پاسخ به:هفته یازدهم:----o-( ذوالکفــــــل " صبر ")-o---
یک شنبه 26 آبان 1392 3:10 PM
معنای صبر: خویشتن داری و شكیبائی بر انجام واجب و تكلیف و مرتكب نشدن معصیت و حرام.
انواع صبر بر حسب اختلاف موارد و اسامی:
1 ـ صبر جسمانی: یعنی (پذیرفتن مشقت های مطابق با شرع) شامل:
₪ صبر فعال (انجام عبادات و كارهای سخت)
₪ صبر انفعالی (تحمل صدمات و كتك)
اینصبر، مورد نظر اسلام است و نام های متفاوت به خود می گیرد. 2 ـ صبرنفسانی: (شكیبایی در برابر تمایلات نفسانی و خودداری از هوی و هوس)
اقسام صبر:
1ـ آنچه موافق طبع و خواهش است: مثل انواع نعمتها و رفاه كه اگر در مقابلآنها صبر كند به آنها وابسته شده و دل می بندد و مغرور و سركش می شود.
الف ـ اموری كه در اختیار و به ارادة اوست مثل انجام عبادات و تركی معاصی، كه در اعمال عبادی در سه حال به صبر نیاز است:
₪ حال قبل از انجام عمل (خالص كردن نیّت)
₪ حال انجام عمل: (حضور قلب و یاد خدا)
₪ حال بعد از عمل: (ریا نكردن و مغرور نشدن)
بـ اموری كه ورودشان از اختیار و قدرت او خارج است ولی می تواند آنها رادفع كند مانند اذیت و آزاری كه از دیگران به او می رسد و او می تواندمكافات كند امّا صبر می كند و آنها را می بخشد و انتقام نمی گیرد.
ج ـاموری كه در آنها هیچ اختیار و قدرتی برای بنده نیست مثل بلاها، (كه باسرمایة یقین و ایمان به پروردگار و حكمت و مصلحت او می توان بر آنها صبركرد) 2 ـ آنچه بر طبق میل و خواهش نیست: سه قسم است:
میدان های صبر(میدان تكامل):
1ـ صبر بر انجام تكالیف: وظایف واجب و عمل به قوانین برای نفس سركش انسانمشكل است و انسان باید در برابر وسوسه های نفس مبارزه و مقاومت كند و بهتكالیف خود عمل كند (كه همراه با شوق طبیعی به حركت و تلاش می باشد).
2ـ صبر در برابر معصیت: (غریزه و تمایلات ابزاری است برای حركت و تلاشانسان و گناه ناشی از انحراف و طغیان این غریزه است و صبر یعنی مقاومت دربرابر این انحراف كه این پایداری از همه دشوارتر است چرا كه منحرف نشدن،در جهت عكس غریزه و جاذبه های طبیعی بشر است و لذا این صبر فضیلت بیشتریدارد. چون مثلاً پول دوستی، مقام دوستی و . . . از حد خود فراتر رفته وهدف واقع می شود نه وسیله. 3 ـ صبر در مصیبت و ناملایمات: (دنیا دار بلاستو مصیبتها و مشكلات برای امتحان انسانهاست كه تا چه میزان ایمان دارند.هنگامة بلاها دل های كوچك ضحه و زاری می كنند كه كشش غریزی انسانی است وعاطفة سركش بر انسان تحمیل می كند و صبر و تسلیم نشدن در برابر آن موجبتقویت عزم و ارادة انسان می شود).
مراتب صبر(این مراتب مخصوص اهل سلوك و اولیاء الهی است):
1ـ مرتبة صبر لله: پائین ترین مقامات سالكین است كه از خود و آرزوهاینفسانی جدا گشته و مهاجرت الی الله كرده اند و در این جدا شدن ها هر كاریمی كنند برای خداست نه برای خود.
2 ـ صبر بالله: در این مرحله، تمامافعال و حركات سالك به حول و قوة خداست و خودش دخالت در چیزی ندارد و صبرخود را نیز مانند چیزهای دیگر بالله می داند. 3 ـ صبر علی الله: سالك دراین مرتبه، متصرفی را در وجود خود و در این عالم جز خداوند نمی بیند وبلاها را جلوه های اسماء و صفات خداوند می بیند. 4 ـ صبر فی الله: اینمرتبة اهل حضور است كسانی كه مشاهدة جمال اسمائی كردند، صبر آنها درمشاهادات و جلوات، صبر فی الله است. 5 ـ صبر مع الله: مرحلة مشاهدین جمالذات است كه از مرحلة مشاهدة جمال اسمائی خارج شدند و مقام استهلاك و فناستكه از سالك اسم و رسم باقی نمی ماند و همچنین از صبر و سلوك. 6 ـ صبر عنالله: سخت ترین مراحل صبر است كه مشتاقین و محبوبین جمال، پس از آنكه بهمملكت خود رجوع داده شدند به ناچار از جمال خداوند برای اطاعت او محجوب میشوند و باید صبر بر فراق دوست كنند.
انواع صبر:
1 ـ مرتبه صبر عوام
2ـ صبر پرهیزگاران 3 ـ صبر اهل معرفت و محبت 4 ـ صبر ممدوح 5 ـ صبر مذموم 6ـ صبر فاقد ارزش 1 ـ اینكه انسان بخواهد در نزد مردم اظهار مسلط بودن برنفس بكند و قوی دل به حساب آید (مرتبه صبر عوام) 2 ـ انگیزة صبر، دستیابیبه ثواب و رحمت و رسیدن به درجات والای اخروی است (صبر پرهیزگاران) 3 ـانگیزة صبر، التفات و توجه خداوند است اگرچه از طریق بلا باشد بنابراین ازآنچه به او می رسد بهجت و سرور می یابد (صبر اهل محبت و معرفت) 4 ـ صبرممدوح: كه همان صبر جمیل است در انسانهایی وجود دارد كه ظرفیت و سعة صدرزیاد دارند و ایمان آنها به گونه ای است كه در برابر حوادث غافلگیر نشده وصبر انها لبریز نمی شود و ناسپاسی و بی تابی از خود نشان نمی دهند. 5 ـصبر مذموم: برداشت غلط عوام از صبر است كه صبر را جز تسلیم شدن در برابرحوادث و جریانهای منحرف جامعه نمی دانند و سلطة بیگانه را بر خود میپذیرند و در برابر ظلم و هجوم سكوت می كنند كه این عدم مسئولیت است. 6 ـصبر بی ارزش: صبر بی جا و بی موقع كه گناهكاران هنگام كشیده شدن به سویدوزخ به فكر آن می افتند كه فایده ندارد.
ضرورت صبر از دیدگاه آیات:
قرآناز همان زمان كه نطفة انسان بسته می شود و باید فراز و نشیب ها و مراحلرشد را طی كند تا به صورت موجودی كامل شده و به دنیا وارد شود و با آمدنبه دنیای بزرگتر مشكلات و سختی های بزرگتری را طی نماید او را یادآوری میكند كه خود را آماده این مشكلات نماید كه از جمله كشیدن بار امانت الهیاست و اشاره می كند كه مؤمنان چون دنباله روی راه پیامبران و اولیاء اویندپس بیشترین سختیها را بعد از آنها می بینند و آزمایش می شوند و برای رسیدنبه بهشت باید بهای آن را بپردازند كه همان صبر بر مصیبت هاست و حد این صبرتا جائیستكه دل ها به لرزه درآید و یاری خداوند را طلب كنند.
حكم صبر در شریعت: قرآن حكم صبر را به سه علت واجب می داند:
صبر در جایی كاربرد دارد كه درد و رنج به گونه ای است كه انسان از عهدة درمان آن برنیاید.
ایمانخیالی نزد خدا پاداش ندارد بلكه در عمل باید متابعت اعضاء و جوارح را درپی داشته باشد تا مستحق پاداش شود. فرشتگان و خداوند بر صابران درود میفرستند و خداوند فهم و درك آیات را مخصوص شكیبایان معرفی می كند.
خداونددر جاهای مختلف از قرآن، پیامبر را امر به صبر فرموده كه در بعضی به صورتمطلق و در بعضی آیات موارد خاصی را ذكر فرموده است. و رمز پیروزی در تمامزمینه ها را صبر معرفی می كند و صبر در قرآن یك مفهوم كلی و جامع را دربردارد و شاید علت همراه شدن آن با نماز این باشد كه نماز حركت آفرین استو صبر، مقاومت را ایجاب می كند و این دو در كنار هم به نتیجه و پیروزی میرسند. (پایداری، توجه و رابطة با خدا) روزه مشكل را برطرف می كند. 1 ـ دربسیاری از آیات امر به صبر شده كه نشانة وجوب می كند. 2 ـ در بسیاری ازآیات آنچه مقابل صبر قرار بگیرد و رفتار و حركتی كه در آن صبر نباشد نهیشده است. 3 ـ قرآن سعادت دنیوی و اخروی را در سایة صبر معرفی كرده و آنچهكه سعادت انسان به آن وابسته باشد امری واجب است اما در مكروهات صبر مستحباست و نیز در هنگام انجام مستحبات.
صبر از دیدگاه روایات:
صبرمانند میراث نفیسی در آخرین لحظة زندگی امامان به وارثان آنها منتقل میشده كه میزان آن اهمیت آن را می رساند و اینكه بر سر حق، استقامت كنیدهرچند تلخ و ناگوار باشد.
در روایات اشاره شده كه خداوند پیامبر رامبعوث كرد و به صبر و مدارا با مردم و معارضین فرمان داد و فرمود در برابرگفته های آنها صبر كن و با بهترین شیوه از آنها دوری گزین و به بهترین وجهپاسخ ده تا دشمنی آنها به دوستی مبدل شود و این كار جز با صبر میسّر نمیشود و پیامبر خدا در همة حالات صبر كرد تا اینكه به پیشوایانی از عترشمژده داده شد، امامانی كه با خصلت صبر، توصیف شدند اینجا بود كه پیامبرفرمود صبر نسبت به ایمان همان نقش را دارد كه سر نسبت به تن. خداوند نتیجةصبر پیامبر را علاوه بر ذخیرة آخرت، سركوبی دشمنان او در دنیا قرار داد.
صبرانسان را از همه چیز و همه كس مستقل می سازد و این معنای حر بوده است. وآزادمرد در همة احوال آزادمرد است و اگر مصیبتها بر او هجوم آورد هرگز اورا نشكند و صبر كند تا خدا او را نجات دهد مانند حضرت یوسف كه خدا بر اومنت نهاد و در اثر صبر به پاداش بزرگ الهی نائل شد.
و امام صادق علیهالسلام می فرماید: هركه از مؤمنین به آزمونی سخت گرفتار آید و صبر كند اجرهزار شهید را دارد. مانند امام سجاد علیه السلام كه آنچنان صبری بایدداشته باشد كه هر لحظة آن درد مرگ را دارد و در عوض چنین اجری می برد. وامام صادق علیه السلام فرمود: هر زمان كه صبر تمام شود و فانی گردد، نوبتفرج است و حلم برای یاری انسان كافی است. و زمانی كه حلیم نبودی خود را بهاجبار به حلم وادار كن. حضرت علی علیه السلام می فرمایند مشكلات دوره ایدارند كه می گذرند و دستپاچگی وخودباختگی و بی تابی فایده ندارد بلكه برنگرانی می افزاید. با صبر، تقدیر جاری می شود و انسان ستوده می شود و بابی تابی هم تقدیر جاری می شود ولی انسان نكوهیده می شود.
امام باقر میفرماید: خداوند بندة مؤمنش را با بلا نوازش می دهد و او را از دنیا پرهیزمی دهد. امام علی علیه السلام یكی از حقوق خداوند بر بندگان را صبر در راهاو می داند.
پیامبر از جمله نشانه های بزرگداشت حق تعالی را شكایتنكردن از مصیبت خود به دیگران می داند و حضرت علی علیه السلام مقاومت دربرابر حرامهای الهی را از شكیبایی بر عذاب گور آسانتر بیان می كند.
موضع صبر در مجموعة دین:
فهمعمیق دین و سخن حق بوسیلة صبر میسر می شود و صبر بنزین موتوری است كهانسان را در راه كال و رشد به پیش می برد. با فقدان صبر در این مجموعه،قوانین و كاربردهای سازندة دین كه مخالف با امیال و هواهای نامشروع استهیچ گاه تحقق نمی یافت و آرزوهای دین و آرمان های انسانی به ثمر نمی رسید.
تأثیرصبر در ایمان و اراده: این تأثیر بگونه ای است كه می تواند انسان را ازهلاكت نجات بخشیده و از قعر جهنم به سوی مراتب بالای بهشت رهنمون شود.
حكمت بلا و تأثیر آن در ایمان و اراده:
1ـ جداسازی صفوف مؤمنان از منافقان و مدعیان ایمان: هنگامة نزول بلایا و دربوتة آزمایش است كه خالص از ناخالص جدا می شود و كسانی هستند كه وقتی درراه ارزشها و دین حادثه ای برایشان پیش می اید تاب و تحمل از دست می دهندو از ارزشها و عقاید دینی خود اعراض كرده و عقب نشینی می كنند.
اركان صبر: حضرت علی علیه السلام اركان ایمان را، صبر، یقین، عدل و جهاد در راه خدا می داند و صبر نیز چهار ركن دارد:
2ـ تربیت مؤمنان و به كار انداختن ذخایر درون آنها: صبر و استقامت بر مراتبایمان می افزاید و این مشكلات برای آنستكه خداوند اهل ایمان را ساخته وآماده گرداند. 3 ـ افزایش پاداش و بالا رفتن مقام آنها نزد خداوند: كه دراثر تحمل مصائب و مشكلات، آلودگیها پاك می شوند و این رحمت خداوند را نشانمی دهد كه اینگونه گناهان را جبران كرده و بر حسنات و درجات می افزاید. 1ـ شوق: امید و آرزوی رسیدن به خشنودی خدا و در پی آن بهره مند شدن ازنعمتهای بهشتی در سایه بندگی و عبادت. 2 ـ شَفْق: ترس از عذاب كه باعثدوری از گناه می شود. 3 ـ زهد: به گونه ای كه ازدنیا به عنوان وسیلهاستفاده كند و به آن دل نبسته و وابسته نشود. 4 ـ مراقبت: توجه به مرگ ومنحرف نشدن از جادة ایمان و مراقبه.
آثار صبر:
1 ـ دنیوی:
الف ـ آثار فردی و اجتماعی
ب ـ آثار فردی و روانی
2 ـ اخروی
الف ـ آثار فردی و اجتماعی:
انسانبرا ی رسیدن به هدف محتاج حركت است و هر حركتی برای به ثمر رسیدن به صبرنیاز دارد. جرایانات و تلاشهایی كه بی نتیجه مانده اند در ظاهر شكستخوردند یعنی گاهی اهدافی هستند كه با صرف زمان كم به آنها دست پیدا میكنیم و گاهی با صرف زمانی طولانی به آنها می رسیم بنابراین هیچ تلاش وكوششی بی نتیجه نیست بلكه می تواند گام مؤثری برای رسیدن به هدف باشد ونباید تلاش چند دوره را از یك نسل و یك فرد خاص انتظار داشت.
ب ـ آثار فردی و روانی صبر: تأثیرات صبر در روان شخص صابر:
1ـ پیدایش روح شكست ناپذیری: در میدانهای مبارزه هرجا كه شكستی واقع شدهمقدمه اش یك شكست روحی بوده و یكی از اثرات مثبت صبر، ضد ضربه كردن و شكستناپذیری روحیه است. راز پایمردی پیامبران، پیش بینی سختیهای راه، آمادهكردن خود با سلاح صبر است كه امكان شكست روحی را در خود از بین برده وانسانهایی شكست ناپذیر شده بودند.
2 ـ بروز خصلت های نیك و نهان:انسان با مقاومت و صبر خود در برابر حوادث و موانع به میزان نیروی خود وویژگیهای آن كه در زندگی عادی با آن مواجه نشده بود پی می برد و در اثرصبر در خود قدرتی بی سابقه و عظیم یافته و احساس گشایش و فتح می كنند. 3 ـتوجه و اتكاء بیشتر به خدا: صبر وسیلة وابستگی به خداست و با اتكاء به نفستلازم دارد قرآن تأثیر صبر را نورانیت برای صابر عنوان می كند كه به وسیلةآن واقعیات را درك و دریافت می كند.
آثار اخروی صبر: از ثمرات اخروی صبر در قرآن آمده:
1 ـ پاداش الهی
واز دگیر ثمرات رسیدن به درجات قرب الهی و مقامات موحدین و بهره مندی ازمحبت خداوند است. 2 ـ پاداش برتر از عمل (خداوند پاداشی كه به صابران میدهد بسیار بهتر از آنچه انجام می دهند عنوان می كند). 3 ـ قصرهای بهشتی 4ـ سلام و سرای آخرت: (خداوند بر آنها سلام می فرستد و سرای نیكو سرانجامآنهاست) 5 ـ سایة لطف خدا (خدا همیشه با صابران است) 6 ـ دوستی خدا (خداهمیشه صابران را دوست دارد) 7 ـ پاداش نیكو (كاخهای بهشتی، نعمتهایجاویدان و پاداش نیكو) خداوند اكثر درجات اهل بهشت را به صبر نسبت دادهاست. 8 ـ پاداش كامل (پاداش بی حساب) كه همة اینها ایجاد انگیزه برای صبرمی كند.
راههای تحصیل صبر:
خداوند انسان را آفریده و خوب می داند كه او عجول است و به تدریج باید از امتیاز صبر برخوردار شود و راههای دستیابی به آن:
الف ـ مطالعة اخبار و احادیث در باب فضیلت صبر و بلا، كفارة گناهان است و اینكه صابر، عاقبتش نیكوست.
ب ـ یادآوری كوتاه بودن زمان بلا
ج ـ بداند بعد از هر سختی، گشایش است.
دـ بداند كه محنت از جانب پروردگار اوست كه مهربانترین نسبت به اوست و خیرو صلاح او را می خواهد و عقل از ادراك عواقب امور قاصر است.
1 ـ شناختطبیعت زندگی دنیا: دنیا فانی است و انسان آفریده شده تا با آزمایش هایمختلف الهی وجودش را صیقل داده و مستعدّ زندگی جاودانه نماید. و خداوندانسان را در رنج و سختی آفریده و شادی و سلامت بدون غم و بیماری نیست. 2ـ خودشناسی: اگر انسان همه چیز خود را از خدا بداند دیگر در حوادث و یاجایی كه چیزی از او گرفته می شود، گویی اتفاقی نیفتاده و همواره این شعاررا الگوی رفتار خویش نماید (ما از خدائیم و به او باز می گردیم) 3 ـ امیدقطعی به گشایش: انسان به یقین برسد كه خداوند وعده داده بعد از هر سختی،آسانی است. 5 ـ امید بستن به جبران محرومیّتها: پیامبر می فرماید هر بندهای كه در پیشامدی بگوید خداوندا عوض آن را به من بده خداوند پاداش كامل بهاو می دهد (در آخرت) و بهتر از آنچه از دستش رفته در همین دنیا به او میبخشد. 6 ـ كمك از ذات حق: از دید قرآن مهمترین پشتوانه صبر یاری خداونداست و بدون كمك او صبر كامل نمی شود. 7 ـ زنده نگه داشتن خاطرة قهرمانانصبر: (انسان زندگی صابران را مطالعه كند و از آنها بخصوص پیامبران الگوبگیرد) 8 ـ ایمان به قضا و قدر: (بداند برای سنت الهی تبدیل و تحویلی نیستو آنچه از دست رفته باز نمی گردد پس بی صبری فایده ندارد) 9 ـ تفكر درامور گوناگون: 10 ـ دارا بودن نفس مطمئنّه: انسانهای دارای این نفس، دربرخورد با هر حادثه ای متزلزل نشده و استوار باقی می مانند و راه بدستآوردن طمأنینه، یاد خدا و ذكر اوست (قلب به یاد خداست نه فقط ذكر لفظی)
آفات صبر:
1ـ عجله و شتابزدگی: این فطرت انسان است و وقتی بر خلاف خواسته اش، چیزیپیش آید تحمل او تمام شده و قانون این جهان را فراموش می كند (هر چیزیجایی دارد).
ضرورت صبر برای پیامبران: هدف از بعثت پیامبران دگرگونكردن وضع جامعه و جهت دادن و بازسازی جامعه و تصحیح عقاید و رفتار انسانهاست. بنابراین اكثریت با آنها مخالفت می كنند. خداوند، پیامبرانی كهبیشتر درگیر مبارزه با مخالفان بوده اند، اولوالعزم نامیده است (نوح،ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبر). در زندگی حضرت ایوب آمده بعد از آنكه تمامبلاها بر او نازل گشت، در مناجات خود با خدا گفت: پروردگارا به این همهبلا راضیم و به جز رضای تو نمی جویم در این جا عتاب آمد كه چه بلایی بر توروی داده، با تو چه كرده ایم، پیامبران قبل از تو این بلاها را از ماخواستند ولی ما به ایشان عطا نكردیم. و حضرت در این زمان، توبه كرد.
خداونددر قرآن ایوب را به عنوان نمونه و الگوی صبر و شكیبایی برای پیامبر معرفیمی كند و خداوند بر صابر بودن او گواهی می دهد و او را به عنوان عبد خودمعرفی كرده و اوّاب (كسی كه جز به خدا رجوع نمی كرد) نامیده است.
حضرتیعقوب: پس از فراق یوسف، صبر جمیل را پیش گرفت و هیچ گلایه و شكایتی بهكسی نكرد و ناله ای سر نداد اما از شدت غم و اندوه چشمانش را از دست داد واندوه خود را با خدا در میان می گذاشت و قرآن او را اولی الایدی والابصارمعرفی می كند (بصیر). گریه از روی عاطفة پیامبر، رحمت خدا را شامل حال اومی كرد كه سنگدل نبود در عزای فرزند، آنچه با صبر منافات دارد شكایت بردناز خدا نزد بندگان بوسیله ناله و فغان است.
حضرت یوسف: خداوند ابتدایوسف را به بلاهای فراوان مبتلا كرد و آزمایشهای زیاد انجام داد سپس او رامكنت دنیوی و منزلت اخروی عطا كرد كه راز این موفقیت حضرت و پیروزی او برهمة مشكلات تقوا و صبر است او بر سر دو راهی تن به فحشا دادن و از دین خداخارج شدن و یا مصیبت زندان رفتن،راه دوم را بر می گزیند و سختی آن را بهجان می خرد. و این گونه صبر سختر و مهمتر است چرا كه این صبر اختیاری استنه صبر اجباری مانند ایوب.
حضرت اسماعیل: حضرت ابراهیم در خواب می بیندكه باید فرزندش را قربانی كند و چون می داند خواب پیامبر وحی خداوندی است،پس درنگ نكرده موضوع را با اسماعیل در میان می گذارد، پسرش در پاسخ میگوید: آنچه بدان مأموری به جای آور، قول می دهم اگر خدا بخواهد مرا درشمار صابران ببینی و با همین نیروی توكل و اعتماد به خدا هر دو از آزمونالهی سربلند بیرون آمدند.
پیامبران اولوالعزم: خداوند در قرآن پیامبرانرا قهرمانان صبر در راه تبلیغ دین معرفی می كند و صبر آنها به خاطر اینكهدر راه سازندگی دیگران است ارزشمندتر از صبر در راه سازندگی و تكامل فردیاست.
حضرت نوح: ایشان 950 سال مردم را به سوی خدا فراخواند و هر 12 سالیك نفر ایمان آورد و رویهم 82 نفر شدند و آیات قرآن اصرار و امیدواری اورا به هدایت قومش بیان می كند كه حتی مردم نمی خواستند حرفهای او رابشنوند و گوشهای خود را می گرفتند ولی باز حضرت دست بردار نبود. پاسخصداقت و كوشش او توهین و آزار و اذیت و ناسزاگویی بود پس از آمدن نسل هایجدید و رفتن نسل های قبل وضع بدتر می شد و مردم بی خردتر از قبل بودند.وقتی حضرت از ایمان آوردن مردم ناامید می شود آنها را نفرین می كند (كهپروردگارا از این كافران، دیّاری را بر زمین باقی مگذار).
حضرتابراهیم: از پیامبرانی است كه با حوصله و صبر بسیار مردم را به خداپرستیدعوت می كرد و زبان بسیار نرمی داشت. وقتی حضرت ابراهیم را به جرم بت شكنیدر آتش می اندازند او هیچ ترسی به خود راه نمی دهد و از كسی جز خدا كمكنمی خواهد وذكر (حسبی الله) را بر زبان جاری می كند و خدا نیز او را بهحال خود وانگذاشته و با گفتن اینكه ای آتش برای ابراهیم سرد و سلامت باش،به او مدد می رساند.
حضرت موسی: در دوران دیكتاتوری و خفقان فرعون كهخود را خدای برتر می دانست به فرمان الهی مأمور مبارزه با شرك و كفرفرعونیان می شود حضرت در برابر تهدیدهای فرعون یاران خود را به صبر میخواند و به آنها وعدة پیروزی می دهد اما هیچ یك از پیامبران تا این اندازهمورد آزاد پیروانش قرار نمی گرفت و قوم او دائم گلایه می كردند و به اوزخم زبان می زدند و او صبر می كرد.
حضرت عیسی: در زمان حضرت، علماییهود می خواستند مردم همچنان در آداب و رسوم مذهبی خود باقی بمانند و بهظواهر اكتفا كنند بنابراین دعوت حضرت را نمی پذیرند و بدترین القاب وتهمتها را به حضرت و مادر گرامی او می زنند تا جائیكه زمینه به صلیب كشیدنوی را فراهم می كنند.
حضرت محمد صلی الله علیه واله: پیامبر باید دینیرا تبلیغ نماید كه دین جهانی است و محدود به یك سرزمین نمی باشد و پیامبربه گونه ای در این راه صبر می كند كه از پیامبران اولوالعزم هم گوی سبقتدر این میدان را می رباید چون دامنة این رسالت جهانب بود بنابراین حضرتمخالفان بی شماری داشتند بنابراین در جای جای قرآن خداوند او را به صبرفرمان می دهد در برابر تمام سختی های پیامبر ایشان جز مناجات با خدا و صبرواكنشی دیگر ندارد.
صبر در زندگی معصومین: حضرت زینب سلام الله علیها،در طول زندگی پر بركت خویش به مصائبی دچار شد كه كوهها را یارای تحمل آننبود اما حتی یكبار هم لب به شكوه و شكایت نگشود و دور از میزان حق و منطقعمل نكرد و رضای خدا تنها هدفش بود و به همین دلیل در پاسخ به یزید كه ازاو پرسید این ماجرا را چگونه دیدی؟ حضرت فرمودند: چیزی جز زیبائی ندیدم. وتوانست با عملكرد خود پیام عاشورا را زنده نگهدارد.
حضرت علیعلیهالسلام: در شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها، در درد دل خود با پیامبرصلی الله علیه واله می فرماید: تنها عاملی كه سبب می شود مصیبت ها را باآغوش باز بپذیرم و صبر را برایم ممكن می سازد آیة (ما همه از خدائیم و بهسوی او باز می گردیم) است. حضرت از همدستی امت علیه خود و غصب حق دختررسول خدا به خدا شكوه می برد و بهترین صبر را صبر بر ماتم رسول خدا بر میمرد. حضرت كه در برابر ظلمت ناشی از كوری بی یاور بود می فرماید صبر كردمدر حالیكه خار در چشم و استخوان در گلویم فرو رفته باشد و برای حفظ وحدتامت اسلامی صبر را به عنوان بهترین تاكتیك سیاسی انتخاب می كند. اما از آندر جایگاه خود استفاده می كند و در برابر معاویه صبر نكرده و قاطعانه سپاهخود را آماده نبرد با او می نماید.
امام سجادعلیه السلام: دوران امامسجادعلیه السلام بدلیل جو اختناق و فشار با كوچكترین بهانه تشیع نابود میشد بنابراین ایشان به صورت علنی فعالیت سیاسی نمی كرد و بدلیل یاران اندكو رفاه طلبی و دنیاخواهی مردم كه رواج پیدا كرده بود شیوة مبارزة خود راسلاح دعا انتخاب نمود و در این راه در دعاهای خود از خداوند طلب صبر میكرد و مردم را به آن وسیله راهنمایی می نمود. و صبر در دعاهای آن حضرت ودر نظر ایشان عاشقانه است. حضرت در دعاهای خود با توجه به سخت گیریها ومراقبت های شدید امویان و استبداد آنها، از جرایانات سیاسی و اجتماعیزمانه نیز سخن می گوید و هم به مسائل مردم در زمینة اقتصادی و رسیدگی بهنیازمندان اشاره می كند.
صبر در زندگی بزرگان: نكته ای كه در موفق بودنآیت الله بهجت در زندگی ایشان می باشد سكوت ایشان از لا یعنی كه همان حفظحریم ترك معصیت محسوب می شود نشان دهندة صبر آن بزرگوار در برابر میل بهتكلم است چرا كه بسیاری از گناهان از زبان به وجود می آید و دل را از یادخدا غافل می كند و او را از مسیر رشد و تكامل منحرف می سازد.
صبر درراه تبلیغ دین: مبلغین دین خواستار تحول معنوی در زندگی مردم هستند یامردم را به كارهای خوب دعوت می كنند و یا از كارهای زشت باز می دارند درهر حال با مقاومت مردم روبرو می شوند چون برای آنها سخت است كه بر خلافمیل و هوس خود رفتار كنند. كسی كه تبلیغ دین می كند باید در جاهای مختلفیصبر از خود نشان دهد.
صبر در میدان جنگ یا فشار دشمن: در میدان جنگ دربرابر دشمن، برای پشت نكردن و فرار نكردن و مقاومت باید از سلاح صبر بهرهگرفت تا بتوان پیروز شد. و خداوند به صابران وعده می دهد كه در همه جا باآنهاست و در قرآن می فرماید: صد نفر مسلمان صابر بر 1000 نفر كافر پیروزمی شوند. بهترین نمونة این صبر در قرآن داستان طالوت و جالوت می باشد. قبلاز شروع جنگ طالوت برای سنجیدن مراتب صبر سربازانش از آنها می خواهد وقتیبه آب رسیدند از آن خود را سیراب نكنند، تنها عدة اندكی به فرمان او عملكردند و در مواجهه با سپاه جالوت نیز همان ها باقی ماندند و بقیه با گفتناینكه نفرات و تجهیزات جنگی دشمن بیشتر از آنهاست از جبهه فرار كردند. اماهمان عدة اندك با ایمان، یقین خود را با این جمله اعلام كردند كه (خداوندهمواره با صابران است) و از خداوند درخواست می كنند صبر را بر آنهافروریزد و بالاخره با همین سلاح و ایمان خود پیروز می شوند. 2 ـ عصبانیت وخشم: انسان در زمان عصبانیت و خشم ارزش صبر را فراموش می كند بخصوص اگرنخواهد در جامعه نقش رهبر و راهنما داشته باشد. 3 ـ دل تنگی و افسردگی:(انسان با این دو، نیروی صبر و مقاومت خود را از دست می دهد) 4 ـ ناامیدی:(بزرگترین آفت صبر است و برای هر فعالیتی انسان باید بذر امید در دل خودبكارد تا موفق شود). 1 ـ كناره گیری مردم از پیشوایان و رهبران دینی: براییك پیام آور سخت تر از آن نیست كه با تمام وجود مردم را به سوی سعادت دعوتكند و جز گوش های كر و دل های سخت چیز دیگری نبیند. كه قهرمان این نوع صبرحضرت نوح می باشد. 2 ـ زخم زبان و آزار و اذیت مردم: كسیكه جز خیرخواهیبرای مردم نمی خواهد و بر نفس خود و هوس خود مسلط شده برایش سخت تر از ایننیست كه دیگران به او تهمت بزنند و به او بدزبانی نمایند همة پیامبراننمونه های درخشان از این نوع صبرند. 3 ـ دوری راه و تأخیر امداد خداوندی:وعدة خداوند برای حق طلبان یاری خود و پیروزی نهایی است اما بدون سختی راهو رنج كشیدن، بزودی نصیب آنها نمی شود و اینجاست كه مؤمنان را می آزمایداما زمانی كه از رسیدن كمك خداوند ناامید می شود و دیگر تاب و توانبرایشان نمانده ناگهان مدد الهی فرا می رسد.
صبر در مقام معاشرت با مردم:
انسانهمواره برای حفظ روابط اجتماعی خود و پایداری آن احتیاج به صبر و گذشتدارد در روابط خود با پدر و مادر، فرزندان، همسایه ها و حتی بدخواهان خودباید با صبر و سنجیده عمل نماید.
صبر در همسرداری: دوام كانون خانوادهاز اهمیت بسیاری برخوردار است واین امر جز با صبور بودن و شكیبائی زن وشوهر ـ هریك به نوبه خود ـ استمرار ندارد و خداوند اجر مردی كه برای رضایخدا با زن ناسازگار صبر می كند را كمتر از پاداش مجاهد فی سبیل الله نمیداند و زن و مرد مسلمان نباید از هم تنفر پیدا كنند. آسیه همسر فرعون دربرابر دعوت همسرش به پرستش خود و ادعای خدا بودن او مقاومت كرد، ابتدا بانصیحت و اندرز او را آگاه ساخت اما وقتیكه مجادلة آنها بالا گرفت فرعون اورا تهدید به مرگ نمود اما آسیه چون عاشق خدا بود در برابر او صبر كرد وتزلزلی در خود راه نداد.
صبر شاگرد در برابر استاد: انسان در مقامیادگیری بر اینكه بتواند دانش را دریافت و درك نموده و آن را حفظ نموده وبه كار بندد نیازمند به صبر در همة این مراحل است تا بتواند به نتیجه برسدو باید آداب و رسوم حاكم در روابط استادی و شاگردی را رعایت نماید كه براینمونه بی صبری حضرت موسی را قرآن بیان می كند چون باعث شد نتواند از علممعلم خود بهره مند گردد و به زودی از مصاحبت با او محروم گشت.
(لندیطارا ؛ ( نام قدیمی امام زمان در هزاره های قدیم هند
به امید ظهور او که صد البته نزدیک است