پاسخ به:رابطه قرآن و آزادی و چالشهای آن
شنبه 11 آبان 1392 8:12 AM
چالشها
چالش اول: ارتداد و آزادی
اگر طبق آیه Gلاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِF (بقره/256) اکراه و اجباری در دین نیست، چرا افراد مرتد اعدام میشوند؟
پاسخها: آیه از دیدگاه مفسران و صاحبنظران معانی و تفسیرهای متعددی دارد و بر اساس برخی تفسیرها، اشکال مذکور اساساً وارد نیست. در برخی موارد هم جواب خاص داده شده است. بررسی و نقد تمام تفسیرهای آیه از حوصله این بحث خارج است اما با مرور بر مفردات آیه و تفسیرهای آن، به برخی پاسخها اشاره میکنیم.
اکراه: مشقّتی است که از خارج برانسان تحمیل شود (مفردات راغب، ماده کره)، ولی برخی مفسران آن را به معنای اجبار نیز گرفتهاند (طباطبایی، محمد حسین، همان، 2، 342).
دین: سلسلهای از معارف است که اعمالی را به دنبال دارد (همو). برخی از صاحبنظران دین را در این آیه به معنای ایمان (طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، 1، 140)، جزاء، تکالیف شرعی (راغب، مفردات، ماده کره) گرفتهاند.
تفسیرهای آیه (طبق آن چه در مفردات دانستیم و با توجه به شأن نزول آیه)
1ـ آیه به اوایل پیدایش اسلام مربوط است که هر کس میخواست، اسلام را میپذیرفت و هر کس نمیخواست، نمیپذیرفت (طبرسی، همان)، پس آیه به ظرف زمانی خاص مربوط است، در حالی که جنگ و احکام مرتد به زمان قدرت اسلام ارتباط دارد.
2ـ آیه در مورد کفار اهل کتاب است که در صورت پرداخت جزیه (مالیات مخصوص کفار اهل کتاب) و پذیرش شرایط مسلمانان میتوانند بر دین خود باقی بمانند و مجبور نیستند اسلام بیاورند (راغب، همان؛ طبرسی، مجمع البیان، 1، 603؛ جوامع الجامع، 1، 140). مرحوم شیخ طوسی; در تبیان نیز نقل میکند: «برخی آیه را به شأن نزولهای خاصی مربوط میدانند»، لذا عام نیست (شیخ طوسی، تبیان، 1، 311).
3ـ منظور این است که اگر کسی دین باطلی را از روی اکراه پذیرفت و به صورت تقیهای بدان اقرار کرد، حکمی (در دنیا) ندارد (راغب، همان) چون اکراه کننده، غیر مسلمانان و اکراه شونده، مسلمانان و مورد اکراه، غیر از دین اسلام است.
4ـ آیه در مورد آخرت است، یعنی اگر انسان در دنیا چیزی را از روی اکراه اطاعت کرد، در آخرت بر آن تکیه نمیشود و بر اساس آن محاسبه صورت نمیگیرد (همان). آیه در این صورت به جهاد و ارتداد ربطی ندارد.
5ـ دین در آیه به معنی «جزاء» است و معنای آیه این است: خداوند هرگونه بخواهد با افراد رفتار میکند و آنان را پاداش میدهد و کسی نمیتواند چیزی را بر خدا تحمیل کند (همان). در این صورت آیه به جهاد و ارتداد مربوط نمیشود، چون اکراه کننده، غیر خدا و اکراه شونده، غیر انسان است.
6ـ تکالیف شرعی اکراه و تحمیل مشقت بر انسان نیست؛ بلکه در حقیقت انسان را به بهشت میبرد و به سعادت میرساند (همان). این گروه به این حدیث پیامبر استناد میکنند: «عجب ربّکم من قوم یقادون إلی الجنة بالسلاسل» (همان). آیه، طبق این معنا، خبر میدهد که در حقیقت اکراهی در تکالیف شرعی نیست؛ هر چند ممکن است در ظاهر اکراه به نظر آید. این معنا شامل جهاد و ارتداد هم میشود.
7ـ آیه Gلاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِF با آیات جهاد نسخ شده است (طبرسی، مجمع البیان، 1، 603؛ جوامع الجامع، 1، 140). در این صورت بین آیه و احکام جهاد و ارتداد تنافی وجود ندارد؛ ولی علامه طباطبایی; این مطلب را با تحلیل آیه Gقَد تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّF ناسازگار مییابد (طباطبایی، محمد حسین، همان، 2، 344).
8 ـ دین در آیه به معنای ایمان است که اعتقاد قلبی و از سنخ اعتقاد و ادراک است، لذا قابل اکراه کردن نیست (طبرسی، جوامع الجامع، 1، 140؛ طباطبایی، همان، 2، 342؛ طوسی، همان، 2، 311؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، 7، 13 ـ 14). جهاد و احکام مرتد مربوط به ظواهر اسلامی (مثل اقرار به شهادتین) است و میتواند آنها را تأمین کند، اما نمیتواند ایمان قلبی ایجاد کند. آیه نیز از همین واقعیت خبر میدهد که ایمان تحمیل شدنی نیست.
در این صورت تعارض آیه با جهاد و احکام مرتد برطرف میشود، اما اشکال اساسی ـ منافاتی آزادی عقیده با اجبار افراد در این دو مورد ـ باقی میماند، لذا علامه در پاسخ آن میفرماید: جهاد برای احیای حق و دفاع است؛ نه اجبار دیگران. (طباطبایی، محمد حسین، همان، 3، 342 به بعد). در مورد احکام مرتد در قسمت بعدی توضیح میدهیم.
9ـ آیه معنای انشایی دارد، یعنی «لاتکرهوا فی الدین»؛ «مردم را در امور دینی اجبار نکنید و امور دینی را بر آنان تحمیل نکنید». (طبرسی، جوامع الجامع، 1، 140). در این صورت ظهور آیه در مورد اعمال و احکام دینی است، اما آیات جهاد، تخصیص به آیه است، یعنی تحمیل ظواهر دین بر مردم جایز نیست؛ مگر در باب جهاد ابتدایی با کفار که برای گسترش حق لازم است. در مورد تنافی آیه با احکام مرتد به چند گونه پاسخ دادهاند.
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست