0

مرد شامی و امام حسين (ع)

 
mahmoud313
mahmoud313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 89
محل سکونت : تهران

مرد شامی و امام حسين (ع)
یک شنبه 5 آبان 1392  5:25 PM

مرد شامی و امام حسين (ع)

شخصی از اهل شام ، به قصد حج يا مقصد ديگر به مدينه آمد . چشمش افتاد به مردی كه در كناری نشسته بود . توجهش جلب شد . پرسيد : " اين مرد كيست ؟ " گفته شد : " حسين بن علی بن ابيطالب است " . سوابق‏ تبليغاتی عجيبی كه در روحش رسوخ كرده بود ، موجب شد كه ديگ خشمش به جوش آيد و قربة الی‏
الله آنچه می‏تواند سب و دشنام نثار حسين بن علی بنمايد . همينكه هر چه‏ خواست گفت و عقده دل خود را گشود ، امام حسين بدون آنكه خشم بگيرد و اظهار ناراحتی كند ، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او كرد ، و پس از آنكه‏ چند آيه از قرآن - مبنی بر حسن خلق و عفو و اغماض - قرائت كرد به او
فرمود : " ما برای هر نوع خدمت و كمك به تو آماده‏ايم " . آنگاه از او پرسيد : " آيا از اهل شامی ؟ " جواب داد :  آری " . فرمود : " من با اين خلق و خوی سابقه دارم و سر چشمه آن را می‏دانم " .
پس از آن فرمود : " تو در شهر ما غريبی ، اگر احتياجی داری حاضريم به‏ تو كمك دهيم ، حاضريم در خانه خود از تو پذيرايی كنيم . حاضريم تو را بپوشانيم ، حاضريم به تو پول بدهيم " .
مرد شامی كه منتظر بود با عكس العمل شديدی برخورد كند ، و هرگز گمان‏ نمی‏كرد با يك همچو گذشت و اغماضی روبرو شود ، چنان منقلب شد كه گفت :
" آرزو داشتم در آن وقت زمين شكافته می‏شد و من به زمين فرو می‏رفتم ، و اين چنين نشناخته و نسنجيده گستاخی نمی‏كردم . تا آن ساعت برای من ، در همه روی زمين كسی از حسين و پدرش مبغوضتر نبود ، و از آن ساعت بر عكس‏ ، كسی نزد من از او و پدرش محبوبتر نيست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها