پاسخ به:اماکن زیارتى منتسب به امام زمان (عج) در ایران و جهان
جمعه 10 آبان 1392 4:11 PM
مسجد سهله، خانهی حضرت ابراهیم بود، هنگامی که به سوی عمالقه رفت.
خانهی حضرت ادریس آن جا بود و آن جا لباس میدوخت.
پایگاه سواره (حضرت خضر) آن جا است.
آن جا، تخته سنگ سبز رنگی است که تمثال همهی پیامبران در آن است.
در زیر آن سنگ، تربتی است که خداوند همهی پیامبران را از آن آفریده است.
محل عروج آن جا است.(30)
فاروق اعظم، آن جا است، که در نقطهای از آن است.(31)
آن جا، رهگذر مردمان است.
آن جا، از سرزمین کوفه است.
صور، در آن جا دمیده میشود.
حشر و نشر، به سوی آن جا است.
هفتاد هزار نفر از کنار آن محشور میشوند که بدون حساب وارد بهشت میگردند...(32)
17- مرحوم کلینی، در همین باره از عبدالله بن ابان روایت میکند که گفت:
روزی، در خدمت امام صادق (علیهالسّلام) بودیم. خطاب به حاضران فرمود: ((آیا کسی از شما، از سرگذشت عمویم ((زیدبنعلی)) (علیهالسّلام) اطّلاعی دارد؟)).
یکی از حاضران گفت: ((آری؛ من، تا حدّی از مطالب ایشان خبر دارم. شبی، در خانهی معاویه بن اسحاق انصاری، در خدمت جناب زید بودیم که گفت: ((مهیّا شوید به مسجد سهله برویم و در آن جا نماز بگزاریم.)).
امام صادق (علیهالسّلام) پرسید: ((آیا انجام داد؟)). پاسخ داد: ((نه. کاری پیش آمد و او را از رفتن به مسجد سهله بازداشت.)).
امام (علیهالسّلام) فرمود: ((اما والله! لو أعاذالله به حولاً لأعاذه؛(33) به خدا سوگند، اگر در آن جا برای یک سال از خدا پناه میطلبید، خداوند به او پناه میداد.)).
سپس فرمود: ((آیا نمیدانید که
آن جا، خانهی ادریس نبی (علیهالسّلام) بود،
حضرت ادریس، آن جا خیاطی میکرد،
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) از آن جا به سوی عمالقه رفت،
داوود از آن جا به جنگ جالوت رفت،
در آن جا تخته سنگ سبز رنگی است که تمثال همهی پیامبران در آن است،
گِل همهی پیامبران، از زیر آن سنگ اخذ شده است،
آن جا، پایگاه سواره است؟)).
پرسیدند: ((سواره کیست؟)). فرمود: ((خضر (علیهالسّلام) است.)).(34)
18- علامهی مجلسی از امام صادق (علیهالسّلام) روایت کرده که فرمود: مسجد السّهلة مناخ الرّاکب؛ مسجد سهله، پایگاه سواره است.)).
پرسیدند: ((منظور از سواره کیست؟)). فرمود: ((حضرت خضر (علیهالسّلام).)).(35)
19- ابن مشهدی، با سلسله اسنادش از علی بن ابراهیم (صاحب تفسیر قمی) روایت کرده که در ضمن یک حدیث طولانی از پدرش ابراهیم بن هاشم نقل کرده، که در مسجد سهله، به خدمت حضرت خضر (علیهالسّلام) شرف یاب شده. در زاویهی شرقی مسجد، از آن حضرت پرسید: این جا چه نام دارد؟)). حضرت خضر (علیهالسّلام) فرمود:
إنّه مقام الصّالحین والأنبیاء والمرسلین؛(36) این جا، مقام صالحان و پیامبران و رسولان است.
20- ابن مشهدی، با چند طریق از ((بشّار مُکاری)) روایت میکند که روزی به محضر امام صادق (علیهالسّلام) شرفیاب شد، طبقی از خرمای طبرزد را در محضر امام (علیهالسّلام) مشاهده کرد. امام (علیهالسّلام) از آن خرما به بشّار تعارف کرد. ایشان عذر آورد که در مسیر خود با حادثهی دل خراشی مواجه شده است، لذا نمیتواند چیزی بخورد.
امام (علیهالسّلام) آن حادثه را جویا میشوند. بشّار میگوید: ((خانمی را در کوچه دیدم که زمین خورده بود. به یاد حضرت زهرا (علیهاالسلام) افتاده، گفته بود: "لعن الله ظالمیکِ یا فاطمة!".
گزارش، به شرطه رسیده بود. شرطه، او را دستگیر کرد. به سوی زندان برد. مرتّب، با تازیانه بر سرش کوبید. او نیز هر چه فریاد میزد و یاری میطلبید، کسی جرئت نمیکرد که به یاریاش بشتابد.)).
امام (علیهالسّلام) دست از طعام کشید. اشک از دیدگان مبارکاش سرازیر شد. آن قدر گریست که محاسن و سینه و دستمالاش خیس شد. آن گاه به بشّار فرمود:
((بشّار! برخیز به مسجد سهله برویم و خدای را بخوانیم و آزادی آن زن را از خداوند بخواهیم)).
امام (علیهالسّلام) کسی را به شرطه خانه فرستاد و به او فرمود: ((آن جا بماند تا هنگامی که از آن زن خبری دریافت کند.)).
بشار میگوید: ((در خدمت امام (علیهالسّلام) به مسجد سهله رفتیم. هر کدام دو رکعت نماز گزاردیم. آن گاه امام (علیهالسّلام) دستها را به سوی آسمان برافراشت و دعای: ((أنت الله لا إله إلّا أنت...)) را تا آخر خواند. آن گاه به سجده رفت. من، جز صدای نفسهایش را نمیشنیدم.
پس از مدتی سر از سجده برداشت و فرمود:
"برخیز که زن آزاد شد".)).
بشار گوید: ((در محضر امام (علیهالسّلام) حرکت کردیم. در کوچههای کوفه بودیم که فرستادهی امام (علیهالسّلام) آمد و آزاد شدن آن خانم را به امام (علیهالسّلام) نوید داد...(37))).
پی نوشت ها:
الف) مسجد مقدّس جمکران، ص 40؛ زیارت عاشورا و آثار شگفت، ص 55 .
ب) جنّةالمأوی، ص 45؛ بحار، ص 53، ص 232.
ج) جمال الاسبوع، ص 280.
1) کافی، ج 3، ص 495؛ تهذیب الأحکام، ج 3، ص 252؛ إثبات الهداة، ج 3، ص 453؛ وسائل الشیعة، ج 5، ص 267؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 439؛ مرآت العقول، ج 15، ص 491؛ حلیةالأبرار، ج 5، ص 339؛ گزیدهی کفایةالمهتدی، ص 279.
2) ارشاد مفید،ج 2، ص 380؛ غیبت شیخ طوسی، ص 471؛ کشف الغمّة، ج 3، ص 253؛ المستجاد، ص 264؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 331.
3) مزار شیخ مفید، ص 25؛ المزار الکبیر، ص 134؛ نیز ر.ک: الصراط المستقیم، ج 2، ص 251.
4) مُحَجَّل، به اسبی گفته میشود که قسمتی از پاهای آن، سفید و درخشانباشد. [لسان العرب، ج 3، ص 65].
5) شِمْراخ، عبارت از سپیدی باریک هلال گونهای است که از پیشانی اسب به سوی لب هایش کشیده شود. [فقه اللّغه، ثعالبی، ص 67].
6) دلائل الإمامة، ص 458؛ نیز ر.ک: العدد القویّة، ص 75؛ منتخب الأثر، ج 3، ص 250.
7) المزارالکبیر، ص 134؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 436؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 417؛ نیز ر.ک: قصص الأنبیاء، راوندی، ص 80.
8) بحارالأنوار، ج 53، ص 11.
9) ذکوات، جمعِ ذکات، به معنای سنگ ریزههای مشتعل و درخشان است. [مجمع البحرین، ج 1، ص 159]. به تپّههای نجف اشرف، به جهت سنگریزههای شفّاف و درخشناناش که ((دُرِّ نجف)) نامیده میشود، ((ذکوات بیض)) میگویند. امام صادق (علیهالسّلام) به هنگام بیان انگشتریهایی که دوست دارد همهی شیعیان داشته باشند، از دُرِّ نجف چنین یاد میکند: ((ومایظهره الله بالذَّکَواتِ الْبیضِ بالغریّین))؛ و آن چه خداوند در تپّههای شفّاف و درخشانِ نجف پدید میآورد. [تهذیب الأحکام، ج 6، ص 37].
10) در حدیث شانزدهم بیان خواهد شد که منظور از مسجد سهیل، همان مسجد سهله است.
11) منظور از قائمان بعد از حضرت بقیّةالله (علیهالسّلام) جانشینان آن حضرتاند؛ زیرا، به طوری که سیّد مرتضی علم الهدی به تفصیل بیان فرموده، با ارتحال حضرت بقیّةاللّه، أرواحنافداه، تکلیف برداشته نمیشود و چون باید هرگز روی زمین خالی از حجّت نباشد، باید پیشوایانی به عنوان جانشینان آن حضرت در روی زمین باشند [رسائل الشّریف المرتضی، ج 3، ص 146].
شاید منظور از قائمان بعد از او، امامان معصوم (علیهمالسّلام) باشند که بر اساس عقیدهی قطعی ما، رجعت خواهند کرد. [بحارالأنوار، ج 100، ص 440]
شیخ حرّ عاملی، در این باره، شش وجه فرموده است. [الا یقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرّجعة، ص 366]
از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده که بعد از قائم ما، یازده پیشوا خواهد بود [غیبت شیخ طوسی، ص 478].
از رسول اکرم (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) روایت شده که در شب ارتحالاش، نامهای به امیرمؤمنان (علیهالسّلام) تحویل دادند و وصیّت فرمودند که آن را امامان (علیهمالسّلام) دست به دست، به حضرت مهدی (علیهالسّلام) برسانند، او نیز به هنگام وفات به فرزندش مرحمت کند [غیبت طوسی، ص 151؛ نیز ر.ک: جزیرهی خضراء، ص 39-44؛ کمالالدین، ج 1، ص 358؛ مصباحالمتهجّد، ص 406].
12) تهذیب الأحکام، ج 6، ص 31؛ کامل الزّیارات، ص 26؛ المزارالکبیر، ص 113؛ مختصرالبصائر، ص 178؛ الرّجعة، استرابادی، ص 99؛ وسائلالشیعة، ج 5، ص 255؛ حلیةالأبرار، ج 5، ص 340، بحارالأنوار، ج 53، ص 148 و ج 100، ص 440؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 416.
13) کافی، ج 4، ص 572؛ حلیةالأبرار، ج 5، ص 341؛ وسائلالشیعة، ج 14، ص 401؛ روزگار رهایی، ج 2، ص 654.
14) در مورد مقابر مسجد سهله، در کتاب اجساد جاویدان، ص 42، به تفضیل سخن گفتهایم. در تشرّف سی و هفتم نیز در این رابطه سخن خواهیم گفت. از بررسی منابع تاریخی معلوم میشود که پس از اسلام نیز افرادی در این مسجد دفن شدهاند، که از آن جمله است:
الف) یحیی بن عبدالله بن محمّد بن عمر الأطرف بن امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) که به دست هارون الرشید به شهادت رسید و در مسجد سهله مدفون شد. [الفائق، ج 3، ص 436].
ب) علی بن ابراهیم خیاط، صاحب چندین اصل، که به سال 207 ه وفات کرد. ابراهیم بن محمد علوی بر پیکرش نماز خواند. [رجال شیخ طوسی، ص 480؛ قاموسالرجال، ج 7، ص 259].
ج) احمدبن محمد طایی، که پنج روز مانده از جمادی الآخره 281 ه در کوفه درگذشت. [تاریخ طبری، ج 8، ص 168].
15) الخرائج والجرائح، ج 1، ص 471؛ الثاقب فی المناقب، ص 597؛ منتخب الأنوار المضیئة، ص 161؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 212؛ مدینةالمعاجز، ج 8، ص 151؛ گزیدهی کفایةالمهتدی، ص 230.
16) امالی شیخ طوسی، ج 1، ص 168؛ نیز ر.ک: الغارات، ج 2، ص 484؛ المزارالکبیر، ص 118؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 396.
17) کافی، ج 3، ص 489؛ تهذیب الأحکام، ج 3، ص 250؛ المزارالکبیر، ص 119؛ وسائل الشیعة، ج 5، ص 249؛ نیز ر.ک: خصال، ج 1، ص 301؛ روضةالواعظین، ج 2، ص 336؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 438.
18) این واژه، در بحارالأنوار و متن چاپی قرب الاسناد ((شری)) ثبت شده است. در نسخهی خطّی آن [نسخهی کتابخانهی آیةالله مرعشی، به شمارهی 3918] ((بری))، در وسائل و حاشیهی آن نسخهی خطّی ((ثری)) ثبت است.
19) قرب الإسناد، ص 159؛ وسائل الشیعة، ج 5، ص 268؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 437.
20) مستدرکات علم الرّجال، ج 6، ص 334.
21) المزار الکبیرص 133؛ نیز ر.ک: کامل الزّیارات، ص 28؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 403؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 445.
22) همان.
23) لفظ ((إنّه)) فقط در مزار شیخ مفیدهست.
24) مزار شیخ مفید، ص 26؛ تهذیب الأحکام، ج 6، ص 38؛ المزارالکبیر، ص 134؛ وسائل الشّیعة، ج 5، ص 266؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 440.
25) مزار شیخ مفید، ص 26؛ المزارالکبیر، ص 134؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 417؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 436. [در مزار کبیر به جای ((سنتین))، ((سنین)) چاپ شده که غلط چاپی است].
26) قصص الأنبیاء، قطب راوندی، ص 80؛ قصص الأنبیاء، جزائری، ص 65؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 434؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 413.
27) کافی، ج 3، ص 495؛ مرآت العقول، ج 15، ص 491؛ وسائل الشّیعة، ج 5، ص 267؛ بحارالأنوار، ج 10، ص 439.
28) تهذیب الأحکام، ج 3، ص 252.
29) جملهی ((قال: لا)) در اکثر منابع افتاده است، ولی درکامل و مستدرک موجود است.
30) علاّمهی مجلسی فرموده: ((شاید منظور از جملهی ((معراج آن جا است.))، این باشد که رسول اکرم (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) هنگامی که در شب معراج نزول کرده، در مسجد کوفه نماز گزارده، به مسجد سهله تشریف فرما شده، از آن جا به آسمانها عروج فرموده است، و شاید منظور این باشد که معراج معنوی برای مؤمنان، در آن جا حاصل میشود.)). [بحارالأنوار، ج 100، ص 437]
31) و در مورد ((فاروق اعظم)) احتمال دادهاند که منظور، وجود مقدّس حضرت ولی عصر (علیهالسّلام) باشد. معنای حدیث، چنین خواهد بود که در نقطهای از مسجد سهله، توسّط حجّت خدا، بین حق و باطل، فرق گذاشته میشود.)). او، برای این سخن استشهاد فرموده به حدیث پنجم که در فرازی از آن، امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید: ((عدالت خدا، در آن جا ظاهر میشود و قائم به عدل الهی در آن جا خواهد بود.)). [همان]
32) کامل الزّیارات، ص 25؛ مزار شیخ مفید، ص 24؛ تهذیبالأحکام، ج 6، ص 37؛ وسائلالشّیعه، ج 5، ص 265؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 436؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 415.
33) در نقل قطب راوندی، به این تعبیر آمده: ((اگر عمویم به هنگام خروج به مسجد سهله میرفت و در آن نماز میگزارد و به خدا پناه میبرد، خداوند، بیست سال به او پناه میداد.)). [قصص الأنبیاء، ص 79؛ بحارالأنوار، ج 46، ص 182؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 414]. در نقل ابن مشهدی چنین آمده: ((به خدا سوگند! اگر یک سال از خدا پناه میخواست، خداوند، سالها به او پناه میداد.)). [المزارالکبیر، ص 135؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 417].
34) کافی، ج 3، ص 494؛ مرآت العقول، ج 15، ص 491؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 435؛ وسائلالشّیعة، ج 5، ص 266؛ نیز ر.ک: کتاب مَنْ لایحضره الفقیه، ج 1، ص 151.
35) بحارالأنوار، ج 13، ص 303؛ قصص الأنبیاء، جزایری، ص 299.
36) المزارالکبیر، ص 141؛ مزار شهید، ص 274؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 444؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 444.
37) المزارالکبیر، ص 136؛ مزار شهید، ص 269؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 441؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 419.
منبع: ماهنامه انتظار موعود - شماره 5
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست