پاسخ به:دلنوشته های محرم/ تاپیک با امتیاز ویژه
پنج شنبه 16 آبان 1392 7:30 AM
مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا
گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا
پیشتر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا
جام اشک و خون گرفتم از سبوی کربلا
با وجود نهرجاریّ فرات و علقمه
خون ثارالله شد آب وضوی کربلا
اشک چشم زینب و خون حسین بن علی
گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا
گه کشد در قتله گه گاهی به سوی علقمه
گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا
در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک
می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست