0

چرا "اسلام سیاسی" در سپهر مفاهیم سیاسی مطرح شد؟‬

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:چرا "اسلام سیاسی" در سپهر مفاهیم سیاسی مطرح شد؟‬
شنبه 4 آبان 1392  3:22 PM

. ابوالعلاء مودودی

از متفکرین بزرگ شبه‌قاره‌ی هند ابوالعلاء مودودی است. او متولد 1903م. در حیدرآباد هند است و در نهضت علیه استعمار انگلیس، حضوری فعال داشت. او در سال 1940م، سازمان جماعت اسلامی را تأسیس کرد. مهم‌ترین اثر وی «اصطلاحات چهارگانه در قرآن» است. به اعتقاد وی، چهار واژه‌ی «الله»، «الرب»، «العباده» و «الذین» در قرون بعد از زمانه‌ی پیامبر، همانند عصر حضور پیامبر، درک نشده است.

بنابراین مودودی ریشه‌یابی این چهار مفهوم را وجهه‌ی همت خود قرار می‌دهد، زیرا معتقد است یکی از مهم‌ترین علل عقب‌ماندگی مسلمانان عدم فهم درست پیام قرآن است و لذا چنانچه این مهم محقق شود، جامعه‌ی اسلامی نیز ساخته خواهد شد.

در منظومه‌ی فکری مودودی، حاکمیت از آنِ خداست و قانون مشروع نیز قانونی است که مبتنی بر کتاب خدا و شریعت الهی باشد. به اعتقاد مودودی، عبادت در قرآن معنایی بسیار فراتر از آنچه از آن استنباط می‌شود دارد. گاه عبادت در معنای مناسک مذهبی معنا می‌شود، در حالی که در اصل، به معنای عبودیت و اطاعت خداوند است.[16]

مودودی در مورد واژه‌ی رب نیز می‌گوید این واژه به معنای اعمال حاکمیت است. از آنجا که حاکمیت از آن خداست، در جوامعی که حاکمیت الهی اعمال گردد، جامعه اسلامی است و در غیر این صورت، جامعه از نوع جاهلی است. لذا این موضوع شاخصی برای تشخیص جوامع از یکدیگر است. جامعه‌ی اسلامی بر چند اصل استوار است: اعتقاد به حاکمیت الهی، مشروعیت اقتدار پیامبر، اعتقاد به خلیفه‌‌اللهی پیامبر و تأکید بر اصل شورا.[17]

3. امام خمینی

سید روح‌الله موسوی خمینی، به عنوان بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و تئوری‌پرداز ایده‌ی ولایت مطلقه‌ی فقیه، مهم‌ترین اندیشمند سیاسی حوزه‌ی تمدنی ایران و خاورمیانه است که تأثیرات اندیشه‌ای و عملی گسترده‌ای بر دنیای اسلام داشته است و منبع الهام کثیری از جنبش‌های جهان اسلام بوده است.

به اعتقاد ایشان، دین اسلام برنامه‌ای جامع و کامل است که همه‌ی ابعاد وجودی انسان را در بر می‌گیرد. ایشان در این خصوص معتقدند: این معنا را که کسی بگوید اسلام به زندگی چه کار دارد، این جنگ با اسلام است، این نشناختن اسلام است. اینکه گفته شود اسلام با سیاست چه کار دارد، جنگ با اسلام است.[18]

ایشان برای اثبات این نکته، به تبیین دلایل عقلی و نقلی، از جمله دوران صدر اسلام و سیره‌ی پیامبر (صلی الله علیه و آله) اشاره می‌کنند و وجود بُعد سیاسی در اسلام را تأکید و تأیید می‌کنند. سپس به معرفی سه نوع سیاست می‌پردازند:

سیاست شیطانی، سیاست حیوانی و سیاست اسلامی.[19] در دیدگاه ایشان، مبنای سیاست شیطانی، نگرش مادی و منفعت‌طلبانه است که در آن، برای رسیدن به مقصود، هر گونه حیله و فریب رواست. اما سیاست حیوانی آن است که همچنان غایت آن مادی است، اما در عمل از حیله و نیرنگ دور است. در نهایت سیاست اسلامی، علاوه بر شمولیت بُعد مادی، به نحو توأمان، دارای بُعد معنوی و الهی نیز هست. لذا تلاش دارد تا سعادت دنیوی و اخروی انسان را تأمین نماید.[20]

در دیدگاه امام خمینی، مبنای سیاست شیطانی، نگرش مادی و منفعت‌طلبانه است که در آن برای رسیدن به مقصود، هر گونه حیله و فریب رواست. اما سیاست حیوانی آن است که همچنان غایت آن مادی است، اما در عمل از حیله و نیرنگ دور است. در نهایت سیاست اسلامی، علاوه بر شمولیت بُعد مادی، به نحو توأمان، دارای بُعد معنوی و الهی نیز هست.

ایشان با این تقسیم‌بندی، به نقد و ارزیابی حکومت‌های رایج می‌پردازد. امام خمینی بر این اساس، نظام‌های لیبرال موجود را در بهترین حالت، از نوع سیاست حیوانی می‌دانند که با لفاظی و به نام مردم، بر مردم حکومت می‌کنند. ایشان پس از بحث در حوزه‌ی سلبی، وارد حوزه‌ی ایجابی شده و به معرفی نظام سیاسی اسلامی می‌پردازند. در این نظام سیاسی، غالب مناسک اسلامی را که قبلاً فردی و غیرسیاسی انگاشته می‌شدند سیاسی می‌دانند؛ از جمله نماز جمعه که آن را عملی عبادی‌سیاسی می‌دانند.

همچنین امام (رحمت الله علیه) قائل به قرائتی سیاسی از مسجد بودند که علاوه بر محل انجام عبادت، کانون و مرکز سیاست است. «در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حضرت امیر (علیه السلام) مسجد مرکز سیاست اسلام بوده است. مطالب مربوط به جنگ‌ها و مربوط به سیاست مدن، شالوده‌اش در مسجد ریخته می‌شده است.»[21]

تحقق این ایده در انقلاب اسلامی به وضوح قابل مشاهده است. در زمان مبارزات انقلاب اسلامی، مسجد اصلی‌ترین رکن و کانون مبارزات بود. همچنین ایشان تأکید ویژه‌ای بر جهاد و مبارزه دارند و قیام در راه خدا را سنتی الهی و امری دینی و شرعی می‌دانند و ترک آن را ترک واجبی از واجبات تلقی می‌کنند.

یکی دیگر از مبانی مهم اندیشه‌ی سیاسی امام خمینی، امکان تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت است و ایده‌ی تعطیلی باب سیاست در دوره‌ی غیبت را رد می‌کنند. بر این اساس، ایشان معتقدند که ولایت فقیه برای مسلمین هدیه‌ای الهی است که خدا به آن‌ها ارزانی داشته است.[22] به طور خلاصه، مفروضات اساسی اندیشه‌ی سیاسی امام خمینی را در چند محور می‌توان ذکر کرد:

1. اسلام دینی سیاسی است و تفکیک دین از سیاست بی‌معناست. وجود آموزه‌هایی مثل عدالت‌طلبی، صلح‌خواهی، جهاد با ظالمین و مستکبرین، مبارزه با فقر و... شواهدی بر این مدعاست.

2. اسلام بر تأسیس حکومت تأکید دارد. سیره‌ی پیامبر اسلام و حضرت امیر مؤید این نکته است.

3. برقراری حکومت اسلامی منحصر به معصومین (علیه السلام) نیست، بلکه جامعه‌ی اسلامی می‌تواند با تکیه بر قوانین شرع مقدس، در راستای نظام‌سازی و حاکمیت و اجرای قوانین الهی و برای سعادت انسان‌ها، حرکت کند و ارائه‌ی طریق نماید.

منابع:

[1]- جان اسپوزیتو، ‏‫جنبش‌های اسلامی معاصر (اسلام و دموکراسی)، ترجمه‌ی شجاع احمدوند، ‏‫تهران، نشر نی‏‫، ‏‫1389، ص 22.

[2]- هرایر دکمجیان، جنبش‌های اسلامی در جهان عرب، ترجمه‌ی حمید احمدی، چاپ سوم، 1379، سازمان انتشارات کیهان، ص 15.

[3]- السید رضوان، اسلام سیاسی معاصر: در کشاکش هویت و تجدد، ترجمه‌ی مجید مرادی، تهران، 1383، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، ص 19

[4]- بابی سعید، هراس بنیادین: اروپامداری و ظهور اسلام‌گرایی، ترجمه‌ی غلامرضا جمشیدی‌ها و موسی عنبری، 1379، انتشارات دانشگاه تهران، ص 25.

[5]- جان کوپر، رونلد نیتلر و دیگران، اسلام و مدرنیته، ترجمه‌‌ی سودابه کریمی، تهران، 1380، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ص 92.

[6]- نیکی کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ترجمه‌ی عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1375، ص 78.

[7]- بابی سعید، همان.

[8]- فرد هالیدی و حمزه علوی، دولت و ایدئولوژی در خاورمیانه و پاکستان، بهروز شیدا، 1367، ص 17.

[9]- ای‍ران‌ از م‍ب‍اح‍ث‍ات‌ م‍ذه‍ب‍ی‌ ت‍ا ان‍ق‍لاب، م‍ای‍ک‍ل‌ ف‍ی‍ش‍ر، ت‍رج‍م‍ه‌ی‌ ح‍س‍ی‍ن‌ م‍طی‍ع‍ی‌ ام‍ی‍ن، ت‍ه‍ران، م‍رک‍ز ب‍ازش‍ن‍اس‍ی‌ اس‍لام‌ و ای‍ران‌ (ب‍از)، 1383، ص 129.

[10]- ژیل کوپل، پیامبر و فرعون: جنبش‌های نوین اسلامی در مصر، 1366، ترجمه‌ی حمید احمدی، تهران، انتشارات کیهان، ص 43.

[11]- همان، ص 45.

[12]- همان، ص 47.

[13]- همان، ص 54.

[14]- همان، ص 56.

[15]- لو آی.م صفی، چالش مدرنیته: جهان عرب در جست‌وجوی اصالت، 1380، ترجمه‌ی احمد موثقی، تهران، نشر دادگستر، ص 175.

[16]- ژیل کوپل، ص 50.

[17]- همان، 28.

[18]- صحیفه‌ی امام، 1385، ج 4، ص 20.

[19]- محمدحسین جمشیدی، اندیشه‌ی سیاسی امام خمینی، تهران، پژوهشکده‌ی امام خمینی و انقلاب اسلامی، 1384، ص 212.

[20]- صحیفه‌ی امام، 1385، ج 21، ص 405.

[21]- همان، ص 32.

[22]- همان.

مجید میری؛ عضو تحریریه برهان

منبع: برهان

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها