0

حکایت های گلستان

 
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:حکایت های گلستان
سه شنبه 9 آذر 1389  5:09 PM

سلامتى مردم مدينه و دكتر بى مشترى

عصر پيامبر صلى الله عليه و آله بود، يكى از شاهان غير عرب ، پزشك حاذقى را به محضر رسول خدا در مدينه فرستاد (تا به درمان بيماران آن ديار بپردازد ) آن پزشك يك سال در آنجا ماند، ولى (بخاطر نبودن بيمار) كسى براى درمان بيمارى خود نزد او نرفت ، و درخواست معالجه از او نكرد.
پزشك نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گله كرد كه من براى درمان ياران به اينجا آمده ام ، ولى در اين مدت ، كسى به من توجه نكرد، تا خدمتى را كه بر عهده من است انجام دهم .
پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود:
((اين مردم (مسلمان )در زندگى شيوه اى دارند كه تا اشتها به غذا بر آنها غالب نشود، غذا نمى خورند، و وقتى كه مشغول غذا خوردن شدند تا اشتها دارند و هنوز سير نشده اند، دست از غذا بر مى دارند.)) (از اين بو همواره سلامت و تندرست هستند و نياز به مراجعه به طبيب ندارند.)
پزشك گفت : راز مطلب را يافتم ، همين شيوه موجب تنگدستى آنها شده است ، خاضعانه به پيامبر صلى الله عليه و آله احترام كرد، و از محضرش ‍ رفت .

سخن آنگه كند حكيم آغاز

 

يا سر انگشت سوى لقمه دراز

 

كه ز ناگفتنش خلل زايد

 

يا ز ناخوردنش به جان آيد

 

لاجرم حكمتش بود گفتار

 

خوردش تندرستى آرد بار

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها