وضعیت ادیان دیگر در دوران ظهور حضرت مهدی
پنج شنبه 9 آبان 1392 1:17 PM
در روایـات مـربـوط به ظهور حضرت مهدی (عج ) آمده كه هیچ خانه ای در شهر و بیابان نمی ماند مـگـر ایـنـكه توحید در آن نفوذ می كند , یعنی اسلام به صورت یك آیین رسمی همه جهان را فرا خواهد گرفت و حكومت به صورت یك حكومت اسلامی درمی آید , و غیر ازقوانین اسلام چیزی بر جـهـان حـكومت نخواهد داشت و یا هیچ مانعی ندارد كه اقلیتی ازیهود و نصاری در پناه حكومت حـضـرت مهدی با شرایط اهل ذمه وجود داشته باشد زیرا حضرت مهدی مردم را به اجبار به اسلام نمی كشاند , و توسل او به قدرت و نیروی نظامی برای بسط عدالت و برانداختن حكومت های ظلم و قرار دادن جهان در زیر پرچم عدالت اسلام است نه برای اجبار به پذیرفتن این آیین , وگرنه آزادی و اختیارمفهومی نخواهد داشت .
این نکته را نباید فراموش کرد که اگر دینی پس از دین دیگر ظهور كرده، برای لغو كردن احكام آن دین نبوده است؛ بلكه دین جدید همواره برخی از احكام دین قبل از خود را حفظ و برخی دیگر از احكام آن را نسخ كرده است؛ زیرا زندگی انسان پیوسته نیاز به قوانین و دستورهای جدیدی دارد و دستورهای دینی جدید همیشه مطابق با اقتضای حال مردمان هر زمانی است. اگر به تاریخ مراجعه كنیم، متوجّه میشویم كه هیچ دینی، شریعت و دین پیش از خود را لغو و رد نكرده است؛ بلكه به درستی آن اعتراف كرده و همة پیامبران گذشته را نیز به رسمیّت شناخته است.
از آنجا كه دین، مسیر درست در جهت گام برداشتن به سوی انسانیّت را ترسیم میكند و در این مسیر، دست راهروان را میگیرد تا با حركت در مسیر درست به هدفشان برساند، ناگزیر باید حالات انسانی و ویژگیهای خاصّ جوامع مختلف بشری را نیز مدّنظر داشته باشد تا بتواند راحتتر كار راهنمایی مردم را انجام دهد.
هدف اصلی دین، حفظ كرامت انسانی، رساندن انسان به آن مقام والای مورد نظر پروردگار و یك زندگی برتر و به دور از پلیدیها و آلودگیها است.
در طول تاریخ، ادیان الهی زیادی وجود داشته و هر یك از آنها، مناسب زمان خود بودهاند و تا زمانی كه مناسب حال بشر آن دورهها بوده، ادامه داشته است، با پیشرفت انسان و گسترش آگاهیها در هر دوران، دینی جدید از طرف خداوند برای مردم آمده و برخی از احكام دین قبلی را نسخ كرده است و به طور كلّی، هدف این ادیان، آگاهیبخشی به انسانها بوده و عموماً ادیان، تمدّنی والا برای انسانها به ارمغان آوردهاند.
در طول تاریخ، ادیان الهی زیادی وجود داشته و هر یك از آنها، مناسب زمان خود بودهاند و تا زمانی كه مناسب حال بشر آن دورهها بوده، ادامه داشته است، با پیشرفت انسان و گسترش آگاهیها در هر دوران، دینی جدید از طرف خداوند برای مردم آمده و برخی از احكام دین قبلی را نسخ كرده است و به طور كلّی، هدف این ادیان، آگاهیبخشی به انسانها بوده و عموماً ادیان، تمدّنی والا برای انسانها به ارمغان آوردهاند
اینكه ادیان الهی در برخی موارد با هم اختلاف دارند، بدین دلیل نیست كه منشأ و منبع آنها مختلف است یا اینكه هر یك اصول خاصّ خود و متفاوت با ادیان دیگر دارند، باید دانست كه همة ادیان، مردم را به یكتاپرستی دعوت كرده و پس از آن برای ادارة امور اجتماعی مردم، احكامی بیان كردهاند.
پیامبران از نظر اصول اعتقادی و همچنین منشأ پیامبریشان با هم هیچگونه تفاوتی نداشتهاند؛ بلكه اختلاف آنان، در احكامی بوده كه بنابر مقتضیّات زمان و رشد فكری بشر در هر زمان، بیان كردهاند و به همین دلیل، هر پیامبری كه پس از پیامبر قبلی مبعوث شد، احكام و دستورهای پیشرفتهتری كه مناسب شرایط اجتماعی انسانهای آن دوران بود، اعلام نموده است و چون بشر دائماً در حال پیشرفت بوده و هست، بنابراین احكام و دستورهای پیامبران بعدی متناسب با احوال مردمان آن عصر بوده و طبیعتاً كاملتر از ادیان گذشتة خود است.
به همین دلیل است كه میگوییم، ادیان تكمیل كنندة ادیان گذشتهاند؛ زیرا مبدأ و منشأ ادیان یكی است و به همین علّت پیامبران در دوران مختلف، مژدة ظهور پیامبران پس از خود را میدادند و این خود بهترین دلیل برای اثبات این موضوع است كه دین، یكی است. خداوند بلند مرتبه و بزرگ فرمودهاند: «وَإِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ؛( سورة صف(61)، آیة 6.) و هنگامی را كه عیسی پسر مریم گفت: ای فرزندان اسرائیل! من فرستادة خدا به سوی شما هستم تورات را كه پیش از من بوده تصدیق میكنم و به فرستادهای كه پس از من میآید و نام او احمد است بشارتگرم.»
حركت ادیان با وفات پیامبران متوقّف نشده است؛ بلكه این حركت با ظهور پیامبران جدید و اولیا و ائمه ادامه یافته و البتّه راه، هدف و مسیر حركت همة آنان یكی بوده و همة مردم را دعوت به توحید و خداپرستی میكردهاند.
اگر دینی پس از دین دیگر ظهور كرده، برای لغو كردن احكام آن دین نبوده است؛ بلكه دین جدید همواره برخی از احكام دین قبل از خود را حفظ و برخی دیگر از احكام آن را نسخ كرده است؛ زیرا زندگی انسان پیوسته نیاز به قوانین و دستورهای جدیدی دارد و دستورهای دینی جدید همیشه مطابق با اقتضای حال مردمان هر زمانی است. اگر به تاریخ مراجعه كنیم، متوجّه میشویم كه هیچ دینی، شریعت و دین پیش از خود را لغو و رد نكرده است؛ بلكه به درستی آن اعتراف كرده و همة پیامبران گذشته را نیز به رسمیّت شناخته است، ادیان جدید تنها خواهان عمل به دستورهای جدید خود شدهاند و این موضوع اختصاص به دین اسلام ندارد؛ بلكه شامل تمامی شرایع و ادیان گذشته نیز میشود.
متأسّفانه، بسیاری از مردم این حقیقت را درك نكردهاند كه همة ادیان در یك جهت حركت میكنند و هدف واحدی دارند و ادیان الهی جدید، در حقیقت امتداد و دنبالة ادیان گذشته است و به همین دلیل، با تعصّب فراوان، پایبند ادیان گذشته شده و جدیدترین دینهای الهی را نپذیرفتهاند و این گونه، مردم جهان در حال حاضر، هر یك خود را پیرو دین خاصّی میدانند و این در حالی است كه دین، یكی است. جدا از این برخی از مردم از دین روی گردانده و اسیر هوا و هوس نفسانی خود شده و بشریّت به دلیل ترك احكام الهی، متحمّل زیانهای زیادی شده است.
هدف اصلی امام مهدی(علیه السلام)، حكمفرما ساختن دین اسلام و تشریح احكام واقعی آن برای مردم است تا مردم آن را بپذیرند و با توجّه به این، حكومت امام مهدی(علیه السلام) در حقیقت، دوران انتقال از تشتّت و چند دستگی و رسیدن به یكپارچگی فكری و مذهبی است
تعامل با ادیان اینگونه است كه ابتدا باید ادیان بشری و باطل كنار گذاشته شوند و شریعت و دین واقعی نشان داده شود. در احادیث معصومان(علیه السلام) آمده است كه ایشان سپاه خود را روانه میسازد و از «غار انطاكیه»، تابوت سكینه را خارج میسازند و در آن تابوت، نسخهای از تورات و نسخهای از انجیل وجود دارد و بر این اساس، با ادیان دیگر به احتجاج میپردازند. این روایت نكات زیادی در بردارد از جمله اینكه ایشان، محلّ این تابوت را میدانند و مسئلة احتجاج برای اثبات دین حق، اهمّیت زیادی دارد؛ زیرا انسان با دلیل و برهان میتواند چیزی را بپذیرد و به آن اعتقاد پیدا كند.
ظهور مقدّس ایشان و حوادث مربوط به آن به این محاجّهها محدود نمیشود و خداوند كمك خود را میفرستد. فرود آمدن حضرت مسیح(علیه السلام) و نماز خواندن پشت سر امام(علیه السلام) تنها برای تشویق مسیحیان به پیوستن به دین اسلام و امام مهدی(علیه السلام) است.
خداوند حضرت موسی(علیه السلام) را برای این هدف ذخیره قرار داده است؛ زیرا مسئله پیروز و چیره ساختن دین حق، اهمّیت زیادی دارد. نكتة دیگر اینكه دین مسیحیت در حال حاضر گسترش زیادی یافته و شمار زیادی از مردم در جهان پیرو این دین هستند و قدرت زیادی در جهان دارند. هدف اصلی امام مهدی(علیه السلام)، حكمفرما ساختن دین اسلام و تشریح احكام واقعی آن برای مردم است تا مردم آن را بپذیرند و با توجّه به این، حكومت امام مهدی(علیه السلام) در حقیقت، دوران انتقال از تشتّت و چند دستگی و رسیدن به یكپارچگی فكری و مذهبی است.