0

حکایت های گلستان

 
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:حکایت های گلستان
سه شنبه 9 آذر 1389  5:03 PM

رفع رسم آقايى و نوكرى با آمدن عشق و عاشقى

يكى از بزرگمردان غلامى زيباروى داشت كه در زيبايى يگانه بود، براساس ‍ دوستى و ديندارى ، به او علاقمند بود، آن بزرگمرد به يكى از دوستانش ‍ گفت : حيف از اين غلام زيبا، كه با آن همه زيبايى زبان درازى و بى ادبى مى كند.
دوستش گفت : اى برادر! وقتى كه پيوند دوستى و عشق با او قرار ساختى ، از او انتظار خدمت نداشته باش ، زيرا وقتى كه رابطه عاشق و معشوقى به ميان آمد، رابطه مالك و مملوك (آقايى و نوكرى ) برداشته خواهد شد.

خواجه با بنده پرى رخسار

 

چون درآمد به بازى و خنده

 

نه عجب كو چو خواجه حكم كند

 

وين كشد بار ناز چون بنده

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها