن افتادم. با مراجعه به سایتهای دانلود برنامههای اندروید که اتفاقا همه ایرانی و در دسترس بودند، با دنیایی از لانچرها و تمها آشنا شدم که میتوانستند محیط این سیستم عامل را به طور کامل تغییر دهند و سفارشی سازی کنند. در همان وب سایت چندین اپلیکیشن حرفهای و پولی (که البته کرک شده هم بودند!) دانلود کردم و به اسمارتفون منتقل نمودم و مشغول لذت بردن از آنها شدم. البته باید اعتراف کنم که برخی مواقع در بین انتخاب برنامه مورد نظرم دچار سردرگمی میشدم چون بعضا برای انتخاب من دهها اپلیکیشن مختلف وجود داشت که نمیدانستم آیا در عمل هم اینها متفاوت هستند یا فقط تغییر نام و ظاهری بیشتر نمیباشد. وب گردی با کروم را امتحان نمودم، همزمان به گوش کردن موسیقی هم پرداختم و از قابلیتهای مولتی تسکینگ اندروید لذت میبردم. هر از چند گاهی هم نوار کرکرهای اعلانات را پایین میکشیدم تا نگاهی به محتوایات آن بیندازم و بلوتوث را خاموش و روشن کنم! زمانیکه با کروم مشغول وبگردی بودم، متوجه شدم که ای دل غافل! اندروید 4.4 هم آمده و من همچنان از نسخه 4.1 استفاده میکنم! سریعا به قسمت آپدیت نرمافزاری گوشی رفتم اما هرچه گوشی جستجو کرد جز چند آپدیت کوچک چند مگابایتی چیزی دست ما را نگرفت و همچنان مجبور شدیم با همین اندروید 4.1 روزگار بگذارنیم. بیخیال قضیه شدم و برای تغییر روحیه مشغول بازی شدم. زمانی که از بازی کردن خسته شدم و از آن خارج گشتم، متوجه شدم چند ثانیهای طول کشید تا وارد صفحه اصلی سیستم عامل بشوم و البته چنیدن ثانیهای هم طول کشید تا اندروید به خودش بیاید و مشغول سرویس دهی به من شود. مشابه این اتفاق را پس از وب گردی و خروج از کروم هم دیده بودم اما جدی نگرفته بودم.
خلاصه من ماندم و یک دستگاه وای 300 با ظاهری کاملا سفارشی و پر از اپلیکیشنهای حرفهای و پولی (البته کرک شده!) و کمی اعصاب خرد بابت آپدیت نشدنش و تیکهای روی اعصاب آن!
تجربه کار با ویندوزفون بر روی لومیا 520
لومیای خود را روشن نمودیم و پس از چند دقیقه اعصاب خرد کن از خوشامدگوییها و خوشحالیهای پیاپی نوکیا و مایکروسافت و درخواستهای کمکی که از من میکردند! و البته چند دقیقه منتظر ماندن برای نصب برخی از اپلیکیشنهای اولیه وارد محیط ویندوزفون شدیم. حقیقتش را بخواهید این محیط را قبلا با لانچرها روی وای 300 تجربه کرده بودم اما نمیداستم که شبیهسازی آن این قدر دقیق بوده و در اصل کپی برابر اصل است! بنا بر این هر چند وارد یک محیط کاملا جدید میشدم، اما اصلا سردرگم نبودم. در همان ابتدا اتفاقی باعث شادی و خوشحالی من شد و این مساله چیزی نبود جز “کاشی” قرمز و خوشرنگ آفیس! وارد آن شدم و مشغول کار با آفیس ویدوزفون شدم و باید به شما بگویم اگر بتوانید از پس محدودیتهای پنل 4 اینچی لومیا 520 برآیید، قطعا از کار با آفیس ویندوزفون لذت میبرید. پس از آن با خود گفتم که کمی قابلیتهای چند رسانهای این سیستم عامل را تست کنم. خواستم نوار اعلانات را به پایین بکشم و بلوتوث گوشی را روشن کنم تا تعدای فیلم و عکس بگیرم اما نشد! بار دیگر سعی کردم اما باز هم نشد و خلاصه هر چه سعی کردیم و خواهش و التماس که ای نوار عزیز، حداقل اپسیلونی به پایین حرکت کن، هیچ اتفاقی نیفتاد! نا امید وارد تنظیمات گوشی شدم، سپس وارد تنظیمات بلوتوث و از آنجا روشنش کردم و البته متوجه شدم که نباید امیدی به این نوار اعلانات داشته باشم! وقتی که خواستم مشغول دانلود برنامه برای لومیا شوم، متوجه شدم که اجبارا باید به سایت مایکروسافت رجوع کنم یا از فروشگاه خود گوشی اقدام کنم. از سایت مایکروسافت تعدادی برنامه دانلود کردم (2 نکته قابل ذکر است، اولا در حالت عادی یا مجبور به دانلود برنامههای رایگان هستید یا خرید برنامههای پولی و ثانیا به هیچ وجه نباید انتظار تنوع برنامههای اندرویدی را داشته باشید اما از حق نگذریم برنامههای موجود “حتی رایگان” تقریبا برنامههای باکیفیت و کاملی بودند) و روی حافظه داخلی گوشی کپی کردم اما هر چه میگشتم تا پیدایش کنم، نبود که نبود! پس از اندکی تحقیق و تفحس متوجه شدم که برنامههای دانلودی باید اجبارا بر روی اسدی ریخته شود تا توسط وینفون قابلیت اجرا داشته باشند! بعد از انجام این اقدامات وارد فروشگاه شدم، باز هم به اجبار یک اکانت مایکروسافت ساختم و مجددا باز هم به اجبار برای نصب اولیه برنامهها اتصال اینترنتی خود را برقرار نمودم (البته این اکانت ساختن و اتصال به اینترنت برای نصب برنامهها روی هم رفته 1 مگابایت هم ترافیک مصرف نکرد). نکتهای هم که تا به اینجا متوجه آن شده بودم، این بود که سکتههای خفیف اندروید در جابهجا شدن بین برنامهها و مرورگر را تا به اینجا در لومیا ندیده بودم. به هر حال و پس از سختیهای فراوان توانستم وارد یک بازی شوم! در حین بازی و از شدن هیجان، به اشتباه انگشت من روی دکمه پنجرهها خورد و در کمال تعجب دیدم با همان لمس اولیه در محیط ویندوزفون هستم و هیچ گونه کندی یا مکث کردنی هم در کار نبود! اینجا بود که به سرعت ویندوزفون ایمان کامل آوردم و رستگار شدم!
خلاصه من ماندم و یک دستگاه لومیا پر از برنامههای رایگان، همراه با اجبارهای اعصاب خورد کن اما به شدت سریع!
مجددا باید اشاره کنم که این تجربههای کاری صرفا مربوط به همین 2 دستگاه است و نباید اندروید یا ویندوزفون را بر روی این دستگاهها با دستگاهای دیگر مقایسه کرد.
خب در انتها راهنمایی سریعی بر حسب نیازهای شما برایتان گردآوری کردیم.
چرا Y300 را انتخاب کنیم؟
سیستم عامل اندروید
صفحه نمایش بسیار خوب
کیفیت ساخت بهتر
وجود فلش همراه با دوربین پشتی و دوربین دوم
باتری با قابلیت استندبای و دوام بیشتر
چرا لومیا 520 را انتخاب کنیم؟
سیستم عامل ویندوز فون
صفحه نمایش عالی
سختافزار قدرتمندتر
دوربین بهتر برای عکاسی در محیطهای پر نور
باتری برتر برای برقراری ارتباطات تلفنی