درس چهارم : امر به معروف و نهى از منكر (1)
جمعه 3 آبان 1392 9:56 AM
آيين مقدّس اسلام، در كنار ديگر برنامههاى سازنده فردى و اجتماعى خود، از پيروانش مىخواهد، كه نسبت به آنچه از ديگران مىبينند، بىتفاوت نباشند، بلكه آنها را به سوى خوبىها فراخوانده، از بدىها بازدارند. اين دو وظيفه اساسى (دعوت مردم به خوبىها و جلوگيرى از بدىها)، «امر به معروف و نهىاز منكر» نام دارد.
«معروف» در لغت به معناى شناختهشده و «منكر» به معناى ناشناخته است و اسلام، كارهاى خوب را از اين جهت كه با فطرت الهى انسان آشنا و سازگار است، شناخته شده و كارهاى بد را نيز از اين جهت كه با فطرت پاك وى بيگانه بوده و موجب سقوط و انحطاط اوست، ناشناخته معرفى مىكند. بنا بر اين، هر عملى كه موجب رشد و كمال انسان شود و عقل و شرع، آن را ارزش بداند، معروف و هر كارى كه باعث انحراف فرد و جامعه از مسير كمال گردد، و ضدّ ارزش تلقّى شود، منكر خواهد بود. «1» اهمّيّت امر به معروف و نهى از منكر در اهمّيّت امر به معروف و نهى از منكر، همين ب آداب معاشرت 52 ب - محيط اجتماع ص : 50 س، كه حفظ دين در همه ابعادش بهاجراى آن بستگى دارد. جوامع انسانى در پرتو عمل به اين دو فريضه، از پرتگاه سقوط، نجات يافته و به اوج كمال، پَر مىگشايند. اين دو به منزله ضمانت اجرا و پشتوانه عملى ساير وظايف فردى و اجتماعى در ابعاد مختلف سياسى، اقتصادى، فرهنگى و ... است.
قرآن كريم از امر به معروف و نهى از منكر به عنوان دو وظيفه مهمّ امّت اسلامى ياد مىكند و مىفرمايد:
«وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلىَ الْخَيْرِ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» «1» بايد گروهى از ميان شما به نيكى دعوت كنند و امر به معروف و نهى از منكر نمايند و اينان همان رستگارانند.
در آيهاى ديگر، انجام امر به معروف و نهى از منكر را از مهمترين اهداف و آرمانهاى مجاهدان راه خدا و يارىكنندگان دين او دانسته، مىفرمايد:
«أَلَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلوةَ وَ أتَوُا الزَّكوةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْروُفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ...» «2» همان كسانى كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپامىدارند، زكات مىپردازند، امر به معروف و نهىاز منكر مىكنند در متون اسلامى هيچ يك از عبادات و اعمال شايسته، بهجز امر به معروف و نهى از منكر، به عنوان عامل برپايى دين و ضامن بقا و استمرار شريعت معرّفى نشده است. امير مؤمنان على عليه السلام در اين باره مىفرمايد:
«قِوامُ الشَّريعَةِ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىُ عَنِ الْمُنْكَرِ» «1» - تضمينكننده- برپايى شريعت و نظام دين، امر به معروف و نهى از منكر است.
و نيز آن حضرت، در مقايسهاى شگفتانگيز، بين امر به معروف و نهى از منكر و ساير اعمال شايسته- حتّى جهاد در راه خدا- مىفرمايد:
«وَ ما أَعْمالُ الْبِرِّ كُلُّها وَالْجِهادُ فى سَبيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىِ عَنِ الْمُنْكَرِ، الَّا كَنَفْثَةٍ فى بَحْرٍ لُجِّىٍّ» «2» تمامى اعمال ارزشمند، حتّى جهاد در راه خدا، در مقايسه با امر به معروف و نهى از منكر، چيزى افزون بر قطره در برابر دريايى عميق و موّاج نيست.
امر به معروف و نهى از منكر در معاشرتها گفتيم كه اسلام بىتفاوتى انسان در برخورد با اعمال ديگران را نمىپسندد و هركس را به فراخور توانايى و نفوذ كلمهاش در ارتباط با آنچه از ديگران سرمىزند؛ مسؤول مىداند. اين دستور و معيار كلّى، بر آداب معاشرت اسلامى نيز حاكميّت دارد؛ به اين معنا كه هر مسلمانى وظيفه دارد، از فرصتهاى به دست آمده در معاشرت و همنشينى با ديگران- هر چند براى مدّتى كوتاه- در جهت انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر، استفاده كند.
از آنجا كه معاشرت با ديگران، ابتدا از محيط خانواده- كه كوچكترين واحد اجتماعى است- آغاز مىشود و به واحدهاى بزرگتر جامعه منتهى مىگردد، انجام وظيفه امر به معروف و نهى از منكر نيز، ابتدا بايد در جمع خانواده جامه عمل بپوشد و با تكامل تدريجى شناخت افراد، از معروف و منكر و شيوههاى صحيح امر و نهى، مسؤوليّت اجتماعى آنان نيز آغاز شود. از اين رو، بررسى موضوع امر به معروف و نهى از منكر را نيز به همين ترتيب، در دو بخش، «خانواده» و «اجتماع» پى مىگيريم.
الف- محيط خانواده ضرورت امر به معروف و نهى از منكر در محيط خانواده بر كسى پوشيده نيست.
افراد يك خانواده بايد نسبت به كارهاى هم نظارت آگاهانه و دلسوزانه داشته باشند و يكديگر را در بهسازى زندگى مادّى و معنوى، يارى رسانند.
هر چند محيط خانواده، نسبت به ساير محيطهاى اجتماعى، كوچك و محدود است، ليكن بهعكس، زمينه امر به معروف و نهى از منكر، در اين محيط به مراتب گستردهتر و مسؤوليّت هر يك از افراد نيز بسى سنگينتر است.
توضيح مطلب اينكه، انسان چون در سطح جامعه، از زندگى خصوصى افراد و چگونگى واكنشهاى آنان در برابر پديدههاى گوناگون، اطّلاع محدودترى دارد، تكليفش نيز نسبت به آنان سبكتر خواهد بود.
او تا زمانى كه توانايى و شرايط انجام معروف را در كسى احراز نكرده، موظّف نيست، او را امر به معروف كند و نيز تا كسى را در حال انجام منكر نديده، تكليف نهى ندارد و به دليل معاشرت محدود چنين زمينهاى كمتر برايش پيش مىآيد؛ ولى در خصوص اعضاى خانواده، قضيّه به اين صورت نيست، زيرا به دليل ارتباط دائمى اعضاى خانواده با يكديگر، هر كدام به طور دقيق، در جريان جزئىترين اقدامات مثبت و منفى ديگرى قرار مىگيرد و نسبت به آن علم پيدا مىكند. حصول چنين علمى موجب بروز تكليف مىشود و چون علم در ابعاد مختلف از قبيل آداب زندگى، نحوه انجام واجبات دينى، انتخاب دوست، گزينش همسر، رشته تحصيلى، چگونگى فعّاليّتهاى اقتصادى و ... حاصل مىشود، تكليف امر و نهى نيز همه ابعاد و زواياى زندگى را مىپوشاند. به همين جهت، در قرآن كريم و روايات معصومين عليهم السلام، علاوه بر دستورهاى تأكيدآميزى كه به طور عمومى در مورد امر به معروف و نهى از منكر رسيده، در مورد امر و نهى در محيط خانواده نيز به طور خاصّ سفارش شده است.
قرآن كريم در اين باره مىفرمايد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ أمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَ قُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ » «1» اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خود و خانوادهتان را از آتشى كه هيزم آن مردم و سنگها هستند، نگه داريد.
امام صادق عليه السلام در تفسير آيه مزبور فرمود:
«آنها (اعضاى خانواده خود) را به آنچه خداوند دستور داده فرمان ده و از آنچه او برحذرداشته، نهى كن، پس اگر از تو فرمان بردند، ايشان را از آتش نگهداشته و فرمان خدا را محقّق ساختهاى، امّا اگر نافرمانى كردند، تو مسؤوليّت خويش را انجام دادهاى.» «1» وقتى آيه شريفه بالا نازل شد و مضمون آن به اطّلاع مردم رسيد، يكى از مسلمانان در گوشهاى نشست و بناى گريستن گذارد. عدّهاى علّت گريهاش را جويا شدند، در پاسخ گفت:
«من از اصلاح خود ناتوانم و خوف آن دارم كه گرفتار دوزخ شوم. اينك خداوند نجات خانوادهام از عذاب جهنّم را نيز از من خواسته است.» گريه و سخن او را به رسول خد صلى الله عليه و آله گزارش دادند. حضرت به او فرمود:
« [اندوهگين مباش!] همين مقدار كه آنان را به آنچه خودت انجام مىدهى، امر كنى و از آنچه خودت ترك مىكنى، بازدارى، كفايت مىكند [و رسالت اسلامى خويش را انجام دادهاى].» «2» ب- محيط اجتماع از ديدگاه اسلام، سرنوشت فرد و جامعه، از هم جدا نيست و صلاح و فساد هر يك در ديگرى مؤثّر است. از اين رو، هيچ كس نبايد به اين دليل كه خود به وظايفش عمل مىكند، نسبت به كارها و سرنوشت ديگران بىتفاوت باشد. بىتوجّهى و اهانت به ارزشهاى الهى، حتّى اگر از سوى تعداد كمى از مردم صورت بگيرد، خواهناخواه پس از مدّتى در جامعه تأثير مىگذارد. از رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين مورد تشبيه جالبى نقل شده است. آن حضرت مىفرمايد:
«يك گنهكار در ميان مردم، مانند كسى است كه با گروهى سوار كشتى شده و در وسط دريا تصميم مىگيرد كه قسمتى از كشتى را كه خودش در آنجا نشسته، سوراخ كند. اگر ديگران او را از اين كار خطرناك باز ندارند و با استناد به اين كه او جاى نشستن خودش را سوراخ مىكند و به محلّى كه ما در آن نشستهايم، كارى ندارد، به او كارى نداشته باشند و او موفّق شود، نيّت نادرست خود را عملى سازد، با نفوذ آب به داخل كشتى، همه غرق و نابود خواهند شد.» «1» ارتكاب گناه و انجام منكرات نيز اگر بخواهد به طور علنى در سطح اجتماع شيوع پيدا كند، به زيان همه مردم خواهد بود و زيان آنها دير يا زود، دامنگير همه افراد خواهد شد.
در اينجا وظيفه اسلامى، انسانى همگان ايجاب مىكند كه با دقّت در نحوه معاشرتها و برپاداشتن امر به معروف و نهى از منكر، محيطى پاك و سالم به وجود آورند كه در آن، تمايلات ناصواب و هوسهاى آلوده شيطانى، زمينه بروز و ظهور پيدا نكند و افرادى كه به طور عادى سرگرم تحصيل و كار هستند، ناخواسته در معرض گناه و لغزش قرار نگيرند.
در روايات رسيده از پيشوايان بزرگوار اسلام نيز به اين حقيقت تصريح شده است كه منكرات و گناهان اگر به طور علنى در سطح جامعه شيوع يابند و كسى در قبال آنها واكنش منفى نشان ندهد، فرايند آنها گريبانگير عموم مردم خواهد شد.
امام صادق عليه السلام، در اين باره از قول رسو آداب معاشرت 59 2 - احترام به شخصيت افراد ص : 58 ل خدا صلى الله عليه و آله چنين نقل كرده است:
«إِنَّ الْمَعْصِيَةَ إِذا عَمِلَ بِهَا الْعَبْدُ سِرّاً لَمْ تَضُرَّ إِلَّا عامِلَها، وَ إِذا عَمِلَ بِها عَلانِيَةً وَ لَمْيُغَيَّرْ عَلَيْهِ، أَضَرَّتِ الْعامَّةَ» هر گاه بنده به طور پنهانى معصيتى مرتكب شود، جز خودش از آنان زيان نمىبيند، ولى هرگاه آشكارا معصيت كند و با او برخوردى- از سوى ديگران- صورت نگيرد، همه جامعه از آن زيان خواهند ديد.
آنگاه امام صادق عليه السلام، در بيان علّت اين تفاوت فرمود:
«وَ ذلِكَ أَنَّهُ يُذِلُّ بِعَمَلِهِ دينَ اللَّهِ وَ يَقْتَدى بِهِ أَهْلُ عَداوَةِ اللَّهِ» «1» اين، بدان خاطر است كه او با انجام اين عمل (گناه) دين خدا را ذليل مىكند و دشمنان خدا نيز (جسارت يافته) به او اقتدا مىكنند.
خلاصه
امر به معروف به معناى دعوت مردم به انجام كار خوب و نهى از منكر به معناى بازداشتن آنان از انجام كار بد است.
اهمّيّت امر به معروف و نهى از منكر در اسلام به اندازهاى است كه:
- از آندو به عنوان دو وظيفه مهم امّت اسلامى ياد شده است.
- از مهمترين آرمانهاى تشكيلدهندگان حكومت اسلامى شمرده شده است.
- اجراى آندو ضامن دوام و استمرار ديگر ارزشها در جامعه بشرى است.
زمان معاشرت با ديگران فرصت مناسبى براى انجام دو فريضه مهم امر به معروف و نهى از منكر است.
زمينه امر به معروف و نهى از منكر در محيط خانواده فراهمتر از ديگر محيطهاست، زيرا افراد با يكديگر رابطهاى نزديكتر داشته و از وضعيّتِ هم اطّلاع بيشترى دارند.
اشاعه فحشا و منكرات در سطح جامعه هر چند از سوى عدّهاى محدود صورت گيرد، براى همه مردم زيانبار خواهد بود؛ از اين رو، اسلام همگان را موظّف به امر به معروف و نهى از منكر مىداند.