روش امام حسن عسکری عليه السلام در هدايت نزديكان
جمعه 1 آذر 1392 9:27 PM
هفتم ـ در ( بحارالانوار ) است كه صاحب ( تاريخ قم ) روايت كرده از مشايخ قـم كـه ابـوالحـسـن حـسـيـن بـن حـسـن بـن جـعـفـر بـن مـحـمـّد بـن اسـمـاعـيـل بـن الا مام جعفر الصادق عليه السلام در قم بود و شرب خمر مى كرد علانيه ، پـس روزى بـراى حـاجـتـى رفـت بـه در سـراى احـمـد بـن اسـحـاق اشـعـرى كـه وكـيـل اوقـاف بـود بـه قـم و اذن دخـول خـواسـت احـمـد او را اذن نـداد سـيـد بـرگـشـت بـه مـنـزل خود با حال غم و اندوه . پس از اين قصه احمد بن اسحاق متوجه به حج شد هيمن كه بـه سرّ من راءى رسيد اجازه خواست كه خدمت ابومحمّد حسن عسكرى عليه السلام مشرف شد حـضـرت او را اجـازه نـداد، احـمد بدين جهت گريه طولانى كرد و تضرع نمود تا حضرت اذنـش داد. پـس چـون خـدمـت آن حـضـرت رسـيـد عـرض كـرد: يـابـن رسـول اللّه ! بـراى چـه مـرا مـنـع كـردى از تـشـرف بـه خـدمـت خـود و حـال آنـكـه مـن از شـيـعـيان و مواليان توام . فرمود به جهت اينكه تو برگردانيدى پسر عـمـوى مـا را از در منزل خود، پس گريست احمد و قسم ياد كرد به خداوند تعالى كه او را مـنـع نـكـرد از دخـول در مـنزلش مگر به جهت آنكه توبه كند از شرب خمر، فرمود: راست گـفـتـى و لكـن چـاره اى نـيـست از احترام و اكرام ايشان بر هر حالى ، و آنكه حقير نشمارى ايشان را و اهانت نكنى به ايشان كه از خاسرين خواهى بود به جهت انتسابشان به ما.
پـس چـون بـه احـمـد برگشت به قم اشراف مردم به ديدن او آمدند و حسين نيز با ايشان بـود چـون احـمـد، حـسـيـن را ديـد بـرجـسـت از جـاى خـود و استقبال كرد او را و اكرام نمود او را و نشانيد او را در صدر مجلس خود، حسين اين كار را از احـمـد بـعـيـد و بـديـع شـمـرد و سـبـب آن را از او پـرسـيـد. احـمـد بـراى او نـقل كرد آنچه مابين او و حضرت عسكرى عليه السلام گذشته بود، حسين چون آن را شنيد پـشـيـمـان شـد از افـعـال قـبـيـحـه خـود و تـوبـه كـرد از آن و بـرگـشـت بـه منزل خود و ريخت هرچه خمر داشت بر زمين و شكست آلات آن را و گرديد از اتقياء باورع و از صالحين اهل عبادت و پيوسته ملازمت مساجد داشت و معتكف در مساجد بود تا وفات كرد و در نزديكى مزار حضرت فاطمه بنت موسى عليه السلام مدفون گرديد.(15)
مـؤ لف گـويـد: كـه در ( تـاريـخ قـم ) اسـت كـه سـيـد ابـوالحـسـن مـذكـور اول كـسـى بـود كـه از سادات حسينى به قم آمد و چون وفات كرد او را به مقبره بابلان دفـن كردند و قبه او به قبه فاطمه بنت موسى عليها السلام باز رسيده است از آن جناب كه از شهر به آن در، در آيند. انتهى .