پاسخ به:اعجاز مدیریتی قرآن 1
دوشنبه 4 آذر 1392 10:33 AM
گونهشناسی مطالعات مدیریتی قرآن
پژوهشهای قرآنی با نگاه مدیریتی برای کشف و تبیین مسایل و موضوعهای مدیریتی قرآن و پاسخ به نیازها و پرسشهای مربوط، گستره متنوع و متفاوتی دارد. قرآن پژوهی با رویکرد مدیریتی را میتوان بر اساس جهتگیری محقق، روش تحقیق، موضوع و مسایل پژوهش، در محورهای چهارگانه زیر طبقهبندی کرده و سازمان داد.
1. تفسیر ترتیبی قرآن با جهتگیری استنباط و استخراج پیامهای مدیریتی از آیههای قرآن[2]
محقق در این نوع از پژوهش قرآنی تلاش میکند آیهها را به ترتیب سورهها و بر اساس اصول، مبانی، قواعد و ضوابط صحیح، تفسیر کند، آنگاه پیامهای مدیریتی آیهها را (در صورت امکان) استخراج و تبیین کند، سپس مجموعه این پیامها را به تفکیک هر یک از سورهها و بر اساس ساختار موضوعهای دانش مدیریت، سازمان دهد. محقق با برقراری ارتباط بین پیامهای مدیریتی همه سورهها، «شبکه پیامهای مدیریتی» قرآن را طراحی میکند و در گام بعدی میکوشد مقدمههای نظریهپردازی و نظامسازی مدیریتی به تناسب نیازها و مشکلات جامعه را فراهم آورد تا از این راه، علاوه بر فراهم شدن زمینههای رویارویی علمی با مکاتب و اندیشههای رقیب، وجوه امتیاز و برجستگیهای نظام مدیریتی قرآن کریم را آشکار سازد.
2. تفسیر موضوعی قرآن با تمرکز بر موضوعهای مدیریتی
این رویکرد از قرآنپژوهی به دو شیوه انجام میپذیرد. الف. محقق مسایل و موضوعهای مدیریت (اعم از مسایل و موضوعات دانش یا مسایل و موضوعاتی که مدیران در عمل با آن روبهرو میشوند) را بر اساس ساختار علمی موضوعات و در چارچوبی روشمند به قرآن عرضه میکند و با رعایت ضوابط و قواعد تفسیر صحیح، پاسخهای قرآنی را کشف و تبیین میکند.
ب. محقق مسایل و موضوعهای مدیریتی را از خود قرآن استخراج میکند و پس از طبقهبندی و ایجاد نظام علمی موضوعها، آیههای ناظر به هر یک از آنها را شناسایی و تعیین میکند، آنگاه، به تفسیر آیهها و کشف و تبیین پاسخهای قرآنی مشغول میشود. برداشتهای تفسیری و استنباطهای علمی محقق از مجموع آیات ناظر به هریک از موضوعات و مسایل، مجموعهای از گزارهها را تشکیل میدهد که بر اساس آن، مبانی، اصول، قواعد و شیوههای مدیریتی قرآن، استنباط و تبیین میشود و مقدمات نظریهپردازی و نظامسازی مدیریتی بر اساس آیات قرآن و زمینههای رویارویی علمی با اندیشهها و مکاتب رقیب، فراهم میآید.
تاریخچه و سیر دگرگونی اندیشه اعجاز قرآن
اعجاز و معجزه از اصطلاحهای کلامى و به معناى امرى خارق العاده همراه با تحدّى و سالم از معارضه است و خداوند آن را به دست پیامبرش پدید مىآورد تا نشان راستى رسالت وى باشد. (المحصل، ص489)؛ (کشفالفوائد، ص271)؛ (المواقف، ص 339).
اصطلاح معجزه و اعجاز به این معنا در قرآن کریم بهکار نرفته است؛ اما معجزه بودن قرآن کریم با الفاظی مانند: بیّنه و آیه «اعراف/ 7،73، 106»، برهان «قصص/ 28،32»، سلطان «ابراهیم/ 14،11»، بصیرت «انعام/ 6،104» و شئ مبین «شعراء/ 26،30» بیان شده است. واژه معجزه در معنای مصطلح آن، برای نخستین بار در اواخر قرن اول هجری در کلامی از امام سجاد(ع) «مجلسی، بحارالانوار، ج 11، ص71» بهکار رفت. بحث درباره اعجاز قرآنکریم به عنوان متنى مقدس که از سوى خداوند نازل شده و بشر قدرت آفریدن متنى مانند آن را ندارد، به زمان نزول آن باز مىگردد و در خود قرآنکریم، در ضمن «آیات تحدّى»، به آن تصریح شده است.
به اعتقاد دانشمندان، هر امر خارقالعادهاى معجزه نیست؛ بلکه زمانى معجزه است که:1ـ مدعىِ پیامبرى آن کار خارقالعاده را شاهد صدق ادعاى خود معرفى کند.2ـ مخاطبان را به هماوردى و معارضه فرا خواند.3ـ مخاطبان انگیزه معارضه داشته باشند.
4ـ از معارضه سالم بماند (قرطبی، تفسیر،ج1، ص50 و51). (ر.ک. به: نصار، اعجازالقرآن، ص 296ـ 286)؛ (مصباح یزدی، قرآنشناسى، ج1، ص141ـ 136).
بحث اعجاز قرآن به قرن دوم هجرى و پس از شیخ معتزله، واصلبنعطا، (م.131ق) برمىگردد. نظّام معتزلی با ردّ اعجاز در نظم و تألیف قرآن، خبرهاى غیبى قرآن را جنبهاى از اعجاز آن معرفى کرد. (مقالات الاسلامیین،ج1، ص321). پس از وی جاحظ با نگارش کتاب نظمالقرآن، از نظریه «اعجاز در نظم قرآن» دفاع کرد و محمد بن زید واسطى در آغاز قرن چهارم، نظریه نظم قرآن جاحظ را ادامه داد (مباحث فى اعجازالقرآن، ص41؛ اعجازالقرآن، رافعى، ص27؛ الکشاف، زمخشری، ج1، ص2). در همین قرن ابوهاشم جبایى به مخالفت شدید با نظریه نظم قرآن برخاست و فصاحت را معیار اعجاز قرآن معرفى و آن را به روانى واژگان و نیکویى معنا تفسیر کرد. وی با طرح نبود اختلاف میان آیات قرآن، جنبه دیگرى از اعجاز را ارایه نمود.
در نیمه دوم قرن چهارم، رمانى با تبیین ویژگیهای بلاغی قرآن، اعجاز در بلاغت را برجسته کرد. خطّابى دانشمند معاصر رمانى نیز با تأکید بر اعجاز در بلاغت قرآن، تأثیرگذارى آیات بر جان مخاطبان را وجه دیگرى از اعجاز قرآن شمرد که پس از وى عنوان «اعجاز تأثیرى» به خود گرفت (زرقانی، مناهل العرفان، ج2، ص 284).
باقلانی در آغاز قرن پنجم، ارائه معارفی بلند در قرآن کریم از پیامبرى امّى را عنوانی دیگر از وجوه اعجاز قرآن شمرد. از آن پس تا قرن سیزدهم هجری نظریه جدیدى در بحث اعجاز قرآن ارائه نشد. در دوره معاصر نیز، قرآنپژوهان با پذیرش بدیهی بودن اصل اعجاز قرآن و دوری از مجادلههای کلامی، تحلیل و تبیین وجوه مختلف اعجاز قرآن را مورد تأکید قرار دادهاند و اعجاز در تشریعیات و اعجاز آهنگ و موسیقى برخاسته از نظم الهى کلمات قرآن را نیز از دیگر وجوه اعجاز دانستهاند. (تفسیر ماوردى، ج1، ص33ـ30؛ التسهیل، ج1، ص14؛ زرکشی، البرهان فى علومالقرآن، ج1، ص239 ـ 226).
اسرار علمی و شگفتیهای جهان طبیعت که در بسیاری از آیات قرآن کریم تصریح یا اشاره شده است، سرآغاز بحثهای علمی فراوان قرار گرفت و دانشمندان و قرآنپژوهان زیادی را به خود مشغول کرد. برخی همچون غزالی در جواهر القرآن و احیاءالعلوم با این اعتقاد که همه علوم و معارف بشری در قرآن هست تلاشهای زیادی را برای استخراج دانشها از قرآن تحمّل کردند و دچار تأویل، تطبیق، تحمیل یا تفسیر به رأی شدند. بعضی دیگر مانند ذهبی، امین بکری و عبدالسلام عبدالمجید محتسب، استخراج علوم از آیات قرآن را هدف تفسیر علمی خواندند و بعضی دیگر مانند احمد عمر ابوحجر و فهد بن عبدالرحمن رومی، اثبات اعجاز قرآن و کشف سرّی از اسرار اعجازی آن را غایت و غرض تفسیرعلمی شمردند.
نظریه اعجازعلمى قرآن که از دستآوردهای تفسیر علمى است، برای نخستین بار، از سوی رشیدرضا در المنار (رشیدرضا، تفسیرالمنار، ج1، ص213ـ210) و سپس طنطاوى در جواهرالقرآن که رویکردى بىسابقه به کشفیات علوم تجربى در زمینههاى مختلف و تطبیق آنها بر قرآن کریم داشتند، مطرح شد. این وجه از اعجاز قرآن، با استقبال گسترده دانشمندان اسلامى روبهرو شد و تاکنون آثار فراوانى درباره آن تألیف شده است.
در دهههاى اخیر «نظریه نظم ریاضى قرآن» و «اعجاز عددى» نیز، از سوی رشاد خلیفه (پژوهشگر مصرى با دکتراى بیوشیمى) به عنوان یکی از زیرشاخههای اعجاز علمی به دایره وجوه اعجاز قرآن افزوده شد؛ البته تلاشهایی نیز برای تبیین و اثبات اعجاز اقتصادی و اعجاز تربیتی قرآن انجام گرفته است و ادامه دارد؛ اما در خصوص اعجاز مدیریتی قرآن، هنوز بحثی مطرح نشده و برای اولین بار در این پژوهش تلاش میشود مباحثی روشمند و مستند پیرامون آن ارائه شود.
مفهومشناسی اعجاز قرآن کریم در حوزه مدیریت و رهبری
دو تبیین و تصویر مستقل از اعجاز مدیریتی قرآن وجود دارد.در یک نگاه، منظور از وجود آیات و آموزههایی در قرآن است که مطالب و دقائق علمی را در قلمرو مسایل و موضوعات دانشی سازمان و مدیریت مطرح کردهاند؛ اعم از مطالب علمی که تاکنون از سوی دانش کشف و تبیین شده است. بدیهی است که وجود چنین مطالب علمی در قرآن، نوعى رازگویى علمى در این عرصه از دانش بشری شمرده میشود و کشف و تبیین آنها از سوى دانشمندان، وحیانی بودن قرآن و صدق رسالت و پیام آوری نبی اکرم9 از سوی خدا را اثبات میکند.
در نگاه دوم منظور این است که قرآن کریم از زمان نزول تاکنون در حوزه مدیریت و رهبری انسان و جامعه کارکرد اعجازگونه داشته و جلوههایی از اعجاز خود را در پرورش مدیران و نهادسازی و هدایت و رهبری نهادها و سازمانها به اثبات رسانده است. شخصیت عظیم پیامبر گرامی و ائمه عصمت و طهارت
ـ صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین ـ و تحول چشمگیر جامعه عربستان و شکل گرفتن کانونهای عشق و ایمان و جهاد و شهادت در طول تاریخ اسلام از بارزترین مصادیق اعجاز مدیریتی قرآن میباشد.
فراخوانی مخاطبان به هماوردی و معارضه، ایجاد انگیزه برای معارضه و اقدام و رویارویی عملی آنان با قرآن، تسلیم شدن معارضان در برابر قرآن و عجز آنان از آوردن مثل آن، پیشبینی قطعی نوع رویارویی و معارضه مخاطبان با قرآن و پیامبر، پاسخ به شبهههای مخالفان عصر نزول (قدرت تصمیم و اقدام)، رفع زمینه شبهههای قطعیالوقوع از سوی معاندان(قدرت پیشبینی آینده و برنامهریزی اقدام و رویارویی مؤثر)، عرضه محتوای هماهنگ با فطرت بشری و متناسب با همه نمودهای عینی آن، بیان نمادین و رمزگونه از سبکهای متنوع و موفق هدایت، رهبری و مدیریت پیامبران، اشارههای دقیق و علمی به مبانی و گونههای رفتار مؤمنان، کفار و منافقان، ایجاد نظام معنایی جامع و جاودانه برای جذب، هدایت و رهبری انسانها، پرورش انسانهای وارسته، رهبرانی مقتدر و پیروانی ثابت قدم، رویارویی پیروزمندانه با مکاتب و اندیشههای رقیب و انحرافی، زدودن نقاب از باطلهای حقنما و... از جمله نشانههای رهگیری و تبیین اعجاز مدیریتی قرآن کریم است.
شاخصهای مدیریت و رهبری قرآن
آنچه طی قرون متمادی، فوق العاده بودن و برجستگی عمل و اندیشه مدیریتی قرآن کریم را نمایان کرده، مجموعه عواملی است که کشف و تبیین آن از سوی دانش سازمان و مدیریت هنوز بسیار زود است و به یقین بدون یاری آموزههای وحیانی، انتظار دسترسی به اسرار و شگفتیهای نهفته در فرآیندهای مدیریت و رهبری قرآن، غیرمعقول و دور از انتظار است.
عناصری چون فطرت، ایمان، شهود، وجهه خلیفة اللهی انسان، امدادهای غیبی، ربوبیت تکوینی و تشریعی، دو ساحتی بودن [ساحت مُلکی و ساحت ملکوتی] پدیدههای جهان مادی [اعم از پدیدههای طبیعی و واقعیتهای اجتماعی]، هدفمندی و یکپارچگی جهان هستی، پیوستگی و نظاممندی جهان طبیعت و مجردات، ارتباط وثیق و عمیق امور دنیوی و اخروی و... از جمله اموریاند که به عنوان وجوه امتیاز و عوامل تعیینکننده در فرآیندهای رهبری و مدیریت قرآنکریم و نظامهای معرفتی و رفتاری برخاسته از آن، نقش آفرینی میکنند.
ارتباط و انس هرچه بیشتر انسان و جامعه با آیات قرآن، زمینهها و ظرفیتهای تجلی کلام الهی در عمل و اندیشه تکتک افراد جامعه و شبکه روابط و مناسبات اجتماعی را فراهم میکند «زمر/ 3»، استعداد اطاعت متعهدانه و مبتنی بر شهود قلبی و معرفت عقلانی افراد، گروهها، نهادها و سازمانها از کلام الهی و ائمه معصومان: را شکوفا مینماید «بقره/ 285»؛ «آلعمران/ 8»، تا جلوههای خداگونگی در اندیشه، رفتار و گفتار آحاد افراد جامعه و هر یک از نهادها و سازمانها برجسته شود «فرقان/ 76ـ63» و شواهد، مستندات و نشانههای اعجاز مدیریتی قرآن کریم آشکار و برتری و خارقالعاده بودن عمل و اندیشه مدیریتی قرآن کریم مستند و مستدل شود.
پینوشتها
[1] چنان چه اموری مانند: 1ـ آشنا ساختن انسان با خویشتن؛ 2ـ اثبات احترام ذات؛ 3ـ پذیرش تعهد انسانى برین؛ 4ـ تعدیل خود طبیعى؛ 5ـ آزاد کردن انسان از مطلق سازىها؛ 6ـ رها ساختن انسان از کابوس جبرهاى نمایشى و تقویت اختیار؛ (ع)ـ تفکیک امتیازهای جبرى از امتیازهای تکاملى؛ 8ـ شناخت و ارزیابى هدف و وسیله؛ 9ـ آشنایى با خود براى زیستن با خود، و تفسیر «از خود بیگانگى»؛ 10ـ شکوفا شدن فطرت؛ 11ـ توجیه منطقى رابطه فرد و اجتماع و... بخش دیگری از نیازهای هدایتی انسان میباشند.
[2] روش تفسیر علمی از آن جهت که استخدام علوم در فهم قرآن است و نتایج مشخص و جدید به دنبال دارد و از منبع و ابزار ویژه در تفسیر استفاده میکند، از روشهای تفسیری به شمار میرود و چون برخی مفسران ـ مثل طنطاوی در الجواهر ـ مطالب زیادی از علومتجربی را در تفسیر نقل کردهاند، گرایش تفسیری به شمار میآید (رضایی اصفهانی، منطق تفسیر قرآن (3)، (روش تحقیق در تفسیر و علوم قرآن)، ص 19).
فهرست منابع
1. سیدرضی، محمد بن حسین بن موسی، نهجالبلاغه؛ تحقیق: صبحی صالح، دارالأسوه، بیروت، 1415ق.
2. جعفری، محمد تقى، ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه،دفترنشرفرهنگ اسلامى،تهران،13(ع)6،چ هفتم.
3. جوادى آملى، عبدالله، تفسیر موضوعى قرآنکریم، (حیات حقیقی انسان در قرآن)، مرکز نشر اسراء، قم، 13(ع)3 ش.
4. همو، حق و تکلیف در اسلام، تحقیق و تنظیم مصطفی خلیلی، ویرایش حسین شفیعی، مرکز نشر اسراء، قم، 1384.
5. خاکى، غلامرضا، روش تحقیق در مدیریت، مرکز انتشارات علمى دانشگاهى آزاد اسلامى، بیجا، 1384 ش.
6. خمینی، روحَالله، شرح دعای سحر؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، 1381 ش، چ دوم.
(ع). رابینز، اسیفن، تئوری سازمان، ترجمه سید مهدی الوانی و حسد دانائی فرد، چاپخانه خوشه، بیجا، 13(ع)6 ش.
8. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، دار المنار، قاهرة، 13(ع)3 ق، چ چهارم.
9. رضایی اصفهانی، محمدعلی، روش تحقیق در تفسیر و علوم قرآن، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، 1386ش.
10. همو، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، سازمان اوقاف و امور خیریه، انتشارات اسوه، تهران، 1383.
11. رضىالدین على بن موسى، ابنطاووس، اقبالالاعمال، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1390 ق، چ دوم.
12. زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فى علوم القرآن، داراحیاء التراث العربى، بیروت، 1416 ق، چ اول.
13. زرکشی، محمد بن عبدالله، البرهان فى علوم القرآن، به کوشش یوسف مرعشلى، دارالمعرفة، بیروت، 1415 ق، چ دوم.
14. زمخشری، محمود بنعمر، الکشاف، بلاغت، قم، 1415 ق، چ دوم.
15. شرف الدین، حسین، ماهیت و چیستی نظریه، (جزوه منتشرنشده)، 1386.
16. طنطاوى بن جوهرى، الجواهر فى تفسیرالقرآنالکریم، به کوشش احمد سعدعلى، مؤسسة مصطفى بابى حلبى، قاهرة، 1355 ق، چ اول.
1(ع). قرطبی، محمد بن احمد انصاری، تفسیر قرطبی، دارالفکر، بیروت، 1415ق.
18. قیصری، داود بن محمود، شرح فصوصالحکم، تحقیق؛ دارالاعتصام، منشورات انوارالهدی، قم، 1416ق، چ اول.
19. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربى، بیروت، 1403 ق، چ سوم.
20. مصباح یزدى، محمدتقی، قرآنشناسى، به کوشش محمود رجبى، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 13(ع)6 ش، چ اول.
هومن، حیدرعلی، شناخت روش علمی در علوم رفتاری، چاپخانه آزمون، تهران، 13(ع)6 ش، چ سوم.
منبع: مجله قرآن و علم شماره (ع)
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست