0

درنگی در روایات قتل های آغازین دولت مهدی (عج) 1

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

درنگی در روایات قتل های آغازین دولت مهدی (عج) 1
جمعه 1 آذر 1392  9:34 AM

بخش اول

پیشگفتار:

برخی، در مورد قتل و کشتار در دوران ظهور، افراط می‏کنند و از امام زمان (علیه‏السلام) و یاران‏اش، چهره‏ای خشن ارائه می‏دهند. آنان، به روایاتی استدلال می‏کنند که در آن‏ها، اشاره به کشته شدن دو سوم مردم، (از هر نه نفر، هفت نفر، از هر هفت نفر، پنج نفر) و یا این که بیش‏تر مردم کشته می‏شوند و از کشته‏ ها، پشته ساخته می‏شود و جوی خون جاری می‏گردد و... دارند.

برخی دیگر، تفریط می‏کنند و می‏گویند، حتّی به مقدار محجمه (مقدار خون در ظرف حجامت) خون‏ریزی نمی‏شود و...در این نوشتار، به نقد و بررسی روایی و دلالی احادیث مربوطه می‏پردازیم تا افراط و تفریط بودن اندیشه‏های موجود مشخّص گردند. نکاتی که قابل تأمل است، این‏ها است:

الف) قتل و کشتار، قبل از ظهور است و یا بعد از آن؟

ب) شیوه‏ی رفتار امام با دشمنان چه‏گونه خواهد بود؟

ج) حجم کشتار و اعدام و خون‏ریزی‏ها چه مقدار است؟

د) مقتولان، چه کسانی هستند؟

ه) روایاتی که ناظر بر این موضوع است، آیا به نحو موجبه‏ی کلیّه است یا به نحو موجبه‏ی جزئیّه؟

اخباری که در آن‏ها، کشتار در حجم وسیعی مطرح شده‏اند، بر دو قسم است: الف) یک سری از آن‏ها، مربوط به ملاحم و فتن قبل از ظهور است و هیچ ربطی به دوران ظهور ندارد و تنها ناظر به اوضاع ناسامان جهان در پیش از ظهور دارد. این دسته، بیش‏تر از مراسیل عامه است. اگر تعدادی از آن‏ها هم جزء مسانید باشد، هیچ گونه ارتباطی با بحث ما، یعنی قبل‏ها در دوران حکومت امام مهدی (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشریف) ندارد.

ب) یک سری از آن‏ها، مربوط به هنگامه‏ی ظهور و حکومت امام زمان (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشریف) است. این نوع روایات، نیز دو گونه‏اند:

1- روایاتی که از طریق عامه و از نبویّات است و بیش‏تر آن‏ها، مشکل سندی دارند، به طوری که بعضی از آن‏ها، مرسل. و برخی از آن‏ها، به پیامبر اکرم (صلی‏اللّه‏وعلیه‏وآله‏سلم) منتهی نمی‏شوند. بلکه از فرادی مانند کعب الاحبار که در زمان ان حضرت مسلمان نشده بود، نقل شده است.

عمده‏ی این از روایات، از اسرائیلیات است که با اَغراض مختلفی وارد کتاب‏های روایی شده است. عالمانی از اهل تسنّن، مانند ابن کثیر، وقتی به روایات نقل شده از امثال کعب الاحبار می‏رسد، می‏گوید: ((خدا، ما را ازایل همه اخبار دروغی که وارد تفسیرها و کتاب‏های روایی و... کرده‏اند، بی ‏نیاز کند(1)...)).

2- روایاتی که از طُرق اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده و یا در کتاب‏های شیعه ذکر گردیده است. در این کتاب‏ها، اخبار منقول از حضرات معصوم (علیهم السلام) و بعض دیگر که نقل شده، به اهل بیت (علیهم السلام) منتهی نمی‏شود. مانند اخبار معمرین که شیخ صدوق در کتاب کمال‏الدین از اهل تسنّن نقل کرده است.

اندیشه‏ی تفریطی در کشتار به هنگام ظهور

گروهی بر آن‏اند که امام زمان به هنگام ظهور، از طریق ولایت و تصرّف تکوینی، همه‏ی خلایق را مطیع و مسخّر می‏کند و کارها را با اعجاز و غیرعادی انجام می‏دهد. لذا کشتار و اعدام، خیلی اندک خواهد بود. برای روشن شدن مطلب و دریافت پاسخ، به احادیثی از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) متمسک می‏شویم.

حدیث 1 -... عَن بشیر بنِ أبی‏ أراکَةَ النَّبالِ - ولفظ الحدیث علی روایةِ ابنِ عُقْدَةَ قالَ: لَمَّا قَدِمْتُ الْمَدنَیةَ إِنْتَهَیْتُ إلی‏ مَنزِلَ أبی‏ جعفرِ الباقِر (علیه‏السلام)... قُلتُ: (إنَّهُمْ) یَقولونَ: إنَّهُ إذا کان ذالِکَ اسْتَقامَتْ لَهُ الْأُمُورُ فَلا یُهْریقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ. فَقالَ: ((کَلَّا! والذَّی‏ نَفسی بِیَدِهِ! حَتَّی نَمْسَحَ وَأنُتم العَرَقَ والعَلَقَ.)). وَأوْمَأَبِیَدِهِ إلی‏ جَبْهَتِهِ(2)؛

بشیر بن ابی اراکه بنّال - لفظ حدیث به روایت ابن عقده است - گوید: هنگامی که به مدینه وارد شدم، به طرف منزل ابو جعفر امام باقر (علیه‏السلام) رفتم... گفتم: [آنان (مرحبه)] می‏گویند، هنگامی که آن امر (قیام قائم(عج)) روی دهد، همه‏ی کارها برای او درست و استوار می‏گردد و به اندازه‏ی یک ظرف حجامت هم خون نمی‏ریزد. پس فرمود: ((هرگز چنین نیست!

سوگند به آن که جان‏ام به دست او است! کار به آن‏جا می‏انجامد که ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک خواهیم کرد. (کنایه از سختی‏ها و دشواری‏های جنگ و درگیری است که موجب پدید آمدن عرق و ایجاد زخم‏های خونین می‏شود.)در این هنگام، ایشان، با دست خود، به پیشانی‏شان اشاره فرمودند. (کنایه از برطرف کردن عرق جبین است.)

حدیث 2 -... عن موسی بن بَکرٍ الواسِطیِّ، عن بشَیرِ النَّبَّال، قال: ((قَدِمْتَ المَدْینة)) وَذَکَر مِثلُ الحدیثِ الْمُتَقَدِّمِ، إلاَّ أنَّهُ قالَ: لَمَّا قَدِمْتُ الْمَدینَةَ قُلتُ لَأبی‏ جعفر (علیه‏السلام): إنَّهُم یَقُولوُنَ: إِنَّ المهدیَّ لَوْقامَ لَاسْتَقامَتْ لَهُ الْاُمُورُ عَفْواً، وَلا یُهْویقُ مُحِجَمَة دَمٍ. فقالَ: ((کَلاَّ! وَالذَّی‏ نَفْسی بِیَدِه! لَوْ اِسْتَقامَتْ لَأحَدٍ عَفواً لَاسْتَقامَتْ لِرَسولِ اللَّهِ (صلی‏اللّه‏وعلیه‏وآله‏سلم) حینَ أُدْمِیَتْ رُباعِیتُهُ وَشُجَّ فی‏ وَجْهِهِ! کَلَّا! وَالَّذی‏ نَفسْی بِیَدِهِ! حَتَّی نَمْسَحَ نَحنُ وَأنْتُم العَرَقَ وَالْعَلَقَ(3).)). ثُمَّ مسَحَ جَبْهتهُ.(4)

از موسی به جعفر بن بکر واسطی. از بشیر نبَّال. گفت: ((به مدینه رسیدم)) و همانند حدیث قبلی را ذکر کرد، جز این که گوید: هنگامی که به مدینه رسیدم. به ابوجعفر (امام باقر (علیه‏السلام)) گفتم: آنان [مرجئه‏] می‏گویند: همانا، اگر مهدی (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشریف) قیام کند، همه‏ی کارها به خودی خود. برای او درست و برقرار می‏شود و به اندازه‏ی یک ظرف حجامتی خون نمی‏ریزد.

پس فرمود: ((هرگز چنین نیست! سوگند به آن که جان‏ام در دست او است! اگر کارها، خود به خود، برای کسی هموار می‏شد، مسلّماً، برای رسول خدا (صلی‏اللّه‏وعلیه‏وآله‏سلم) در زمانی که داندن‏های پیشین آن حضرت شکست و صورت‏اش زخمی شد، درست و برقرار می‏گردید! هرگز چنین نیست! سوگند به آن که جان‏ام به دست او است! ((کار، به آن‏جا می‏انجامد که) ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک کنیم.)). سپس پیشانی خود را پاک کرد.

حدیث 3 -... عن المفضّل بن عمر، قال: سَمتِعتُ أبا عبدِاللّهِ، وقَد ذُکِرَ القائمُ (علیه‏السلام) فقلت: ((إنّی‏ لَأَرجُو أن یَکونَ أمرُهُ فی سُهُولَةٍ.)). فقال: ((لایَکُونُ ذالِکَ حَتَّی تَمْسَحُو العَلَقَ و الْعَرَقَ.)).(5) مفضل بن عمر گوید: در حضور امام صادق (علیه‏السلام) شنیدم که از حضرت قائم (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشریف) یاد شد. پس عرض کردم: ((همانا امیدوارم کار ایشان به آسانی صورت پذیرد.)). فرمود: ((آن امر صورت نمی‏پذیرد تا این که عرق و خون بسته شده را برطرف سازید.)).

در سه حدیث مذکور ملاحظه می‏کنیم، آن طور نیست که تمامی کارها در زمان قیام قائم (علیه‏السلام)، به خودی خود و با اعجاز و تصرّفات تکوین صورت نمی‏پذیرد، هر چند در ولایت تکوینی و تصرف تکوینی حضرت مهدی و سایر امامان طاهر، هیچ‏گونه تردیدی نیست. بلکه کار، دشوارتر از آن چیزی است که امثال مرجئه معتقدند.

با، مطابق روایات متعدد، نمی‏توانیم ادعا کنیم که در هنگام ظهور، هیچ قتل و کشتاری رخ نمی‏دهد؛ زیرا، در آن دوران، بحث از انتقام، اجرای حدود الهی و اقامه‏ی حکومت عدل جهانی است و مسلماً، این امر عظیم. بدون برطرف کردن خارها و سنگ‏های سر راه آن حضرت، میّسر و محقق نمی‏شود.

از طرفی، تاریخ گواه است که پیامبر اکرم (صلی‏اللّه‏وعلیه‏وآله‏سلم) و امامان طاهر (علیهم‏السلام) سعی داشته‏اند، امور را به طور عادی و در مسیر طبیعی انجام دهند، لذا می‏بیینم، دندان‏های پیشین حضرت رسول اکرم (صلی‏اللّه‏وعلیه‏وآله‏سلم) در جنگ می‏شکند و زخم‏هایی در جنگ احد و...(6) بر ایشان وارد می‏شود و امیرالمومنین (علیه‏السّلام) نیز در جنگ احد. نود زخم بر می‏دارد و...(7)

البته آن حضرت و عترت طاهراش، مخصوصاً، حضرت بقیه اللّه الاعظم (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشریف) قدرت بر انجام دادن تصرّفات تکوینی را دارند و همواره معجزات و امدادهای غیبی و الهی، به آن حضرات و نیز مؤمنان مخلص و ایثارگر و حتّی مستضعفان بوده و خواهد بود. امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرماید: ((خداوند، حضرت قائم (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشریف) را به سه لشکر یاری می‏دهد:

فرشتگان؛ مؤمنان؛ رعب (ترس انداختن در دل دشمن)"(8)نیز حضرت (علیه‏السلام) می‏فریاید: ((... خداوند، حضرت مهدی (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشریف) را با فرشتگان و جنّ و شیعیان مخلص، یاری می‏کند.))(9)به هر حال، لزومی ندارد که ادعا کنیم امام زمان (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشریف) تمام کارهایشان را از طریق غیرعادی و به صورت اعجاز انجام می‏دهد و بنابراین، هیچ خونی ریخته نخواهد شد.

اندیشه‏ی افراطی در کشتار به هنگام ظهور

در احادیثی که از طریق عامّه رسیده است، خون‏ریزی‏های خیلی زیاد و وحشت‏ناک ذکر شده است. اینک، به نقد بررسی یکی از آن‏ها می‏پردازیم.یوسف بن یحیی مقّدسی شافعی در کتاب عقدالدرر روایت مرسله‏ای را از امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) درباره‏ی حوادث رم(رومیه)(10) نقل می‏کند و می‏گوید:... فَیُکَبِّرُ الْمُسْلِمُونَ ثَلاثَ تَکبیراتٍ، فَتَکونُ کَالرَّملةِ عَلی نشزٍ، فَیَدْخُلُونُهَا، فَیَقتُلُونَ بِها خَمْسَمِئَةِ ألفِ مُقاتِلٍ، و یَقْتَسِمُونَ الأموالَ، حتّی‏ یَکُونَ النَّاسِ فی‏ الْفَی‏ءِ شَیئاً واحِداً، لِکُلِّ إِنسانٍ مِنْهُم مِئَةُ ألفِ دینارٍ، وَ مِئَةُ رَأسٍ، ما بَیْنَ جارِیَةٍ وَغُلامٍ)).(11)

پس مسلمانان، سه تکبیر می‏گویند و مانند ریگ و شن‏های روانی که از بلندی‏ها فرو می‏ریزند، داخل [روم ]می‏شوند و در آن‏جا، پانصد هزار جنگجو را می‏کشند و غنائم و اموال را به طور مساوی تقسیم می‏کنند، و به هر یک از آنان، صد هزار دینار و صد کنیز و یا غلام می‏رسد...

این روایت. مرسل است و مشکل سندی دارد و از نظر محتوا نیز قابل اعتماد نیست. پیدا است که جاعلان این گونه احادیث، در خدمت حکومت‏های جائر بوده‏اند و به جهت توجیه پاره‏ای جنگ‏های پس از پیامبر اکرم (صلی‏اللّه‏وعلیه‏وآله‏سلم) و قتل‏عام‏ها و کشتارهای وسیعی که در آن صورت گرفت، این چنین مجعولاتی را وارد کتاب‏های روایی کرده‏اند. مانند روایتی که به امام علی (علیه‏السّلام) نسبت داده‏اند که آن حضرت فرمود:... فیقتل من الروم حتی یتغیّرَ ماءُ الفرات بالدم.(12) یعنی آنقدر از رومیان را به قبل می‏رساند که آب فرات به خون تغییر می‏کند!

ابن کثیر، در بارهی جنگ قادسیه می‏گوید:انهزم الفرس ولحقهم المسلمون... فقتل المسلمون بکمالهم و کانوار ثلاثین الفأ. وقتل فی المعرکة عشرة الاف و قتلوا قبل ذالک قریباً من ذالک(13)؛ لشکر ایرانیان، منهزم شد و فرار کردند. مسلمانان، به تعقیب آنان پرداخته و تمامی فرارایان را که سی‏هزار نفر بودند، به قتل رساندند. در جنگ سیزده هزار نفر آنان را گشته بودند. همین عدد را نیز قبل از آن گشته بودند...

وقتی به کتاب‏های تاریخی که در آن‏ها فتوحات را نوشته‏اند، مانند البدء و التاریخ و النهایه و... مراجعه می‏کنیم. می‏بیینم که، فرماندهان و زیردستان‏شان، جنایات زیادی را مرتکب شده‏اند.روایاتی که می‏گوید، از هر نه نفر هفت نفر و یا از هر هفت نفر، پنج نفر و یا دو ثلث مردم کشته می‏شوند، به جنگ‏های قبل از ظهور، نظر دارند و نه زمان ظهور.

از طرفی، اختلاف در تعداد مقتولان نیز علّت‏های گوناگونی می‏تواند داشته باشد که از جمله‏ی آن‏ها، ممکن است تفاوت مناطق و محورهای درگیری و یا مراحل مختلف جنگ باشد.با توجّه به احادیث زیر و امعان نظر در دلالت آن‏ها، به این واقعیت پی می‏بریم که جهان، اندکی پیش از ظهور، دچار جنگ‏های خونین خواهد بود.

حدیث 1- عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم، قالا: سمعنا أبا عبداللَّه (علیه‏السلام) یقول: ((لا یَکونُ هذا الأمرُ حتَّی یَذهَبَ ثُلثُ النّاسِ.))، فَقیلَ لَهُ: ((إذا ذَهَبَ ثُلثُ النَّاسِ فَما یَبقی‏؟)) فقال، (علیه‏السّلام): ((أما تَرضَوْنَ أنْ تَکونُوا الثُّلثَ الْباقی؟(14)))؛ ابوبصیر و محمّد بن سلم گویند: از امام صادق (علیه‏السلام) شنیدیم که می‏فرمود: ((این امر واقع نمی‏شود تا این که دو سوم مردم از بین بروند.)). پس به حضرت‏اش عرض شد: ((اگر دوسوم مردم از بین بروند. چه کسی باقی می‏ماند؟)). پس فرمود: ((آیا راضی و خرسند نمی‏شوید که از یک سوم باقیمانده باشید؟)).

حدیث 2-... عن زرارةٍ، قال: قلت لأبی عبدالله (علیه‏السلام): ((النِّداءُ حقٌّ؟)). قال: إی؛ وَاللّهِ حَتَّی یَسْمَعُهُ کلّ قَوْمٍ بِلِسانهم.)). وقال، علیه السّلامُ: ((لا یَکُونَ هذَا الأمرُ حَتَّی یَذْهَبَ تِسْعَةُ أعشارِ النَّاسِ.))(15)؛ زراره گوید: به امام صادق (علیه‏السلام) عرض کردم: ((ایا ندای آسمانی حقیقت دارد؟)). فرمود: ((بلی؛ به خدا قسم! چنان است که هر قومی با زبان خودشان، آن را می‏شنوند.)) آن حضرت فرمود: ((این امر محقّق نمی‏شود تا این که نُه دهم مردم از میان بروند.)).

حدیث 3-... عن سلیمان بن خالد، قال: سمعتُ أَبا عَبدِاللّهِ (علیه‏السلام) یَقُولَ: ((قُدَّامُ القائِمِ مَوْتَتانِ: مَوْتٌ أَحْمَر وَ مَوْتٌ أبْیَضُ، حَتَّی یَذْهَبَ مِنْ کُلِّ سَبْعَةٍ خَمْسَةٌ. اَلْمَوْتُ الأحْمَرُ، السّیف؛ والمَوْتُ الأَبْیَضُ، الطاعُونُ.))(16)؛...سلیمان بن خالد گوید: از امام صادق (علیه‏السلام) شنیدم که می‏فرمود: ((قبل از قیام قائم (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرج‏الشریف)، دو نوع مرگ و میر رخ می‏دهد: مرگ سرخ و مرگ سپید. تا این که از هر هفت نفر، پنج نفرشان از بین بروند. مرگ سرخ با شمشیر، مرگ سفید، با طاعون است.))

با ملاحظه‏ی این احادیث و احادیث دیگر، معلوم و مبرهن می‏شود که حجم وسیعی از مرگ و میرها و خون ریزی‏ها، مربوط به دوران پیش از قیام امام عصر، (علیه‏السّلام)، و قبل از ندای آسمانی است. بنا به روایت یونس بن رِباط که می‏گوید:سَمِعْتُ أبا عبداللّه (علیه‏السّلام) یقول: ((اِنَّ أهلَ الحَقِّ لَمْ یَزالوا مُنذُ کانُوا فی شِدَّةٍ. أما إِنَّ ذاکَ إلی‏ مُدَّةٍ قَریبَةٍ وَعافِیَةٍ طویلَةٍ(17)؛

از اباعبدالله (علیه‏السّلام) شنیدم که می‏فرمود: ((همانا، اهل حقّ، از هنگامی که در شدّت و سختی بوده‏اند، پیوسته در آن حال خواهند بود (سختی با آنان همراه است). و همانا بدانید که پایان آن سختی‏ها، نزدیک و عافیت‏اش طولانی است.)).بالاخره درنومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است که اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً فانَّ مع العُسر یسرا.

خلاصه این که یک دسته از روایات در مورد خون‏ریزی‏ها، مربوط به دوران قبل از ظهور است و یک دسته از خبار، از مجهولات و از اسرائیلیات است که با هدف و انگیزه‏های مختلفی. مانند خدشه‏دار کردن چهره نهضت جهانی و حکومت حضرت مهدی.. و یا توجیه گشتارها در فتوحات و...، وارد کتابهای روایی شده است.نیز یک‏سری از آنها، مرسله و مرفوعه است و مشکل سندی دارد، مرفوعه‏ی فضل بن شاذان از امام صادق (علیه‏السلام) از این قبیل است:

یقتُلُ القائِمُ (علیه‏السلام) حَتَّی یَبلُغَ السُّوقَ، قالَ: فیقولُ لَهُ رجلٌ مِنْ وُلد أبیهِ: ((إنَّکَ لَتَجْفِلُ النَّاسَ إجفالَ النَّعَم! فَبِعَهدٍ مِن رسولِ اللّهِ (صلی‏الله‏وعلیه‏واله‏وسلم) أو بِماذا؟)) قالَ: ((وَلَیسَ فی النَّاسِ رَجُلٌ أَشدُّ بَأساً.)). فَیَقُومُ إلیهِ رجُلٌ مِنَ المَوالی فَیَقوُلٌ لَهُ: ((لَتَسْکُتَنُّ أَوْلَأَضْرِبَنَّ عُنُقَکَ.)). فَعِنْدَ ذالکَ یُخرِجُ القائمُ (علیه‏السلام) عَهْداً مِن رَسُولِ اللّهِ (صلی‏الله‏وعلیه‏واله‏وسلم)(18)؛ حضرت قائم (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرج‏الشریف) آن قدر از انسان‏ها می‏کشد تا ساق پا را خون فرا می‏گیرد.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها