0

اقتصاد اسلامی و الگوی مصرف در سبک زندگی

 
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به: اقتصاد اسلامی و الگوی مصرف در سبک زندگی
سه شنبه 28 آبان 1392  6:51 PM

دخل و خرج در سبك زندگي اسلامي
 

خبرگزاري فارس: در هزينه‌كرد درآمدها، از نظر اسلامي صحيح مي‌باشد اما نباد معيارها و موازين اسلامي در خصوص رزق و كسب و كار را فراموش كنيم و تنها به اصول مديريت هزينه خانوار اكتفا كنيم.

خبرگزاري فارس: دخل و خرج در سبك زندگي اسلامي

يكي از تفاوت‌هاي ديدگاه اسلامي و حديثي در باب تقدير معيشت ، سبك زندگي و امور اقتصادي و الگوهاي مالي حاكم بر زندگي تفاوت در نگاه به مخارج و درآمدها مي‌باشد. معيار «غني از آنچه در دست مردم است» مي باشد: و َ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِي ع فِي حَدِيثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ تَعَرَّضُوا لِلتِّجَارَاتِ فَإِنَّ لَكمْ فِيهَا غِنًى عَمَّا فِي أَيدِي النَّاسِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يحِبُّ الْمُحْتَرِفَ الْأَمِينَ الْمَغْبُونُ غَيرُ مَحْمُودٍ وَ لَا مَأْجُور(براي تجارت اقدام كنيد به درستي كه در تجارت بي نيازي از آنچه كه در دست مردم ميباشد وجود دارد و خداوند پيشه ور امين را دوست دارد اگر زيان كند ستايش نمي شود و اجري هم ندارد.)[1]

اگر سبك زندگي را اصول و الگوهاي حاكم بر رفتارهاي فردي و خانوادگي و اجتماعي بدانيم بايد به اين سوال پاسخ داد كه چرا اساسا برخي از روابط و اعمال از نظر اسلام اهميت دارد و به مسايل جزيي و مصداقي زندگي انسان توجه چنداني ندارد حال آنكه انسان مسلمان نيازمند فهم نحوه رفتار خود در مصاديق و جزييات زندگي خود است؟ در طرف ديگر اقتصاد متعارف در مورد شئوني از زندگي انسان بحث مي‌كند كه نظام اسلامي در ظاهر توجه چنداني به آن ندارد. آيا تفاوت در اين اهميت ميان ديدگاه اسلامي و غربي وجود دارد يا آنكه هر دو يك سخن را بيان مي‌كنند و مي‌توان آموزه‌هاي اقتصاد متعارف يا قدما را در چارچوب اسلامي بيان كرد؟

تفاوت نگاه اسلام و غرب به مساله دخل و خرج :

يكي از تفاوت‌هاي ديدگاه اسلامي و حديثي در باب تقدير معيشت ، سبك زندگي و امور اقتصادي و الگوهاي مالي حاكم بر زندگي تفاوت در نگاه به مخارج و درآمدها مي‌باشد. در كتب حديثي مختلف و مطابق با ديدگاه اسلامي، اسلام توجه چنداني به بحث تناسب دخل و خرج، مديريت هزينه خانواده، افزايش ساعات كار و… براي جلوگيري از فقر ندارد و در ظاهر امر، اين عدم تناسب را عامل فقير شدن نمي‌داند. اما در طرف ديگر در انديشه غربي عمده توجهات در مباحث اقتصادي به كاهش هزينه خانوار و افزايش درآمد مي‌باشد و مديريت اقتصادي خانواده به معني كاهش هزينه‌ها و افزايش درآمدها معرفي مي‌شود. اين كار از طريق حذف زوايد زندگي، برنامه ريزي مالي، مشاغل و كارآفريني خانگي و ….مطرح مي‌شود. مباحث بسيار زيادي نيز در اين زمينه وجود دارد و براي مردم نيز اهميت بسياري دارد.

اما نگاه اسلامي معطوف به افزايش رزق و احكام كسب و كاري است كه انسان را به معاد نزديك مي كند. در اين انديشه، به جايگاه رزق در زندگي انسان، جهت رسيدن به سعادت دنيوي و اخروي توجه مي‌شود، احكام كسب و كار اهميت دارد و كمتر به مباحث مالي و دخل وخرج و موارد جزيي مي‌پردازد.

دخل و خرج در انديشه قدما:

قدما نيز در باب تدبير منزل بيشتر به مسايل كاربردي زندگي توجه داشته‌اند و برخلاف محدثيني چون شيخ كليني كه معيشت را حول مفهوم رزق و احكام كسب و كار تعريف مي‌كند، تدبير منزل را به معني مديريت مالي خانواده تعريف مي‌كنند. به عنوان مثال در ميان قدما، ابن سينا در باب تدبير منزل بيان كرده است «كه اولا مال بدست آمده را بايد سه قسمت كرد. قسمتي را براي مخارج ضروري، بخشي ذخيره براي احتياجات آينده و مصائب و حوادث روزگار و قسمت ديگر را صرف زكات و صدقات و ابواب معروف و مصارف خيريه نمايد». «انفاقات و زكات بايد بدون تأخير، عاري از ريا، پيوسته و مستمر و در جاي صحيح مورد رضاي خداوند انجام گيرد.» «حد مصارف شخصي از يك طرف اسراف و تضييع مال و از طرف ديگر خست و بخل زياد است؛ بلكه بايد در خرج، تقدير و تدبير بكار رفته و به اعتدال و ميانه‌روي عمل شود.» «شخص خردمند در عين اينكه از كفايت و حفظ خداوند متعال غافل نيست، براي روز حاجت خود هم مقداري از مال را ذخيره مي‌كند تا با فقر و فلاكت مواجه نشود»[2]

حال جاي اين سوال باقي است كه آيا مديريت هزينه در قالب كاهش هزينه و افزايش درآمد جايگاهي در ادبيات ديني ندارد؟ يعني صرف فهم احكام كسب و كار و جايگاه رزق و فقر در زندگي انسان، براي مديريت هزينه‌ي خانوار كافي است و نيازي به برنامه ريزي و دقت در مسايل مالي و… نداريم.

ارتباط دخل و خرج در نگاه اسلام و غرب:

در جواب بايد گفت كه داب اسلام، بيان اصول حاكم بر روابط انساني است و جزييات و موارد كاربردي‌تر بر عهده خود مردم در زمان‌هاي مختلف و متناسب با اقتضائات زندگي آنها مي‌باشد. همچنين بايد توجه كرد كه تقدير معيشت كه به معناي اندازه‌گيري در زندگي است دلالت بر اين دارد كه بايد اندازه هر چيز مشخص باشد. حد مصرف از كالاهاي مختلف، ميزان مصرف اعضاء خانواده، مديريت مالي درآمد براي آنكه انسان به ديگران محتاج نشود و … ذيل اين مفهوم قرار مي‌گيرند.

لذا با توجه به حديثي كه در ابتداي مطلب بيان شد و با بررسي ساير احاديث مي‌توان نتيجه گرفت كه در زمينه مديريت هزينه در خانواده، معيار اسلامي «غني عما في ايدي الناس» مي‌باشد. يعني انسان بايد طوري كار كند و مصرف نمايد كه از مردم بي‌نياز باشد. لذاست كه اسلام از اجيرشدن نهي مي‌كند، امر به تجارت مي‌كند تا از اين طريق، روزي انسان در همان روز به انسان برسد و… . (مطابق حديث مورد بحث ، فرد تاجر اگر در تجارت زيان كند، اگر چه، اجري ندارد و ستايش نمي‌شود اما خداوند او را دوست دارد. لذا اگر كسي كه محبوب خداست (فرد تاجر) ضرر كند، حتما خداوند براي او جبران خواهد كرد و نمي‌گذارد كه محتاج مردم بشود. اما اين شرطي دارد و آن اين است كه فرد بايد امين باشد. عدم صداقت و خيانت در امانت سبب مي‌شود كه انسان از امداد الهي دور بماند و از آن منتفع نشود.)

مشاهده مي‌شود نگاه اوليه به رويكرد اسلام، در ظاهر بسياري از حساب و كتاب‌هاي مادي انسان را به هم مي‌ريزد و نگاه را كاملا برعكس مي‌كند. اما آيا اين به معني آن نيست كه نبايد حساب و كتاب در امور مختلف زندگي حاكم باشد و بحث تجارت و نهي اجير شدن يكي از موارد غنا و بي‌نيازي از مردم است. اما در طرف ديگر زندگي كه معطوف به مخارج مي‌باشد رعايت الگوي مصرف صحيح، مديريت اموال و استفاده بهينه از آن‌ها، تناسب ميان دخل و خرج، نيز بايد مورد توجه قرار گيرد و با تناسب ميان داشته ها و خواسته مصرف كرد و اصول آن را رعايت كرد.

بحث در اصول حاكم بر مصرف و هزينه‌ها نمي‌باشد اما قصد بيان اين نكته را داريم كه اگر ما به دنبال غنا از دست مردم باشيم بايد هم اصول حاكم بر كسب رزق و كسب و كار را مدنظر قرار دهيم و هم انكه اصول مصرف را رعايت كنيم و بتوانيم در مصاديق اين اصول را كاربردي كنيم. اسراف نكنيم، بدانيم شان ما چيست و متناسب با آن خرج كنيم، بدانيم هرچه كه رزق‌مان باشد گيرمان مي‌آيد و حرص نزنيم و … . لذا تمامي مباحث مربوط به مديريت هزينه خانوار يا دخل و خرج كه در تدبير منزل و مديريت مالي خانواده بحث مي شود با مدنظر قرار دادن تمامي موارد گفته شده در اين بحث، ذيل غنا از مردم قرار مي‌گيرد و اگر كاري بتوان انجام داد كه ما را از وابستگي به مردم مي‌رهاند از نظراسلامي صحيح مي‌باشد.

نتيجه گيري:

از اين رو اگر كاربرد بحث‌هاي مديريت هزينه خانوار، كاهش هزينه و… به ما كمك كند كه وابستگي‌مان به مردم كمتر شود و چشم‌مان به مال مردم نباشد. دقت در هزينه‌كرد درآمدها، از نظر اسلامي صحيح مي‌باشد اما نباد معيارها و موازين اسلامي در خصوص رزق و كسب و كار را فراموش كنيم و تنها به اصول مديريت هزينه خانوار اكتفا كنيم. در اين خصوص بايد توجه داشت كه استفاده از چنين اصولي بايد در راستاي اصول اسلامي و حاكم بر رزق باشد.

منابع و ماخذ:

1- اصول كافي، جلد پنجم كتاب المعيشه ص 73

2- خاكي، محسن، تربيت اقتصادي در تمدن اسلامي ايراني ، مركز تحقيقات دانشگاه امام صادق(ع)،1390 ،3-

مرتضي غضنفرنژاد

منبع: تريبون مستضعفين

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

تشکرات از این پست
shokraneh
دسترسی سریع به انجمن ها