پاسخ به:دلنوشته های محرم/ تاپیک با امتیاز ویژه
چهارشنبه 15 آبان 1392 1:36 PM
من از اشکی که می ریزد ز چشم یار می ترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم
رها کن صحبت یعقوب و دوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازارمی ترسم
همه گویند این جمعه بیا ، اما درنگی کن
از این که باز عاشورا شود تکرار می ترسم
تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که منصب می شود انکار می ترسم