0

سبک زندگی ومذهب

 
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:سبک زندگی ومذهب
دوشنبه 27 آبان 1392  6:55 PM

برنامه سبک زندگی به روایت امام علی(ع)

برنامه سبک زندگی به روایت امام علی(ع)

سبک زندگی به یک نوع هویت اجتماعی ختم می‌شود، پدیدارشناسان فرهنگی تأکید می‌کنند که سبک زندگی برای افراد پرستیژ می‌سازد؛ یعنی فرد کلاس هویتی خود را با نوع ارتباطات، نوع شغل، سبد مصرفی و سایر ظواهر انتخابی خود، معرفی می‌کند.

از سوی دیگر فرد بر اساس سبک زندگی (یعنی چیزی که می‌خورد و می‌پوشد، جایی که زندگی می‌کند، ماشینی که سوار می‌شود و کسانی که حشر و نشر دارد و...) آرام آرام به رفتارهایی عادت می‌کند و از درون شکل می‌گیرد. این موضوع باعث می‌شود که نظام ارزشی خاصی نیز برایش درونی شود.

تجزیه و تحلیل ما هم از شخصیت و هویت دیگران تا اندازه‌ای به همین ظواهر وابسته است، برای قضاوت درباره یک فرد معمولا اگر پاسخ این سوال‌ها را بدانیم برچسبی نسبتا مطمئن بر او می‌زنیم: «چه کاره‌ای؟ چقدر درآمد داری؟ ماشین و وسایل زندگی‌ات چگونه است؟ کدام محله زندگی می‌کنی؟ محل آمد و شد تو بیشتر کجا است؟ باشگاه؟ هیئت؟ کدام رستوان‌ها؟ و...»

به این ترتیب موضع‌گیری‌ها، رفتارها و قضاوت‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی دیگران برای ما پیش‌بینی‌پذیر خواهد شد؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست.

آن‌گاه در سطح کلان اجتماعی سبک زندگی هم‌گرایی و واگرایی‌ پدید می‌آورد. کسانی که سال‌ها مانند هم زیسته‌اند، آرام آرام مانند هم فکر می‌کنند و حساسیت‌ها و علاقه‌هایی مشترک خواهند داشت، این همگرایی از پیش تعریف نشده، به موضع‌گیری‌ها و قضاوت‌های اجتماعی فرهنگی و اخلاقی یکسان خواهد رسید و یک قطب هم‌نوا یا قدرت اجتماعی پنهان تشکیل خواهد داد.

 

سبک زندگی در جوامع ما تحت چه عواملی قرار دارد؟ چگونه شکل می‌گیرد؟ و چه دست‌های هدایتگر پنهانی آن را مدیریت می‌کند؟

بی‌گمان اقشار پیشتاز جامعه مانند عالمان،‌ اساتید برجسته دانشگاه، حاکمان و بزرگان معمولاً در شکل‌دهی به سبک زندگی بسیار مؤثرند. جوانان نیز دو قشر پرنفوذ هنرمندان و ورزشکاران را الگو می‌بینند و از صورت رفتار آنان سرمشق می‌گیرند. البته میزان دریافت و ضریب تأثیرگذاری هر یک از این گروه‌ها متفاوت است. همچنین در یک مقیاس وسیع‌تر سبک زندگی توده جامعه ما تحت تاثیر نفوذ خزنده رسانه‌ها و فرهنگ غرب است.

در دنیای مدرن، رسانه‌ها نسبت فراوانی با زندگی پیدا کرده‌اند. آمارها نشان می‌دهد که تقریباً در همه دنیا پس از «خواب» و «کار برای تأمین معاش» استفاده از رسانه‌ها سومین کاری است که بشر انجام می‌دهد و مصرف رسانه‌ای از محوری‌ترین عناصر زندگی شده است.

البته باید بدانیم که اگر به یک مسلمان متدین پرده آخر زندگی غربی نمایش داده شود از آن سخت متنفر می‌شود و هرگز آن را نمی‌پذیرد، اما به صورت تدریجی و خزنده عناصر سبک زندگی فرنگی یک به یک و قدم به قدم از طریق ماهواره، اینترنت، تلویزیون، کتاب، مدل لباس، معماری، مصرف و... وارد می‌شود و حساسیت یا مقاومتی بر نمی‌انگیزد! تن دادن به الگوی زندگی غربی در واقع تن زدن از شریعت اسلامی است، این اتفاق به سهولت و تا حدی بدون حساسیت در جامعه ما در حال صورت گرفتن است، یکی از ریشه‌های آن نا آشنایی با الگوی زندگی اسلامی است.

 

رسول خدا(ص)‏ نیز فرمودند: «أُفٍّ لِکُلِّ مُسْلِمٍ لایَجْعَلُ فِی‏ کُلِ‏ جُمْعَةٍ یَوْماً یَتَفَقَّهُ فِیهِ أَمْرَ دِینِهِ وَیَسْأَلُ عَنْ دِینِهِ»، وای بر مسلمانی که در هر هفته (دست کم) یک روز را برای فهم امور دینی و پرسش از آن نکوشد.

از سفارش‌های امیر مؤمنان علی(ع) به فرزندش امام حسن(ع): «یَا بُنَیَّ، لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ: سَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ، وَ سَاعَةٌ یُحَاسِبُ فِیهَا نَفْسَهُ، وَ سَاعَةٌ یَخْلُو فِیهَا بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّتِهَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یَجْمُلُ، وَ لَیْسَ‏ لِلْمُؤْمِنِ‏ بُدٌّ مِنْ أَنْ یَکُونَ شَاخِصاً فِی ثَلَاثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ خُطْوَةٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ»

فرزندم! مؤمن در فعالیت‌های خود باید سه زمان را قرار دهد؛ زمانی که در آن با خدا مناجات کند،‌ زمانی که در آن به حساب‌کشی از نفس پردازد و زمانی که آن را برای لذت‌های حلال و آراستگی خود خالی سازد. و مؤمن را گریزی نیست که در سه کار حضور داشته باشد؛ اصلاح امور معاش، گام‌ برداشتن برای آخرت یا لذت‌های حلال.

امام خمینی(ره) نیز در تنظیم برنامه عبادی چنین فرموده‌اند: «و آنچه باعث حضور قلب شود دو امر است: یکی فراغت وقت و قلب، و دیگر فهماندن به قلب اهمیت عبادت را؛ و مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزی برای عبادت خود وقتی را معین کند که در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت، و اشتغال دیگری را برای خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد که عبادت یکی از امور مهمه‏ای است که از کارهای دیگر اهمیتش بیشتر بلکه طرف نسبت با آنها نیست، البته اوقات آن را حفظ می‏کند و برای آن وقتی‏ موظف می‏کند. و ما پس از این به قدر مقدور شمه‏ای از آن را بیان می‏کنیم.

در هر حال، انسان متعبد باید اوقات عبادتش موظف باشد. البته اوقات نماز را، که مهم‌ترین عبادات است، باید حفظ کند و آنها را در اوقات فضیلت به جا آورد، و در آن اوقات برای خود شغل دیگری قرار ندهد. و همان طور که برای کسب مال و منال و برای مباحثه و مطالعه، وقت موظف قرار می‏دهد، برای این عبادات نیز قرار دهد که در آن وقت فارغ از امور دیگر باشد تا حضور قلب، که مغز و لبّ عبادات است، برای او میسور باشد.

منبع:rayatolhoda68

 

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها