حیات برزخی از دیدگاه آیات و روایات 2
چهارشنبه 29 آبان 1392 8:42 AM
بخش دوم و پایانی
ویژگیهای عالم برزخ
چنانکه گذشت در قرآن کریم نسبت به اصل وجود برزخ سخن به میان آمده است اما به ویژگیها و جزئیات بیشتر در این باره اشاره نشده است ازاینرو میبایست خصوصیات و حقایق مربوط به آن عالم را در روایات معصومین^ جستجو نمود. در اینجا با استفاده از روایات به بخشی از ویژگیها و خصوصیات حیات برزخی اشاره مینماییم:
الف) سؤال قبر
براساس روایات متعدد «سؤال قبر» که یکی از ویژگیهای عالم برزخ است، مربوط به کسانی است که ایمان خالص یا کفر خالص دارند، ولی سایر مردم، سؤال قبر ندارند. (بنگرید به: کلینی، 1388: 3 / 235) اگرچه سایر مردم سؤال قبر ندارند اما حیات برزخی دارند چنانکه از روایات فهمیده میشود که فشار قبر به عموم مردم (جز اندکی از اولیای خدا) میرسد.
ابوبکر حضرمی گوید از امام صادق(ع) پرسیدیم: «چه کسانی در قبر از آنها سؤال میشود؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: از کسانی که ایمان خالص یا کفر خالص دارند». (همان: 237)
بعضی معتقدند که این روایات، با روایات بسیاری که در مورد سؤال قبر از عموم مردم نقل شده، تعارض دارد، ازاینرو گفته شده: منظور، سؤال خاص است که مخصوص مؤمن خالص و کافر خالص میباشد، و یا اینکه مثلاً در مورد اصل نماز، روزه، حج و ولایت از عموم مردم سؤال میشود؛ زیرا مستضعفین فکری و ناآگاهان در مورد جزئیات معذورند. (تویسرکانی، 1372: 5 / 31)
ب) سؤال فرشته نکیر و منکر
براساس روایات بسیار به هنگام مرگ انسان، دو فرشته که به نکیر و منکر نام بردار است به سراغ او میآیند و با طرح سؤالاتی به بازجویی از وی میپردازند. در حقیقت با حضور این دو فرشته نخستین دادگاه انسان، بعد از مرگ آغاز میگردد.
چگونگی برخورد آنها با انسان براساس میزان ایمان و انحراف او است، چنانکه ابوبصیر از امام صادق(ع) پرسید: آیا این دو فرشته بر مؤمن و کافر، به یک صورت، وارد میشوند؟ امام(ع) فرمود: نه. (کلینی، 1388: 3 / 239)
بنابراین پاسخ به سؤالات نکیر و منکر بر اساس روحیه و باطنی است که در دنیا داشته است.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: ان القبر اول منازل الاخره، فان نجا منه، فما بعده ایسر منه، و ان لم ینج منه فما بعده لیس اقل منه. (مجلسی، 1403: 6 / 242)
قبر نخستین منزل، از منازل آخرت است، اگر انسان در این منزل نجات یافت، راه نجات در منزلهای بعدی آسانتر است، و اگر از این منزل نجات نیافت، راه نجات در منزلهای بعدی، کمتر و سهلتر از آن نیست.
در اینکه چه چیزهایی مورد پرسش قرار میگیرد روایات مختلف است. از محتوای روایات چنین برمیآید که برخی پرسشها نظیر پرسشهایی درباره اصول عقاید، کیفیت گذراندن عمر، چگونگی کسب درآمد و امثال آن حتمی است.
بهعنوان نمونه امام سجاد(ع) میفرماید: الا و انّ اوّل ما یسألانک عن ربّک الذی کنت تعبده و عن نبیک الذی ارسل الیک و عن دینک الذی کنت تدین به و عن کتابک الذی کنت تتلوه ... . (همان: 223)
آگاه باش اول چیزی که آن دو فرشته میپرسند از خدایی است که او را عبادت میکردی و پیامبری که به سوی تو فرستاده شد و دینی که بدان پایبند بودی و کتابی که آن را تلاوت میکردی.
ج) فشار قبر
یکی از ویژگیهای عالم برزخ «فشار قبر» است اما اینکه حقیقت فشار قبر چیست؟ آیا روح انسان تحت فشار قرار میگیرد؟ یا قالب مثالی؛ یعنی روح و جسم لطیف او (شبیه عالم خواب)؟ یا این که روح با همین جسد دنیوی رابطه برقرار کرده و خود را در فشار مینگرد؛ بعضی از روایات بیانگر دیدگاه سوم است، چنانکه محمدباقر مجلسی مینویسد:
و انما السؤال و الضغطه فی الاجساد الاصلیه و قد یرتفعان عن بعض المؤمنین. (همان: 270)
همانا سؤال قبر، و فشار قبر در جسدهای اصلی صورت میگیرد، و این دو برای بعضی از مؤمنین برداشته میشود.
بنابراین آنچه قطعی است وجود اصل «فشار قبر» است. این فشار قبر نسبت به افراد از نظر مدت، چگونگی، شدت و ضعف تفاوت دارد، برای عدهای شدید و برای برخی دیگر ملایمتر است. در برخی از روایات فشار قبر بهعنوان کفاره گناهان قلمداد شده است چنانکه پیامبر اکرم’ در هنگام دفن سعد بن معاذ فرمود: «هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه در قبر فشاری دارد». (همان: 26، ح 16 و 19)
د) رابطه ارواح برزخی با دنیا
یکی از ویژگیهای حیات برزخی، ارتباط مردگان با دنیای مادی است. در روایات بسیاری آمده است که پس از مرگ رابطه انسان با دنیا بهطورکلی قطع نمیشود بلکه انسان کموبیش از وضع این جهان آگاه است و میتواند با آن ارتباط برقرار نماید تا آنجا که در منابع حدیثی بخشی با عنوان «ان المیت یزور اهله» آمده است. در روایات اسلامی این نکته یادآوری شده است که افراد مختلف باایمان و بیایمان گاهی به دیدار اهل خویش میآیند چنانکه در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است:
ان المؤمن لیزور اهله فیری ما یحبّ و یستر عنه ما یکره، و ان الکافر لیزور اهله فیری ما یکره و یستر عنه ما یحبّ. (کلینی، 1388: 3 / 330)
مؤمن اهل خویش را زیارت میکند و آنچه او را خشنود میکند از آنان میبیند، ولی ناخوشایندیها از دید او پنهان نگاه داشته میشود و کافر بهعکس تنها بدیها و ناخشنودیها را مینگرد و خوشیها را نمیبیند. (و غمگین میشود)
نتیجه اینکه: ارتباط ارواح در عالم برزخ با عالم دنیا بهقدری است که آن ارواح، از آثار اعمال که در دنیا انجام دادهاند و یا از کار خیری که دیگران به نیت آنان انجام میدهند بهرهمند میگردند. آنچه که موجب نجات انسان در عالم برزخ است اعمال نیک اوست که در دنیا بهجا آورده یا دیگران در حق آنان انجام دادهاند؛ چنانکه امام علی(ع) میفرماید:
همانا هر مسلمانی، دارای سه دوست است یکی از آنها میگوید: من تا هنگام مرگ با تو هستم و آن مال او است؛ و یکی از آنها میگوید: من تا کنار قبر، دوست تو هستم و آن «فرزندان او» هستند. ولی یکی از آنها میگوید: «انا معک حیا و میتا»، من در زندگی و مرگ، همواره همراه تو هستم و آن عمل او است. (صدوق، 1361: 232)
و نیز امام صادق(ع) میفرماید: شش چیز است که مؤمن پس از مرگ از آن بهرهمند میشود: فرزند شایستهای که برای او استغفار کند؛ قرآنی که مردم آن را بخوانند؛ چاه آبی که حفر نموده و از آن استفاده میشود؛ درختی که نشانده و آب جاری که در اختیار مردم بگذارد و سنت نیکی که بعدا به آن عمل شود. (مجلسی، 1403: 6 / 293)
ناگفته نماند: همانگونه که انسان در عالم برزخ از اعمال نیک خود بهرهمند میشود از آثار اعمال ناشایست خود نیز در این عالم رنج خواهد کشید. چنانکه رسول اکرم(ص) در حدیثی فرمود:
و من سنّ سنّه سیّئه فیعمل بها بعده کان علیه وزره و مثل اوزارهم من غیر ان ینقص من اوزارهم شیئا. (مجلسی، 1403: 6 / 293)
و کسی که سنت بدی، پدید آورد و پس از مرگش به آن سنت بد، عمل شود، اثر آن سنت و آثار بد عملکنندگان به آن سنت، به او میرسد بیآنکه از آثار بد عملکنندگان، چیزی از آنان کاسته شود.
بهرهمندی انسان از دعای خیر دیگران، داشتن فرزندان شایسته و خلف صالح، برخورداری انسان در عالم برزخ از آثار سوء یا آثار خیر سنتهای بهجا مانده و مانند آن همگی دلیل بر وجود عالم برزخ و حیات برزخی است و اینگونه روایات بهطور گسترده در منابع روایی فریقین آمده است.
ه) پاداشهای اهدایی در برزخ
باید توجه داشت که انجام کارهای نیک مانند: حج، صدقه، روزه و ... به نیابت از میت، پاداش و بهرهمندی از آن، در عالم برزخ برای میت خواهد بود.
احادیث فراوانی وجود دارد که ارواح مؤمنان بهواسطه هدایایی که از طرف خویشان و دوستان برای آنها فرستاده میشود، خشنود میگردند.
چنانکه از امام صادق(ع) میفرماید: ان المیت لیفرح بالترحم علیه و الاستغفار له کما یفرح الحی بالهدیه. (فیض کاشانی، 1387: 8 / 292)
میت با طلب رحمت و استغفار برای او خوشحال میشود، چنانکه انسان زنده بهواسطه هدیه خشنود میگردد.
و از پیامبر اکرم(ص) نیز روایتی به همین مضمون آمده است: ان هدایا الاحیاء للاموات الدعاء و الاستغفار. (همان: 291)
همانا هدیه زندگان به مردگان دعا و استغفار است.
همچنین امام رضا(ع) در روایتی میفرماید: ما من عبد زار قبر مؤمن فقرء علیه «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ» سبع مرات الاّ غفر الله له و لصاحب القبر. (همان: 290)
هیچ مؤمنی نیست که به زیارت قبر مؤمنی برود و سوره انا انزلناه را هفتبار قرائت کند، مگر اینکه خدا او و صاحب قبر را میآمرزد.
و) تکامل در برزخ
درباره فلسفه وجود عالم برزخ و ضرورت آن چند نکته وجود دارد:
یک. انسان تا دوران تکامل عالم برزخ را سپری نکند، ورود به عالم دیگر برای او میسر نمیشود. آدمی برای نیل به بهشت و جهنم ابدی باید شرایط برزخی را بگذراند تا در سایه تکامل ذاتی و جوهری، جسم و روح مناسب با ابدیت را احراز نماید.
دو. یکی از فواید عالم برزخ فرصت جبران برخی از اعمال است. اگر کسی دینی برعهده دارد میتواند با وصیت و انجام آن ازسوی وارثان از خود رفع عقاب نماید.
سه. از روایات استفاده میشود که در عالم برزخ بخشی از کمبودهای معرفتی انسانهای مؤمن جبران میگردد. درست است که در عالم برزخ جای عمل صالح نیست ولی میتواند محل معرفت بیشتر باشد. چنانکه امام موسی بن جعفر(ع) میفرماید:
من مات من اولیائنا و شیعتنا و لم یحسن القرآن علم فی قبره لیرفع الله به من درجته، فان درجات الجنه علی قدر آیات القرآن، یقال له اقرء و ارق، فیقرء ثم یرقی. (کلینی، 1388: 2 / 606)
هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را بهطور کامل فرانگرفته باشد، در قبرش به او تعلیم میدهند تا خداوند بدینوسیله درجاتش را بالا برد؛ چراکه درجات بهشت بهاندازه آیات قرآن است، به او گفته میشود. بخوان و بالا رو، او میخواند و بالا میرود.
نتیجه اینکه: هر چند در عالم برزخ توانایی بر خطا و ثواب وجود ندارد و آنجا دیگر عالم تکلیف نیست، اما براساس برخی از روایات، انسان پس از مرگ نیز میتواند بهواسطه داشتن سرمایههایی از دنیا تغذیه شود و به تکامل و رشد برسد. یکی از این سرمایهها سنت حسنه و پیریزی سیره نیک در جامعه است، چنانکه امام حسین(ع) از نبی اکرم(ص) روایت فرموده است:
هر کس سیره و روش خوبی را در جامعه بنیان نهد، اجر آن سیره و اجر کسانی که تا قیامت به آن سیره عمل میکنند برای او خواهد بود، بدون آنکه از اجر عاملین به آن چیزی کاسته شود. (مجلسی، 1403: 293 و 294)
همانگونه که اثر سنت حسنه باقی است اثر سیره سیئه نیز ممتد و دامنهدار است. براساس روایات کسی که سنت بدی را در جامعه بنیان نهد و دیگران از او پیروی کنند هر بار که آن سیره مورد عمل واقع شود برای بنیانگذار آن سیره گناه تازهای ثبت میشود، چنانکه امام باقر(ع) میفرماید:
هر بندهای از بندگان خدا روش گمراه کنندهای را بین مردم ایجاد کند برای او گناهی همانند گناه کسانی است که مرتکب آن عمل شدهاند بدون آنکه از گناه عملکنندگان به آن کاسته شود. (همان: 2 / 24)
بنابراین یکی از تفاوتهای عالم برزخ و قیامت در این است که پرونده انسان در عالم برزخ تغییر میکند اما در عالم آخرت تغییرناپذیر است.
ز) آگاهی و درک انسان در برزخ
از متون دینی استفاده میشود که با فرا رسیدن مرگ نه تنها شعاع دید و درک انسان کمتر نمیشود، بلکه بر وسعت آن افزوده میگردد. چنانکه امام علی(ع) فرمودند: «مردم خوابند همین که میمیرند بیدار میشوند.» (فیض کاشانی، 1387: 7 / 42) این فرمایش امام را به دو گونه میتوان معنا کرد:
یک. منظور این است که در دنیا چیزهایی است که انسان از آنها غافل است و پس از مرگ متوجه آنها میشود و این عبارت کنایه از هوشیاری بعد از غفلت است.
دو. معنای دیگر که استاد مطهری بیشتر بر آن تکیه دارد این است که درجه حیات بعد از مردن از پیش از مردن کاملتر و بالاتر است. همانطور که انسان در حال خواب از درجه درک و احساس ضعیفی برخوردار است و حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و هنگام بیداری آن حیات کاملتر میشود، همچنین حالت حیات انسان در دنیا نسبت به حیات برزخی درجهای ضعیفتر است و با انتقال انسان به عالم برزخ کاملتر میشود. (مطهری، 1364: 2 / 523)
ح) تمثل اعمال در برزخ
براساس روایات، اعمال هر انسان از لحظه مرگ؛ یعنی در مراحل ابتدایی عالم برزخ، تمثل و تجسم مییابد و صاحب قبر با چشم برزخی آن را میبیند و تا زمان برپایی قیامت با او خواهد بود. امام صادق(ع) میفرماید:
وقتی شخص با ایمان را در قبرش میگذارند دری به رویش گشوده میشود و جایگاه خود را در بهشت میبیند. از آن دری که به عالم غیب گشوده شده صورتی زیبا خارج میشود و شخص با ایمان به او میگوید: «تو کیستی؟» که من از تو زیباتر ندیدهام و تا قیامت با تو هستم و از تو جدا نمیشوم.
هنگامی که شخص کافر را در قبرش میگذارند دری به رویش گشوده میشود و جایگاه خود را در آتش میبیند. سپس از آن درب صورتی زشت و کریه خارج میشود و شخص کافر به او میگوید: تو کیستی که من صورتی از تو قبیحتر ندیدهام؟ پاسخ میدهد: من عمل بد تو هستم که در دنیا انجام میدادی و نیت ناپاک تو هستم که در دل داشتی و تا قیامت با تو هستم و از تو جدا نمیشوم. (کلینی، 1388: 3 / 242 ـ 241)
همچنین امام صادق(ع) در حدیثی دیگری میفرماید:
هنگامی که جنازه انسان مؤمن را در میان قبر میگذارند نماز او در جانب راست و زکات او در جانب چپ او میایستد، و احسان او، بر او سایه میافکند و صبر و استقامت او در نقطهای دورتر از آنها قرار میگیرد، آنگاه صبر به نماز و زکات و احسان میگوید: «مواظب رفیق خود باشید، اگر (در نجات او) درمانده شدید، من حاضرم». (همان: 2 / 90)