0

حافظ شیرازی

 
nazarianali
nazarianali
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1442
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:حافظ شیرازی
چهارشنبه 15 آبان 1392  4:04 PM

غزل شماره 3
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را   به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت   کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب   چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است   به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم   که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم   جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند   جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو   که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ   که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
 
 
تفسیر و معنای برخی لغات
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را    به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

ترک : سمبل معشوق زیباست و ترک شیرازی یعنی زیبا روی شیرازی.

خال هندو : دو معنی دارد : یکی خال که به رسم هندوان بر گونه می گذارند و دیگر خالی که مثل هندو سیاه است و بیشتر همین معنی مراد است.

سمر قند و بخارا : از شهرهای عمده ترکمنستانند که در دوران های اسلامی به آبادانی و ثروت و داشتن مردم خوبروی شهرت داشتند.

 


بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت    کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را

می باقی : باقیمانده می

رکناباد : رکن آباد . آب رکناباد . آب رکن الدوله .قناتی در حدود ده کیلومتری شیراز که احداث آنرا به رکن الدوله دیلمی در سال 338 هجری قمری نسبت می دهند.

گلگشت مصلا : تفرجگاهی در شیراز


فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب    چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را

ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است    به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم    که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم    جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند    جوانان سعادتمند پند پیر دانا را

حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو    که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ    که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها