پاسخ به:بررسی چهارده اعجاز علمی قرآن در تفسیر نمونه
سه شنبه 14 آبان 1392 9:06 AM
نکتة علمی
امروزه برای ما روشن شده است که ستارگان آسمان هر کدام جایگاه مشخصی دارد و مســیر و مدار آنها که طبق قانون جاذبه و دافعه تعیین میشود، بسیار دقیق و حساب شده است. سرعت سیر هر کدام از آنها با برنامه معینی انجام میپذیرد. این مسأله گرچه در کرات دور دست دقیقاً قابل محاسبه نیست، اما در منظومه شمسی که خانواده ستارگان نزدیک به ما را تشکیل میدهد، دقیقاً مورد بررسی قرار گرفته و نظام مدارات آنها به قدری دقیق و حساب شده است که انسان را به شگفتی وا میدارد.
هنگامی که به این نکته توجه کنیم که طبق گواهی دانشمندان تنها در کهکشان ما حدود یک هزار میلیون ستاره وجود دارد و در جهان، کهکشانهای زیادی موجود است که هر کدام مسیر خاصی دارد، به اهمیت این سوگند قرآن بیشتر پی میبریم. همچنین دانشمندان فلکی معتقدند این ستارگان که تعداد آنها بیش از میلیاردها عدد است، فقط قسمتی از آنها را با چشم غیرمسلح میتوان دید و قسمت بسیار بیشتری را جز با تلسکوبها نمیتوان دید. حتی قسمتی از آنها با تلسکوب هم دیدهشدنی نیست، بلکه فقط با وسائل خاصی میتوان از آنها عکسبرداری کرد و همه اینها در مدار مخصوص خود شناورند و هیچ احتمال نیز وجود ندارد که یکی از آنها در حوزة جاذبه ستاره دیگری قرار گیرد یا با ستاره دیگری تصادف کند.
در واقع، چنین تصادفی همانند این است که فرض کنیم یک کشتی اقیانوسپیما در دریای مدیترانه با کشتی دیگری در اقیانوس کبیر تصادف کند، در حالی که هر دو کشتی به یکسو و با سرعت واحدی در حرکتند. چنین احتمالی اگر محال نباشد، لااقل بعید است. با توجه به این اکتشافات علمی از وضع ستارگان اهمیت سوگند بالا بیشتر روشن میگردد؛ از اینرو، آیه بعد میافزاید: وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ (واقعه/ 76)؛ «و مسلماً، آن سوگند بزرگى است، اگر (بر فرض) بدانید!».
این آیه به خوبی گواهی میدهد که علم و دانش بشر در آن زمان این حقیقت را به طور کامل درک نکرده بود و این خود که در عصری که شاید هنوز عدهای میپنداشتند ستارگان میخهای نقرهای هستند که بر سقف آسمان کوبیده شدهاند، یک اعجاز علمی قرآن به شمار میرود. یک چنین بیانی، آن هم در محیطی که به حق محیط جهل و نادانی بود، محال است از یک انسان عادی صادر شود (همان، 23/ 265).
3ـ حرکت دورانی و جریانی خورشید
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَااللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِوَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (یس/ 38ـ40)؛ «و خورشید که تا قرارگاهش روان است؛ این اندازهگیرى (خداى) شکستناپذیر داناست * و ماه را برایش منزلگاههایى قرار دادیم، تا اینکه همچون شاخک دیرینه [قوسى شکلِ زرد رنگ] برگردد * نه خورشید برایش سزاوار است که ماه را دریابد، و نه شب بر روز پیشى گیرنده است؛ در حالى که هریک در مدارى شناورند».
نکتة علمی
آن روز که این آیات نازل شد، فرضیه هیأت بطلمیوس با قدرت هر چه تمام بر محافل علمی حاکم بود. طبق این فرضیه، اجرام آسمانی به خودی خود گردشی نداشتند، بلکه در دل افلاک که اجسامی بلورین و همچون طبقات پوست پیاز روی هم متراکم بودند، میخکوب شده بودند و حرکت آنها تابع حرکت افلاکشان بود.
بنابراین، در آن روز نه شناور بودن خورشید مفهومی داشت و نه حرکت طولی و جریانی آن، اما بعد از فرو ریختن پایههای فرضیة بطلمیوس در پرتو کشفیات قرون اخیر و آزاد شدن اجرام آسمانی از قید و بند افلاک بلورین، این نظریه قوت گرفت که خورشید در مرکز منظومه شمسی ثابت و بیحرکت است و تمام منظومه شمسی پروانهوار به گرد آن میچرخند.
در اینجا باز مفهوم تعبیرات آیات فوق که حرکت طولی و دورانی را به خورشید نسبت میداد، روشن نبود تا اینکه باز علـم به پیشرفت خود ادامـه داد و حرکتهایی برای خـورشید ثابت شد حرکتهایی از قبیل:
1ـ حرکت وضعی آن به دور خودش؛ 2ـ حرکت طولی آن همراه منظومه شمسی به سوی نقطه مشخصی از آسمان؛3ـ حرکت دورانی آن همراه مجموعه کهکشانی که جزیی از آن است.و بدین ترتیب، یک معجزه دیگر علمی برای قرآن به اثبات رسید.برای روشنتر شدن این مسأله، قسمتی از بحثی را که در یکی از دایرةالمعارفها پیرامون حرکت خورشید آمده است، در اینجا میآوریم.
خورشید دارای حرکات ظاهری (حرکت یومی و حرکت سالیانه) و حرکات واقعی است. خورشید در حرکت یومی و حرکت ظاهری کره آسمان شرکت دارد. در نیمکره ما از مشرق طلوع میکند، در طرف جنوب از نصف النهار محل میگذرد و در مغرب غروب مینماید. عبور آن از نصف النهار (ظهر حقیقی) را مشخص میسازد. خورشید، حرکت (ظاهری) سالیانهای به دور زمین نیز دارد که هر روز آن را نزدیک یک درجه از مغرب به طرف مشرق میبرد. در این حرکت، خورشید سالی یکبار از مقابل برجها میگذرد. مدار این حرکت در صفحه دائرة البروج واقع است. این حرکت در تاریخ نجوم اهمیت فراوان داشته است، اعتدالین و انقلاب و میل کلی مربوط به آن، و سال شمسی مبتنی بر آن است.
علاوه بر این، حرکات ظاهری حرکت دورانی کهکشان، خورشید را با سرعت حدود یک میلیون و یکصد و سی هزار کیلومتر در ساعت در فضا میگرداند، اما در داخل کهکشان ثابت نیست بلکه با سرعتی قریب هفتاد و دو هزار و چهارصد کیلومتر در ساعت! به جانب صورت فلکی حرکت میکند و اینکه ما از این حرکت سریع خورشید در فضا بیخبریم، به سبب دوری اجرام فلکی است که مأخذ تشخیص این حرکت وضعی خاص نیز هست. دوره حرکت وضعی خورشید در استوای آن حدود بیست و پنج شبانه روز میباشد (همان، 18/ 388).
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست