پاسخ به:مذاکره استاد سيد محمد حسينى قزوينى با دكتر حمدان از اساتيد بزرگ دانشگاه ام القرى
پنج شنبه 30 آبان 1392 7:02 PM
و من بر اين عقيده هستم كه نود در صد رواياتى كه در كافى از إمام صادق(ع) نقل شده، دروغ محض است.
شيعه معتقد است كه قرآن ناقص است. قرآن را تفسير باطنى مىكنند، و معتقدند كه هرچه در قرآن از فضائل و مدايح هست در باره على(ع) نازل شده و هرچه مذمت و مطاعن هست در حق دشمنان على(ع) نازل شده.
و بقره را تفسير به عائشه مىكنند، و حال آنكه "الطيّبات للطيّبين" دلالت مىكنند كه زنان پيامبر(ع) همه طيّب بودند. "فيستحيل أن تكون زوجته خبيثة".
شيعه ادعا نمود بعد از على(ع) 11 نفر فرزند ايشان بعنوان خليفه انتخاب شدهاند.
من در يكى از كتب شيعه ديدم كه همسر إمام حسن عسكرى حامله نبود، و از طرف حكومت منزل او را تفتيش كردند و اولادى از او نيافتند و تمام اموال او بين وراث تقسيم شد.
پس كى مهدى ظهور مىكند؟ آيا از جبل رضوى و يا از سرداب؟ شما مىگوييد: زمينه ظهور بايد باشد و فعلا كه در ايران حكومت اسلامى تشكيل شده و زمينه ظهور فراهم شده، پس چرا ظهور نمىكند؟
اعتراض به سخنان دكتر حمدان
پس از پايان سخنان او گفتم: "دكتر! من قبل از شروع به صحبت، چند إشكال نسبت به صحبتهاى شما دارم، مطرح مىكنم و بعد مطالبى را بيان مىكنم".
گفت: "بفرماييد!"
گفتم: "شما فرموديد: جيل عرب، بهترين جيل عالم است ولى قرآن مىگويد: "لو نزّلناه على بعض الأعجميّن فقرأه عليهم ما كانوا به مؤمنين". شعراء: 199.
قرآن مىگويد: قوم عرب، يك قوم عنود و لجوجى هستند كه اگر قرآن به غير عرب نازل مىشد و بر عربها خوانده مىشد، ايمان نمىآوردند. معناى آن چيست؟"
گفت: "بايد به تفسير مراجعه كنيم". فورا برخاست و تفسير ابن كثير را آورد و شروع كرد به خواندن و گفت: "در اين تفسير آمده كه اگر بر غيرعرب نازل مىشد و از آنجايى كه قوم عرب بر لغات غير عرب آشنا نبودند، معانى آيات را متوجه نمىشدند".
گفتم: "پس چگونه بر زبان عربى نازل شده و اقوام غير عرب به او ايمان آوردهاند؟ همانگونه كه فعلاً از لغت عرب به غير عربى تفسير و معنى مىشود، اگر به زبان غير عربى هم بود به زبان عربى ترجمه مىكردند".
بدون آنكه جوابى بدهد، گفت: "بحث ديگرى شروع كنيم اين بحث فائدهاى ندارد".
عجز دكتر از پاسخ به آيه بلاغ
گفتم: شما گفتيد: اينكه آيه "وبلّغ ما أنزل إليك من ربّك" در باره على(ع) نازل شده از موهومات شيعه است. و حال آنكه بسيارى از علماى اهل سنت تصريح كردهاند كه آيه بلاغ در باره حضرت على (ع) نازل شده مانند: محمد بن جرير طبرى در الامامة صفحه 310".
گفت: "اصلاً طبرى كتابى به نام الامامة ندارد. يكى از كارهاى شيعه اين است كه بعضى از كتب را كذباً به بعضى از افراد نسبت مىدهد".
گفتم: ابن كثير مىگويد: وقد رأيت له كتاباً جمع فيه أحاديث غدير خم في مجلدين ضخمين. البداية والنهاية: 146/11، وقال أيضاً: وقد اعتنى بأمر هذا الحديث أبو جعفرمحمد بن جرير الطبري صاحب التفسير والتاريخ فجمع في مجلدين أورد فيهما طرقه وألفاظه. المصدر: 208/5.
قال الذهبي في ترجمة الطبري: وحكي عن الفرغاني أنّه قال "وكما بلغه أنّ ابن أبي داود تكلّم في حديث غدير خمّ! عمل كتاب الفضائل وتكلّم على تصحيح الحديث ثمّ قال قلت: رأيت مجلّداً من طرق هذا الحديث لابن جرير فاندهشت له ولكثرة تلك الطرق. تذكرة الحفّاظ 713.
قال ابن بطريق: وقد ذكر محمد بن جرير الطبري صاحب التاريخ خبر يوم الغدير وطرقه من خمسة وسبعين طريقاً وأفرد له كتاباً سمّاه كتاب الولاية. العمدة: 157.
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*