0

حکمت گونه‌گونی روزی‌ها از دیدگاه قرآن

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:حکمت گونه‌گونی روزی‌ها از دیدگاه قرآن
شنبه 11 آبان 1392  8:34 AM

تفاوت روزی‌ها

بهره‌مندی نابرابر همگان از روزی، مسئله‌ای است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است: أ‌َهُمْ یقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَ بِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَینَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّ نْیا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْض‌ٍ دَرَجَاتٍ لِیتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْر‌ِیا وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ. (زخرف / 32)

آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا میان‌شان تقسیم کردیم و برخی را بر گروهی برتری دادیم تا دیگران را به خدمت گیرند؛ و حال آنکه رحمت پروردگارت از آنچه جمع‌آوری می‌کنند، بهتر است.

فقره دیگری که این مقوله در آن بازتاب یافته، این آیه است: «وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْض‌ٍ فِی الرِّزْق‌ِ فَمَا الَّذ‌ِینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی ر‌ِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَکَتْ أ‌َیمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاءٌ أ‌َفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یجْحَدُونَ؛ (نحل / 71) و خداوند روزی برخی شما را بر گروهی دیگر برتری داده؛ اما آنها که برتری داده شده‌اند، حاضر نیستند از روزی خود به بردگان‌شان بدهند و همگی در آن برابر گردند؛ آیا نعمت خداوند را انکار می‌کنند؟!»

اگرچه هنگام سخن گفتن درباره «رزق» این واژه در نگاه نخست به «روزی‌های مادی» منحصر می‌گردد، نصّ این آیه چنین اذعانی نداشته و خدای سبحان این واژه را در معنای عام آن به‌کار گرفته است؛ بدین‌ترتیب، تلقی معنای خاص از واژه رزق و تفسیر آن به مقوله‌هایی مانند «مال و ثروت» و به‌طورکلی «روزی‌های مادی»، تلقی صحیحی به‌نظر نمی‌رسد؛ ازاین‌رو می‌توان فراگیری این واژه در آیه را چنان گسترده دانست که روزی‌های معنوی را نیز شامل شود و حوزه‌هایی چون زیرکی و نادانی، زیبایی و زشتی، خردمندی و بی‌خردی، تندرستی و بیماری و حتی نام نیکو و نام زشت را نیز دربرگیرد.

در تفسیر مفاتیح الغیب آمده است: مسئله تفاوت روزی‌ها همچون «دریایی» می‌ماند که کرانه و ساحلی ندارد! بر این اساس، این مقوله دارای چنان گستردگی‌ است که اگر انسان در آن سیری نماید، شگفتی‌اش افزون هم خواهد شد. (رازی، 1420: 20 / 243) اکنون باید فلسفه وجودی این گونه‌گونی در رزق واکاوی شود.  در این زمینه چند دلیل شمرده شده است:

1. عامل بقای آفرینش

اگر خداوند به همگان روزی همسان بدهد، دیگر نه «ارباب» معنا دارد و نه «برده»، نه «رئیس» و نه «مرئوس» و نه «مستمند» و نه «متموّل» (شوکانی، 1420: 4 / 663) در چنین نظامی که همه افرادش به‌لحاظ بهره‌مندی از روزی با هم برابرند، جز فساد، زوال و تباهی باقی نخواهد ماند. زمخشری (538 ـ 467 ق) در زمره عالمانی است که «حفظ نظام آفرینش» را دلیل تفاوت روزی‌ها دانسته است؛ وی در تفسیرِ آیه شریفه: «أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ ...» (زخرف / 32) آورده است:

خداوند کسی است که معیشت را میان مردمان تقسیم نمود و آن را بر ایشان تقدیر کرد و مدبرانه و عالمانه، احوال مردمان را با روزی و معیشت‌شان تدبیر فرمود. اما آنها را «برابر» قرار نداد؛ بلکه در مورد روزی آنها تفاوت قائل شد و منزلت مردمان را گوناگون تعیین نمود؛ ازاین‌رو برخی آنها را «توانمند» و برخی دیگر را «ناتوان»، شماری از آنها را «توانگر» و شماری دیگر را «نیازمند»، گروهی را «ارباب» و بقیه را «برده» مقرّر فرمود؛ تا هریک برای برآورده شدنِ نیازهایش به دیگری روی ‌آورده، در سختی‌ها از دیگری استمداد گیرد و هرکدام دیگری را در کارهایش رام خود سازد؛ تا [غنی و فقیر] از این راه در کنار هم زندگی کرده، پشتیبان یکدیگر باشند و به خواسته‌های خود دست یابند. (1407: 4 / 248)

و در خاتمه این‌گونه نتیجه‌گیری می‌کند: اگر خداوند آنها را بدون آنکه در تسخیر یکدیگر درآورد، به حال خودشان رها سازد و از تدبیر امورشان روی برتابد، «تباه» شده، «هلاک» خواهند گردید. (همان؛ نیز ر.ک: رازی، 1420: 27 / 630)

بر این اساس، خداوند مدبرانه و حکیمانه، روزی‌ها را نابرابر قرار داده تا برخی از مردم توانمند و برخی دیگر ناتوان باشند و از این رهگذر، گروهی را در تسخیر گروه دیگر درآورد. (فیض کاشانی، 1415: 1 / 447) اگر بنا باشد در جامعه‌ای همگان از روزی هم‌اندازه بهره‌مند شوند، دیگر انگیزه‌ای برای پیشرفت باقی نمانده، این مفاهیم، معنای خود را از دست خواهند داد؛ در چنین وضعیتی، ناکارآمدی عناصری مانند تلاش و کسب و کار در افزایش و کاهش روزی‌ها به باوری فراگیر تبدیل می‌شود (جمالی‌زاده، 1389: 56) که با نهادینه شدنِ این باور ازیک‌سو و افزون شدنِ این اعتقاد که انسان در دستیابی به روزی خود هیچ دخالتی ندارد و هرگونه نقش‌آفرینی در آن منتفی می‌باشد ازدیگرسو، رفته‌رفته پدیده شومِ «رکود و خمود» بر جامعه سایه خواهد افکند و چنین جامعه‌ای راه سقوط و فروپاشی را با شتاب خواهد پیمود.

نکته دیگر اینکه، نیازمندی افراد جامعه انسانی به یکدیگر، علاوه بر حفظ بقای نظام آفرینش، بی‌نیازی خداوند را نیز مبرهن نموده، یگانگی و وحدانیت او را به اثبات می‌رساند. (بحرانی، 1416: 4 / 857) به دیگر سخن، مفهوم بی‌نیازی ازجمله مفاهیمی است که دراثر به فعلیت رسیدنِ مفهومِ مخالف آن معنا خواهد یافت. در جامعه‌ای که نیازمندی در آن مفهومی غریب بشمار آید، ارزش و مزیت بی‌نیازی درک نخواهد شد. ازاین‌رو خداوند از راه نیازمند نمودنِ نوعِ بشر (طوسی، بی‌تا: 10 /38)، فضیلت بی‌نیازی را تنها در وجود خود منحصر نموده که این ویژگی در راستای اثبات یگانگی وی کارآمد می‌باشد.

2. بستر تجلی آزمون الهی

فرازهای پُرشماری از کلام وحی بر جزمیتِ وقوع آزمون‌های الهی تأکید دارند. هرگاه سخن از آزمون به‌میان می‌آید، ابزارها و شرایط برگزاری آن، ذهن را مشغول می‌سازد؛ ازجمله بایسته‌ها در به فعلیت رسیدنِ آزمون، وجود ظرف و مجرایی است که آزمون از بستر آن بروز یابد. مقوله تفاوت روزی‌ها ازآن‌رو که شمولیت دارد، یکی از مهم‌ترین بسترهای وقوع این مهم می‌باشد. (سیوطی، 1404: 4 / 124؛ طبرسی، 1413: 2 / 224)

هرچند تفاوت روزی‌ها مایه ابتلا بوده، هردو گروهِ توانگر و نیازمند به‌واسطه آن سنجیده می‌شوند، آزمون هریک به فراخور احوال‌ آنها خواهد بود؛ توانگران از طریق بخشش و دهش (زمخشری، 1407: 2 / 620) به نیازمندان و دستگیری از آنان آزمایش می‌شوند. محل ابتلای مستمندان نیز صبر و بردباری (حقی بروسوی، بی‌تا: 7 / 38) و پرهیز از ناشکری و ناسپاسی به درگاه الهی خواهد بود.

البته آزمون‌های الهی، بدان جهت انجام می‌شود که انسان به حال حقیقی خویش پی برده، از جایگاه خود در مسیر عبودیتِ پروردگار و فرمان‌برداری از ذات احدیت شناخت پیدا کند؛ وگرنه خداوند به همه احوال انسان، چه پیش از آزمون و چه پس از آن اشراف کامل دارد و در جهان آفرینش چیزی بر خداوند پوشیده نیست تا درپی رفع ابهام از آن برآید. (بحرانی، 1412: 1 / 462)

نکته دیگر اینکه غافلان و ناآگاهان، گشایش روزی را نشانه برتری تلقی نموده، روزی اندک را نشانه حقارت و خواری برمی‌شمارند. (طریحی، 1375: 3 / 448) قرآن کریم ضمن گزارشِ باورِ یادشده از زبان این دسته، این تفکر را با استفاده از لفظ «کَلّا» مردود اعلام می‌کند. (فجر / 17 ـ 15)

علامه فضل‌الله با کشیدن خط بطلان بر این باور، تفاوت روزی‌ها را بستری مناسب برای جریان یافتن آزمون الهی برشمرده، در تفسیر آیه شریفه «قُلْ إ‌ِنَّ رَبِّی یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشَاءُ وَیقْدِرُ وَلَکِنَّ أ‌َکْثَرَ النَّاس‌ِ لَا یعْلَمُونَ» (سبأ / 36) می‌نویسد:

گشادگی روزی، امتیازی را برای غنی و کمبود و تنگی آن، حقارتی را بر فقیر ثابت نمی‌کند؛ چه اینکه، هر دو وضعیت (تنگیِ روزی و گشادگی آن) ازجانب خداوند ایجاد شده و درحقیقت، تفاوت روزی‌ها و قبض و بسط آنها از اختلاف حرکت «حکمت» سرچشمه می‌گیرد؛ آن هم بدان سبب که این وسعت و مضیقت‌ها به «صلاح» صاحبان آنها می‌باشد؛ چه اینکه، گاهی نیازمندی و فقر، به‌جهت آزمودنِ فقیر است تا خداوند از این طریق، صبر و ایمانش را آزموده و در نتیجه «درجه‌اش» را ارتقا دهد؛ که مسلماً ضیق روزی برای چنین فردی خیر و نیکی تلقی می‌شود؛ اما در مقابل، گاهی استغنا و توانگری برای آزمایش و سنجش شکر و تقوای توانگر است؛ که اگر شکرگزار نباشد، «درجه‌اش» پایین آمده و همچون شرّی گردنش را خواهد گرفت. (1419: 19 / 56) بنابراین مقوله گونا‌گونی روزی‌ها غیر مرتبط و جدای از مقوله فضایل انسانی می‌باشد.

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها