آقا [ی داغدار] کجاست...؟
شنبه 23 آبان 1394 11:33 AM
سالها دنبال ذکری خاص گشتیم آخرش...
...بهر بیماری ما تجویز شد: «آقا کجاست؟»
بُرده داغ هجر او من را به کنج خانه ام
کار من از این و آن پرهیز شد آقا کجاست؟
آن کسی که لطف او بر این دلم تابید و بعد...
...با نگاهش بنده ی ناچیز شد آقا، کجاست؟؟
عصر غیبت در قنوت وتر جای ذکرها
بر لب هر عاشق شب خیز شد : «آقا کجاست؟»
عده ای در آخر هفته پیِ خوشحالی اند
جمعه ها برما چه حزن انگیز شد، آقا کجاست؟
بس که دم از او زدم این دل گرفته بوی او
سر درِ ویرانِ دل، آویز شد : «آقا کجاست؟»
مثل او وقتی که خواندم روضه ی شیب الخضیب
این زمینِ قلب، حاصلخیز شد، آقا کجاست؟
تا که زهرا پشت در فرمود مهدی جان بیا
ذکر دیوار و در و قرنیز شد: آقا کجاست؟
مهدی علی قاسمی
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست