پاسخ به:رخشایی معرفت الهی در هستی نبی اکرم(ص)
سه شنبه 14 آبان 1392 8:56 AM
خدا او را با نوری فروزنده و برهانی روشن و راهی پیدا و آشکار و کتابی هدایتگر مبعوث فرمود خاندانش بهین خاندان، درخت بارور وجودش بهترین درخت، درختی بوده شاخسارانش بس فرازمند و میوههایش در دسترس همگان است، زادگاهش مکه و هجرتگاهش مدینه طیبه بوده است. آنجا است که نام و کلامش به فراز و اوج رسیده و آوازش و پیامش در آفاق پیوست.
این توصیف از نبی اکرم(ص) با اَسجاعی آهنین و مفاهیم و معانی بلند و مستند به آیات و احادیث بهویژه معرفتِ جایگاهِ پیامبر را گلباران کرده است. به عنوان نمونه تعابیر «نورِ الْمُضیءِ»، «الْبُرْهَانِ الْجَلیِّ»، «الْکِتَابِ الْهَادِی»، «شَجَرَتُهُ خَیْرُ شَجَرَةٍ» و «أَثْمَارُهَا مُتَهَدِّلَةٌ» به ترتیب به آیههای ذیل اشاره دارد:یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَ بِّکُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَیکُمْ نُورًا مُبینًا. (نساء / 174) ای مردم در حقیقت برای شما از جانب پروردگارتان برهانی آمده است و ما به سوی شما نوری تابناک فرو فرستادهایم.ما کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا. (شوری / 52) تو نمیدانستی کتاب چیست و نه ایمان [کدام است] ولی آن را نوری گردانیدیم.
إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتی هِی أَقْوَمُ. (اسراء / 9) قطعاً این قرآن به [آیینی] که خود پایدارتر است راه مینماید.أَ لَمْ تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیبَةً کَشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُهَا ثَابتٌ وَفَرْعُهَا فی السَّمَاءِ، تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بإِذْنِ رَ بِّهَا. (ابراهیم / 24 و 25) آیا ندیدی خدا چگونه مثلزده سخنی پاک که مانند درختی پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است، میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد.
انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ. (انعام / 99) به میوه آن چون ثمر دهد بنگرید.بُعِثْتُ بالحَنیفیَّةِ السَّمحةِ السَّهلةِ. (مجلسی، بیتا: 64 / 136) من با دینی ساده و آسان برانگیخته شدهام.در بیان بلاغتنشان امیرمؤمنان(ع) وصف مراتب عرفانی نبیاکرم(ص)، در پایان عمر پربرکت جسمانی ایشان، به گونهگونه توصیفها برمیخوریم که در عباراتْ یاد شده؛ مانند تعبیر «عَلَا بهَا ... صَوْتُهُ؛ (شریف رضی، 1365: خ 161)
از سرزمین مدینه آوازهاش همهگیر شود» که این علو و ارتفاع، ارتفاع مقامی است نه مکانی براساس آیات ذیل: یرْفَع ِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ. (مجادله / 11) خدا [رتبه] کسانی از شما را که گرویده و کسانی را که دانشمندند [بر حسب] درجات بلند گرداند.
إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ. (فاطر / 10) سخنان پاکیزه به سوی او بالا میرود و کار شایسته به آن رفعت میبخشد. مضامین این عبارات قرآنی و تعبیر علی(ع) در ادبیات چه انعکاسهای بلندی از تعالی نفس و تجلی جان و ایمان دارد، چیزی است که در شعر حافظ چنین میتابد:
چنین قفس نه سزای چو من خوشالحانی است
روم به گلشن فردوس مرغ آن چمنم
حالات این خاتم پیامبران در حال مرگ نیز چنان دلربا و ملکوتی است که در حال نزع روان این عبارات امیرمؤمنان(ع) چقدر نوشیدنی و به گوارش فهم و جان رساندنی است که میفرمایند:وَ لَقَدْ قُبضَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِی وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فی کَفِّی فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهی وَ لَقَدْ وُلِّیتُ غُسْلَهُ(ص) وَ الْمَلَائِکَةُ أَعْوَانِی فَضَجَّتِ الدَّارُ وَ الْأَفْنیَةُ مَلَأٌ یَهْبطُ وَ مَلَأٌ یَعْرُجُ وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعی هَیْنَمَةٌ مِنْهُمْ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّى وَارَیْنَاهُ فی ضَرِیحِهِ ... . (شریف رضی، 1365: خ 197)
در حالی جان عاریت از اندام خیرالبشر جدا میشد که سر مبارکش در سینه من بود و سیل و جریان وداعگویان جان آن روح بزرگ را احساس میکردم از دستهای من جانش پرواز میکرد درحالیکه فرشتگان، پیرامونش فرود میآمدند و خانه و اطراف آن به ناله در آمده بود. گروهی از فرشتگان فرود میآمدند و گروهی بالا میرفتند و هیاهوی آنان که درودگویان بر وجود گرامی وی پَر میکشیدند و صدای بالشان از گوش من جدا نمیگشت تا آنگاه او را در آرامگاه نهادیم ... .
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست