پاسخ به:مبحث بیست و سوم طرح صالحین:امام رضا (ع)
شنبه 11 آبان 1392 3:30 PM
با سلام مجدد
امروز همکارم رفت مشهد خیلی دلم میخواست منم الان انجا بودم خیلی دلم گرفته این دلنوشته برای ...
اولین باری که برای زیارت حرمت به مشهد مشرف شدم بدون هیچ گونه بهانه ای بغض در گلوم حلقه زد, نتونستم بغضم را بشکونم. هنگامی که از دور چشمم به حرمت افتاد بغضم را شکستم. حرمت نورانی تر از خورشید بود . فقط سه روز فرصت داشتم. دوست داشتم تمام فرصتهایم را در حرمت بمانم و بگریم. گریستن در حرمت بسیار زیباست مخصوصا درموقع اذان مغرب و عشا حداقل برای من که اینطور بود انهم در سقاخانه