پاسخ به:حکمت گونهگونی روزیها از دیدگاه قرآن
شنبه 11 آبان 1392 8:35 AM
3. مصلحت آفریدگان
خداوند برپایه مصلحت بندگان، روزی آنان را مقدر فرموده و هر پدیدهای در این عالم، برپایه نظامی دقیق و حکیمانه شکل گرفته است. در اندیشه اسلامی، «حکمتِ پروردگار» امری مسلم میباشد (دانش، 1389: 84) که منشأ ظهور هر حرکت و خاستگاهِ آفرینش هر آفریدهای تلقی میگردد. خداوند از انجام فعل بیهوده مبراست و هریک از پدیدههای این عالم با هدفی الهی ایجاد شدهاند و مشیت و اراده پروردگار، برپایه تدبیر حکیمانهاش جاری میگردد. (صدرالدین شیرازی، 1383: 4 / 230؛ مازندرانی، 1421: 3 / 270؛ مجلسی، 1370: 2 / 155)
ازسویدیگر، مقام ربوبی خداوند اینگونه اقتضا میکند که حکمتش همواره برپایه مصلحتی (ابنکثیر دمشقی، 1419: 5 / 66) جریان یابد؛ (رازی، 1420: 20 / 330) ازاینرو تفاوت روزیها نیز همچون سایر امور عالم، در گستره حکمت الهی و با اشراف کامل خداوند پدید میآید. یکی از دلایل تفاوت روزیها نیز حکمت آفریدگار است که برپایه صلاح بندگان جاری میگردد. (خطیب بغدادی، بیتا: 6 / 15 ـ 14؛ طبرسی، 1412: 9 / 40)
از مجموع سخنان پیشگفته، صحت این ادعا ثابت میشود که مؤثر اصلی در عرصه تقدیر ـ و بهتبعِ آن تفاوتِ روزیها ـ حکمت آفریننده و مصلحت بنده میباشد. مقام خداوندی، آگاهی به احوال همه بندگان را اقتضا میکند (طباطبایی، 1389: 13 / 88) و او در افاضه روزی به هریک از ایشان، مصلحتِ او را درنظر میگیرد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت:
اولاً: بر همگان لازم است نسبتبه آن روزی که برای آنها مقدر شده، خشنود و تسلیم قضای الهی باشند. (مطهری، 1371: 97) اینگونه اعتقاد راسخ و قطعی به حکمت و تدبیر الهی که نتیجهاش «توکل و اعتماد» به خداست، (نیشابوری، 1406: 460) ترس از فقر را از میان میبرد.
ثانیاً: آنچه خداوند برپایه حکمتِ مصلحتسنجش برای هرکس مقرر فرموده است، قطعی میباشد و تغییر در آن راه نخواهد داشت؛ هرچند وی همه عناصر آفرینش را در جهت زیادت یا نقصانِ آن بسیج نماید. (ابنحمید، 1408: 214)
تفاوت روزیها؛ اثبات عدالت الهی یا نفی آن
اگر اختلاف روزیها با اشراف خداوند و ازجانب او ظهور مییابد، آیا تفاوت شگفتآورِ روزیها با عدل و دادِ الهی سازگار است؟ خداوند در قرآن کریم به تضمین و تکفل روزیها وعده داده است: وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَیعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ. (هود / 6) هیچ جنبندهای در زمین نیست؛ مگر آنکه خداوند آرامگاه و ودیعت جایش را میداند و همه چیز در کتاب مبین ثبت است.
این وعده پروردگار سبب شده تا برخی خیال کنند خداوندِ روزیرسان باید بهره همه در رزق را مساوی گرداند که بطلان آن ثابت شد. افزون بر این، وعده تضمین و تکفل روزیها، در اندیشه گروهی دیگر، تلقی طلبکارانهای پدید آورده است؛ از نگاه این دسته، روزیرسانی به انسان، امری واجب برعهده خداوند تلقی میگردد. بنابر چنین نگرشی، افزون بر آنکه فرایندِ روزیرسانی، الزامی آشکار بر خداوند است، تفاوت افراد در بهرهمندی از روزیها نیز گونهای تبعیض بهحساب میآید.
ازاینرو این باور در غایتِ خود، اختلاف روزیها را منافی با عدالت الهی ارزیابی میکند سرزدنِ آن از ذات حضرت حق را از مقوله ارتکاب «قبیح» برمیشمرد. بطلانِ این تلقی نیز روشن است. اگرچه این وعده پروردگار، گونهای وجوب را به ذهن متبادر میسازد (تمیمی آمدی، 1405: 2 ـ 1 / 86)، ازآنجاکه مجازات خداوند و نفوذ هرگونه زیان در وجودش ممکن نیست، تصور امر واجب برعهده خداوند نیز محال است؛ ازاینرو غزالی تصریح میکند:
برخی بر این باورند که آفرینش و مکلف شدنِ پس از آن بر خداوند واجب است؛ اما برهانِ حق در این مورد آن است که بگوییم: سخن کسی که میگوید: آفرینش و تکلیفِ پس از آن بر خداوند واجب است، مفهوم نیست؛ ازاینرو مفهوم این واژه نزد ما عبارت است از: آنچه برای تارک آن زیانآور باشد؛ چه زیان دنیایی و چه آخرتی. یا به دیگر سخن، واجب عبارت از هر چیزی است که نقیضش محال باشد و حال آنکه، زیان در حقِ خداوندِ بلندمرتبه محال است. (1421: 198 ـ 197)
مقوله وجوب درباره موجودی قابل تصور است که اگر از وجوب عدول نمود، متضرر شود و امکان مجازاتِ وی وجود داشته باشد؛ درحالیکه وجود خداوند مبرای از زیان و گرفتاری در سختی مجازات است؛ ازاینرو روزیرسانی، تفضّل خداوند است، نه امر واجبی برعهده او؛ بهعلاوه اینکه، اگر بر وجوب عهدهداری این امر ازسوی خداوند اصرار شود، این مقوله از قبیل وجوب کلامی بشمار خواهد آمد، نه وجوب فقهی.
بر این اساس، آنگونه که از معنای تفضل برمیآید، نابرابری در مقوله تفضل قابل تصور بوده، محال نمیباشد؛ چه اینکه، تفضلکننده بهدلخواه خود، سهم دستهای را افزون و سهم گروهی را اندک مقرر مینماید. با وجود اثبات روزیرسانی تفضلی (نه وجوبی) ازسوی خداوند، انجام فعل عبث از او محال است و آنچه انجام میدهد، برپایه حکمت میباشد؛ چه فهم این حکمتها برای بندگان حاصل شود و چه به چنین معرفتی دست نیابند. (احمدی و پورطالمی، 1389: 25)
اگرچه ثابت شد که حکمت پروردگار براساس مصلحت و منفعت آدمی جریان مییابد، از اینکه کدام عنصر، صلاحِ او را رقم میزند، سخنی بهمیان نیامد. بررسی آرا ارائهشده در اینزمینه نشان میدهد استعداد و ظرفیت انسان، عامل تعیینکننده مصلحت وی میباشد: «بدون شک، اختلافی که در میان انسانها از نظر بهرههای مادی و درآمدها وجود دارد، قسمت مهمش به تفاوت استعدادهای آنها مربوط است». (مکارم شیرازی و همکاران، 1377: 11 / 312)
عدهای تفاوت استعدادها و از پی آن تفاوت در روزیها را برنمیتابند؛ اما باید این باور در سرشت انسان نهادینه شود که استعدادهای مختلف، امری انتخابی و اختیاری نیست؛ بلکه لازمه دوام نظام آفرینش تلقی میشود. تفاوت استعدادها، خاستگاه سلیقهها و قرایح گوناگون بشمار میآید و تفاوت سلیقهها سبب بروز و ظهور انگیزهها، رفتارها و گفتارهای متفاوت خواهد شد؛ به بیان بهتر، اگر جهانی را فرض کنیم که همه آفریدگان آن دارای استعدادهای یکسان باشند، آنگاه در چنین جهانی:
1. یکایک افراد این جامعه از روزی یکسان بهرهمندند؛
2. همگان انگیزهای واحد دارند؛
3. از همگان رفتار یکسان سرمیزند؛
4. گفتار افراد این جامعه برابر است؛ ...
دستاورد چنین جامعهای یکنواختی خواهد بود و سرشت انسان که تنوعطلب است، این یکنواختی را برنمیتابد؛ ازاینرو فرجام چنین نظامی جز تباهی و انحطاطِ زودرس نخواهد بود. از برآیند مطالبِ پیشگفته برمیآید که تفاوت افراد بشری در استعدادها و توانمندیها طبیعی و ذاتی است و نهتنها نابخردانه تلقی نمیشود، بهطور کامل پسندیده است و هر انسانِ حقیقتنگر بر عقلانی و منطقی بودنِ آنها صحه میگذارد؛ اما برخی تفاوتها مصنوعی است و هیچ خرد سلیمی آنها را تأیید نمیکند.
بخشی از تفاوتهای جسمی و روحی مردم با یکدیگر، معلول اختلاف طبقاتی و مظالم اجتماعی یا سهلانگاریهای فردی است که هیچگونه پیوندی با دستگاه آفرینش ندارد و با از میان رفتنِ نظام طبقاتی و فراگیری عدالت اجتماعی در سطح جامعه برچیده خواهند شد. شریعت اسلامی هیچگاه و در هیچزمان اینگونه تفاوتها را تأیید نکرده است. (همان: 3 / 366 ـ 365)
بنابراین اگر اختلاف انسانها در ساختمان روحی و جسمیِ وجودشان طبیعی و ازجانب آفریننده ایجاد شده باشد، مقتضای حکمت و مصلحتسنجی پروردگار است و عدالت هیچگاه نمیتواند از حکمت جدا باشد؛ اما تفاوتهای ساختگی در این مقوله جای نداشته، به ضعف و ناتوانی حکومتها در برقراری عدالت اجتماعی بازمیگردد.
با توجه به اثبات این حقیقت که ظرفیت و استعداد طبیعی و ذاتی افراد گوناگون است، مصلحتِ آنان با هم تفاوت دارد و ازآنجاکه حرکتِ حکمت الهی برپایه مصلحتِ بشر است، خواستِ خداوند برای هریک از افراد بشر، مختص خود او میباشد؛ بر این اساس، روزی هرکدام با دیگری تفاوت دارد و این نهتنها با عدالت الهی منافاتی ندارد، ازآنجاکه بنابر مصلحت آنان افاضه میگردد، تأییدکننده آن نیز میباشد.
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست