0

تنخ، یکتاپرست یا یگانه‌پرست؟

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:تنخ، یکتاپرست یا یگانه‌پرست؟
چهارشنبه 15 آبان 1392  9:00 AM

3. سرمدیت:29 همان‌گونه که پیش‌تر هم گفتیم، یهوه در کتاب اشعیای نبی چنین می‌گوید: «من اول هستم و من آخر هستم و غیر از من خدایی نیست.»30 تعبیر اولیت و آخریت را در مباحث الهیاتی به سرمدیت تفسیر می‌کنند.31 البته برای سرمدیت دو تفسیر می‌توان بیان کرد:الف) سرمدیت به معنای جاوید در زمان بودن32 خداوند؛ یعنی خداوند سبحان از اول زمان تا آخر آن در طول زمان و داخل آن (گذشته، حال و آینده) وجود دارد؛ب) فارغ از زمان بودن،33 که در این معنا خداوند سبحان زمان‌بردار نیست؛ فرازمانی و مافوق زمان است؛ گذشته و حال و آینده‏ای ندارد.

در دین یهود، قسم اول (جاوید در زمان بودن خداوند) پذیرش بیشتری دارد؛ زیرا به باور یهودیان خداوند تعالی در تاریخ خود فعال، و همواره درگیر با مردم است و به آنها یاری می‏رساند. بر فرض فارغ بودن موجودی از زمان، آن موجود نمی‏تواند بر تاریخ تأثیری داشته باشد تا یهود را نجات دهد؛

4. قادر مطلق:34 یکی دیگر از اوصافی که در عهد عتیق برای یهوه معرفی شده، قادر مطلق بودن است. در سفر خروج آمده است: «و خدا به موسی خطاب کرده، وی را گفت: من یهُوَه هستم و به ابراهیم و اسحاق و یعقوب به نام خدای قادر مطلق ظاهر شدم لیکن به نام خود یهُوَه نزد ایشان معروف نگشتم.»35 همچنین در سفر تثنیه آمده است: «اینک فلک و فلک‌الافلاک از آن یهُوَه خدای توست و زمین و هر آنچه در آن است.»36 به‌عبارتی‌دیگر همه‌کارة عالم خداست و برای غیرخدا جایی برای اِعمال قدرت باقی نمانده است. همچنین تعبیر قادر مطلق بودن خداوند در فرازهای پرشماری از تورات مشاهده می‌شود؛ همانند اعداد باب 24 :4، پیدایش 17 :1 و پیدایش 28: ‌3؛

5. عالم مطلق:37 عالم مطلق بودن یعنی آگاهی کامل داشتن از همه چیز حتی وجود خدایان دیگر (اگر وجود داشته باشند). در کتاب اول سموئیل نبی آمده است: «سخنان تکبرآمیز دیگر مگویید و غرور از دهان شما صادر نشود؛ زیرا یهُوَه خدای علّام است و به او اعمال سنجیده می‌شود.»38

همچنین در مزامیر نوشته شده است:ای یهُوَه مرا آزموده و شناخته‌ای. تو نشستن و برخاستن مرا می‌دانی و فکرهای مرا از دور فهمیده‌ای. راه و خوابگاه مرا تفتیش کرده‌ای و همة طریق‌های مرا دانسته‌ای؛ زیرا که سخنی بر زبان من نیست جز اینکه تو ای یهُوَه آن‌را تماماً دانسته‌ای. از عقب و از پیش مرا احاطه کرده‌ای و دست خویش را بر من نهاده‌ای. این‌گونه معرفت برایم زیاده عجیب است، و بلند است که بدان نمی‌توانم رسید.39ویژگی علم خدا این است که همة معلومات او به‌صورت علم حضوری و مستقیم و بلاواسطه است؛

6. همه‌جا حاضر بودن ذات‌ باری‌‌تعالی:40 یکی دیگر از اوصاف خداوند در عهد عتیق، وصف حضور همه‌جایی اوست. به‌بیانی‌دیگر جایی در عالم نیست مگر اینکه خداوند در آنجا حاضر است. در کتاب مزامیر آمده است:از روح تو کجا بروم؟ و از حضور تو کجا بگریزم؟ اگر به آسمان صعود کنم تو آنجا هستی! و اگر در هاویه بستر بگسترانم اینک تو آنجا هستی! اگر بال‌های سحر را بگیرم و در اقصای دریا ساکن شوم، در آنجا نیز دست تو مرا رهبری خواهد نمود و دست راست تو مرا خواهد گرفت. و گفتم: «یقیناً تاریکی مرا خواهد پوشانید»، که در حال شب گرداگرد من روشنایی گردید. تاریکی نیز نزد تو تاریک نیست و شب مثل روز روشن است و تاریکی و روشنایی یکی است. زیرا که تو بر دل من مالک هستی، مرا در رحم مادرم نقش بستی.41

اگر تحریر مزامیر را به‌دست داوود بدانیم، این مطالب پیش از دوران جلای بابلی نوشته شده‌اند42 و باز خلاف ادعای افرادی چون ول‌هاوزن ثابت می‌کنند. البته روشن است که وقتی خداوند سبحان عالِم به همة امور عالَم باشد و از سوی دیگر قادر به انجام هر فعل ممکنی، در کل عالم ساری و جاری است و ذره‌ای از حقایق عالم جدا از وجود او نیست و نمی‌تواند از او غایب باشد؛

7. خیریت محض:43 خداوند سبحان به لحاظ اخلاقی خیر محض است، و واجد همة ویژگی‌هایی است که موجب کمال اخلاقی یک موجود تلقی می‏شوند. برای نمونه خداوند مهربان است: «مرا تعلیم ده تا ارادة تو را به‌جا آورم؛ زیرا خدای من تو هستی. روح مهربان تو مرا در زمین هموار هدایت بنماید.»44 خداوند همچنین رحمان و کریم است: «یَهُوَه رحمان و کریم است؛ دیرغضب و بسیار رحیم»45 نیز خداوند عادل است: «... آیا نه من که یَهُوَه هستم و غیر از من خدایی دیگر نیست؟ خدای عادل و نجات‌دهنده و سوای من نیست.»46 همچنین اوصاف دیگری دربارة خیر بودن حق‌تعالی بیان شده است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

وقتی به اوصافی همچون قیومیت، قدرت و مطلق، حضور همه‌جایی و حتی خیریت محض توجه می‌کنیم، درمی‌یابیم که خدایی با این اوصاف، به‌هیچ‌وجه جایی برای خدای دیگر باقی نمی‌گذارد و حتی این توهم که در کنار خدا، خدای دیگری وجود داشته باشد که البته غیرمعتبر است، پوچ و بی‌معنا می‌شود. به‌بیانی‌ساده‌تر با کمترین دقت در اوصاف خداوند در عهد عتیق می‌توان دریافت که خدای عهد عتیق خدایی یکتاست و اساساً از حیث وجودشناختی و نه اعتبار و حجیت، جایی برای خدای دیگر باقی نمی‌گذارد. برداشت یگانه‌پرستانه از اعتقادات بنی‌اسرائیل تا پیش از دوران جلای بابلی، برداشتی ناصواب است و نسبت دادن این رویکرد شرک‌آمیز بدان، خطا و نادرست.

نوشتار پیش‌رو بر ادعایی نابجا از سوی برخی یهود‌پژوهان همچون جولیوس ول‌هاوزن متمرکز شده بود که مدعی‌اند بنی‌اسرائیل و یهودیت در آغاز راه خود، رویکری یگانه‌پرستانه (مونولتری)، که نوعی شرک است، به حقیقت غایی داشته، و این نگرش شرک‌آمیز تا دوران جلای بابلی نیز ادامه یافته است و تنها در آن زمان به دلیل رویارویی یهودیان با گروه‌ها و ادیان دیگر، یهودیت به سوی توحید و یکتاپرستی کشیده شده است.

بر اساس آنچه در این نوشتار کانون بررسی قرار گرفت، عهد عتیق، به‌ویژه آثاری که تا پیش از دوران اسارت بابلی نگاشته شده‌اند، از دو حیث دست‌کم بر توحید و یکتاپرستی پافشاری می‌کنند و از شرک گریزان‌اند: الف) با شرک اقوام مختلف و حتی خود بنی‌اسرائیل برخوردی تند و شدید داشته‌اند؛ ب) اوصافی را به خداوند سبحان نسبت داده‌اند که اساساً جایی برای غیر او نمی‌ماند. به‌این‌ترتیب در مسیر حرکت یهود و بنی‌اسرائیل، یگانه‌پرستی جایی نخواهد داشت.

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک: آلن آنترمن، باورها و آئین‌های یهودی، ترجمه رضا فرزین، ص. 60-61.

2. Julius Welhausen (1844-1918).

3. Monolatory.

4. Mono Theistic.

5. ر.ک: سیداکبر حسینی، «حقیقت غائی، رویکردها و نگرش‌ها»، معرفت، ش. 88.

6. Monolatory

7. David Sperling, "God in Hebrew Scriptures", in: The Encyclopedia of Religion.

8. Ibid.

9. سفر خروج 20: 3 ـ 5.

10. سفر خروج 14 :34.

11. سفر تثنیه 6: 13 ـ 16.

12. داوران 2: 11 ـ 15.

13. سفر تثنیه 13: 7 ـ 10

14. خروج، 20: 2-6

15. خروج، 22: 20

16. خروج 32: 7ـ 8.

17. همان، 9-10.

18. خروج 32: 11-14.

19. خروج، 32: 26-28.

20. تثنیه، 7: 1-6.

21. تثنیه، 8: 19-20.

22. Self – existence.

23. اشعیا، 44: 6. لازم به ذکر است، اشعیای نبی قبل از دوران جلای بابلی است که افرادی مثل ول‌هاوزن معتقدند یکتاپرستی در آن زمان و آن دوران در میان بنی‌اسرائیل شکل گرفته است.

24. Self – Sufficient.

25. Necessarily existent.

26. Contingent existent.

27. Sustainer.

28. پیدایش، 1: 1- 31.

29. Eternality.

30. اشعیا، 44: 6.

31. ر.ک: اشعیا، 9: 6.

32. Ever Lasting.

33. Time Less.

34. Omni Potent.

35. خروح، 6: 2-3.

36. تثنیه، 10: 14.

37. Omni Science.

38. 1سموئیل،‌2:‌ 4.

39. مزامیر، 139:‌ 1-6.

40. Omni Presence.

41. مزامیر 139: 7-13.

42. ر.ک: ایزودور اپستاین، یهودیت، بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، ص. 36.

43. Perfect goodness.

44. مزامیر، 143: 10.

45. مزامیر، 103: 8.

46 اشعیا، 45: 21.

منابع

کتاب مقدس (عهد عتیق)؛

آلن آنترمن، باورها و آئین‌های یهودی، ترجمه رضا فرزین، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1385.

حسینی، سیداکبر، «حقیقت غائی، رویکردها و نگرش‌ها»، معرفت، ش 88، فروردین 1384، ص 9ـ16.

ایزودور اپستاین، یهودیت، بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، چ دوم، تهران، موسسة پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، 1388.

David Sperling, "God in Hebrew Scriptures", in: The Encyclopedia of Religion, ed. by: Mircea Eliade, Macmillan Publishing Company, New York,1987.

منبع: فصل‌نامه معرفت ادیان شماره 8

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

تشکرات از این پست
YaSiN313
دسترسی سریع به انجمن ها