پاسخ به:بررسی چهارده اعجاز علمی قرآن در تفسیر نمونه
چهارشنبه 15 آبان 1392 8:42 AM
بررسی
نکته اول ـ تفسیر علق به معنای موجود صاحب علاقه که اشارهای است به روح اجتماعی انسان و علقه انسانها به همدیگر و همچنین تفسیر علق به گل آدم(ع) که حالت چسبندگی داشته است با ظاهر و سیاق آیات تناسب ندارد.
نکته دوم ـ تفسیر علق به معنای خون بسته آویزان به رحم، با سیاق آیات متناسب است، به ویژه آنکه این مرحله از خلقت انسان در علم جنینشناسی جدید به عنوان واسطهای بین نطفه و مضغه (گوشت شدن) به شمار میرود؛ یعنی حدود 24 ساعت این خون بسته به جدار رحم آویزان است و از خون آن تغذیه میکند تا شکلگیری علقه کامل شود.
با آنکه خداوند در قرآن میتوانست از تعبیر «الدم المنقبضة او المتصله» (خون بسته) استفاده کند، اما تعبیر زیبای «علق» را به کار برد که هم بسته بودن و هم آویزان بودن آن را برساند. با توجه به عدم پیشرفت علم جنینشناسی در 14 قرن قبل و عدم آگاهی مردم و پزشکان از این مرحله دقیق وظریف تکامل انسان، میتوان نتیجه گرفت که این نوعی رازگویی قرآن است که بشر را به اسرار خلقت خویش آگاه میکند.
نکته سوم ـ معجزه آن است که دیگران از آوردن مثل آن عاجز باشند و اعجاز علمی قرآن در غیبگویی آن است که دیگران نتوانند به طریق عادی از آن اطلاع یابند و آن خبر را بیاورند، در حالی که مردم زمان صدر اسلام هم به پیگیری نطفه در درون زنان تازه حامله شده از طریق کالبد شکافی اقدام مینمودند و پی میبردند که یک مرحله از خلقت انسان خون بسته آویزان است، همانطور که بعدها این مطلب علمی روشن شد. هر چند در آن زمان این امر انجام نشده و خبر قرآن برای آنان تازگی داشت و این مطلب عظمت قرآن را میرساند، ولی دلیلی برای عجز مردم و معجزه بودن این مطلب نیست (رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 2/ 487).
12ـ شکلگیری استخوانها در جنین
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا (مومنون/ 14)؛ «سپس آب اندک سیّال را به صورت [خون بسته] آویزان آفریدیم؛ و [خون بسته] آویزان را به صورت (چیزى شبیه) گوشت جویده شده آفریدیم؛ و گوشت جویده شده را به صورت استخوانهایى آفریدیم و بر استخوانها گوشتى پوشاندیم».
نکته علمی
تفسیر نمونه ذیل آیه چنین مینویسد.نویسنده «تفسیر فی ظلال» ذیل آیه مورد بحث در اینجا جمله عجیبی نقل میکند و آن اینکه جنین بعد از آنکه مرحله علقه و مضغه را پشت سر گذاشت، تمام سلولهایش تبدیل به سلولهای استخوانی میشود و بعد از آن تدریجاً عضلات و گوشت روی آن را میپوشاند.
بنابراین، جمله کَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا یک معجزه علمی است که پرده از روی این مسأله که در آن روز برای هیچکس روشن نبود، بر میدارد؛ زیرا قرآن نمیگوید: «ما مضغه» را به استخوان و گوشت تبدیل کردیم، بلکه میگوید: ما «مضغه» را به استخوان تبدیل کردیم و بر استخوانها لباس گوشت پوشاندیم. این اشاره است به اینکه مضغه نخست به استخوان تبدیل میشود و بعد از آن، گوشت روی آن را میپوشاند (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 14/ 213).
بررسی
ادعای اعجاز علمی قرآن در اینکه تمام سلولهای جنین تبدیل به سلولهای استخوانی میشود و سپس کم کم گوشت و عضلات روی آنها را میپوشاند، از دو جهت قابل بحث است.الف) مطلب فوق از لحاظ علمی قابل قبول نیست؛ زیرا متخصصان علم جنینشناسی تصریح کردهاند که جنین اولیه انسان به سه لایه تقسیم میشود که سلولهای استخوانی (سلکروتوم ) از لایه وسطی (مزودرم) تشکیل میشود. پس همه سلولهای جنین تبدیل به استخوان نمیشود.
ب) قرآن کریم میفرماید: فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا (مؤمنون/ 14). جالب این است که قرآن قبل از این جمله در همین آیه میفرماید: ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ؛ یعنی تعبیر «جعل» (قرار دادن) میآورد، اما در اینجا تعبیر، تغییر کرده و واژه «خلق» آمده است.
کلمه «خلق» به معنای ایجاد تنها نیست، بلکه ایجاد همراه با کیفیت مخصوص است وحتی برخی لغویان گفتهاند: اصل لغت «خلق» به معنای تقدیر (اندازه زدن) است (مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ، 3/ 109)؛ بنابراین ترجمه آیه تنها ایجاد استخوان نیست، بلکه ایجاد گوشت کوبیده با کیفیت خاص (استخوانی و محکم شده) است؛ به عبارت دیگر، این استخوان همان «مضغة مخلقة» است؛ یعنی گوشت کوبیدهای که تسویه و تعدیل شده و تمایز یافته است.
در آیه مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ (حج/ 5) مضغه (جنین گوشتی) به دو مرحله غیر متمایز و متمایز تقسیم میشود که مرحله استخوانبندی جنین (عظام)، مصداق مرحله تمایز یافتن جنین (مخلقه) است. پس نتیجه میگیریم که مضغه دو قسم است: مخلقه و غیر مخلقه؛ و مضغه مخلقه همان جنین تمایز یافته است که اعضا، استخوانبندی و... آن مشخص شده است. پس مضغه به دو قسم استخوانی (عظام) و غیراستخوانی تقسیم میشود؛ چرا که معنای تمایز همین تقسیم به چند قسم (استخوان، اعضا و...) است.
نتیجه میگیریم که نمیتوان گفت، مقصود قرآن این است که تمام «مضغه» (جنین گوشتی) تبدیل به استخوان شده است، بلکه قسمت استخوانی جنین، قسمتی از تمایز جنین است به اعضا، جوارح، گوشت، استخوان و ... . از اینجا معلوم میشود که سخن منقول در تفسیر نمونه در باره تبدیل تمام سلولهای جنین به سلولهای استخوانی با خود آیه 14 سوره مؤمنون نیز سازگار نیست.
آیه 14 سورة مؤمنون اشارات علمی حیرتانگیزی دارد و همانطور که ملاحظه شد، با جدیدترین یافتههای جنینشناسان منطبق است و این عظمت علمی قرآن کریم را ثابت میکند، اما به نظر میرسد که این مطلب نیز اعجاز علمی قرآن را اثبات نمیکند؛ چرا که اشاره قرآن بسیار مجمل و کلی است و نمیتوان گفت که بشریت در زمان نزول قرآن اطلاعی از این مطلب کلی نداشت. انسانها معمولاً در طول عمر خود بچههای سقط شده انسانهای دیگر را میبینند و یا در هنگام استفاده از گوشت حیوانات حامله با بچههای ناقص آنها برخورد کرده بودند.
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست