پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---
چهارشنبه 8 آبان 1392 10:56 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
كيمياي اخلاص
مي گويند كه كيميا چيزي است اگر به مس بزنيد طلا مي شود. حالا يك كيميايي هم ما در قرآن داريم كه اين كيميا را به هر چيزي بزنيد گران مي شود.
چيست كه فاني را باقي مي كند؟ يك چيز زود گذر را ابدي مي كند، چيست؟ چيست كه كم را زياد مي كند؟ حالا امتحان هوش هم هست. چيست كه راه ها را باز مي كند؟ چيست كه عيب ها را برطرف مي كند؟ چيست كه انسان ها را محبوب مي كند؟ چيست كه انسان ها را نجات مي دهد؟ چيست كه هميشه براي همه قابل دسترس است؟ چيست كه جلوي عقده و پشيماني را مي گيرد؟
خوب چيست كه سبب حفظ از تلف است؟ تا الان توانسته ايد پيدا كنيد، چيست؟ كسي هست بگويد؟ فكر مي كنيد چه باشد؟ سلامتي؟ كسي به ذهنش رسيد بگويد.
اين كيميا خيلي ارزش دارد اسمش اخلاص است و باآن سريع تر مىتوانيم به آرزوهايمان برسيم
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع)قَالَ:مَا بَينَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ إِلَّا قِلَّةُ الْعَقْلِ قِيلَ وَ كيفَ ذَلِك يا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ لَيعْمَلُ الْعَمَلَ الَّذِي هُوَ لِلَّهِ رِضًا فَيرِيدُ بِهِ غَيرَ اللَّهِ فَلَوْ أَنَّهُ أَخْلَصَ لِلَّهِ لَجَاءَهُ الَّذِي يرِيدُ فِي أَسْرَعَ مِنْ ذَلِك
[وسائل الشيعة، ج1، ص61].
1- اخلاص، فاني را باقي مي كند.
اگر آدم كارش براي خدا باشد فاني را باقي مي كند. اين پولي كه شما در دستت است فاني است. بالاخره سبزي مي گيري مي خوري، كاهو مي گيري مي خوري، غذا مي گيري مي خوري تمام مي شود. اما اگر اين پول را براي خدا خرج كردي اين پول ديگر از بين نمي رود. حيواني در خانه حضرت بود، كشتند، گوشتش را تقسيم كردند، حضرت پرسيد كه وضع گوشت چه شد؟ گفتند كه يا رسول الله همه گوشت رفت. فقط مثلاً چند سيري را براي خودمان نگه داشتيم. حضرت فرمود: اين طوري نگوييد. هر چيزي را كه براي خدا داده ايد، مي ماند، تا ابد مي ماند. آن چيزي را كه خودمان مي خوريم از بين مي رود. تجار فكر نكنند كه اگر وصيّتي كرده اند ثلث مالشان را، يك چيزي وقف كردند آن كم شد. آن چيزي را كه براي خدا دادي مي ماند. پول جيبت ممكن است گم بشود، چيزي را كه در بانك گذاشتي ديگر گم نمي شود. چيزي كه براي خدا داده ايد ديگر براي هميشه است. در عمرتان چند تا سلام كرده ايد؟ همه پريد. سلام عليكم چه كسي است؟ دبير رياضي. سلام عليكم چه كسي است؟ استاد دانشگاه. سلام عليكم چه كسي است؟ آيت الله است. سلام عليكم چه كسي است؟ كد خدا است. انجمن اسلامي است. وكيل است. وزير است. سفير است. چه است؟
همه اين ها براي پز بود. اما يك وقت يك كارگر را مي بيني نمي داني كيست؟ هر كسي گفت چه كسي است چه مي دانم چه كسي است؟ خيلي خوب بنده خدا كه هست. به او رسيدي بگو سلام عليكم. اين سلامي كه فقط براي خدا بوده تا قيامت مي ماند. باقي سلام ها براي پست ها بود. پست ها مي پرد. اين مي ماند. يك سلام براي خدا بكن. چقدر شما تا حالا خنديده ايد؟ همه اش اصلاً، الان به شما بگويند آقا چند دفعه خنديده اي؟ مي گويي والله يادم نيست. خنده هاي لحظه اي كه آدم يك خاطره خوشي مي شنود، خنده اش مي گيرد آن خنده ها مي پرد. اما يك وقت يك بچه كوچك نماز مي خواند، گفتي آفرين با يك آفرين و لبخند او را تشويقش كردي كه اين كار حق را انجام بدهد. آن تشويق ماند همه خنده ها پريد. فاني را باقي مي كند. كم را زياد مي كند. الناس هالکون الا العلما و العلماء كلهم هالكون الا العاملون و العاملون كلهم هالكون الا المخلصون...[تنبيه الخواطر، 358].
2- اخلاص، عامل رشد در پاداش الهي
قرآن مي فرمايد كه «يُرْبِي الصَّدَقَاتِ البقرة/276» يعني كه چيزي كه براي خدا مي دهي رشد مي كند.. قرآن مي فرمايد: هر كاري براي خدا بكني حداقل رشدش دو برابر است آيه اي داريم «أَضْعَافًا البقرة/245» چند برابر است. آيه اي داريم «فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا الأنعام/160» ده برابر است. آيه اي داريم چيزي كه در راه خدا بدهي مثل دانه اي است كه مي كاري، هفت تا خوشه مي دهد، در هر خوشه اي هم صد تا دانه است. يعني هفت ضرب در صد، هفتصد. بعد آيه اي داريم «وَاللَّهُ يُضَاعِفُ البقرة/261» از هفتصد هم بيشتر. چند تا آيه ي ديگري داريم كه «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ السجدة/17» اصلاً هيچ كس نمي داند كه چه چيزي را برايش ذخيره كرده ايم. يعني ندان و نپرس. كم را زياد مي كند. اخلاص كار كم را زياد مي كند. يك ريال خالصانه رشد مي كند، يك ميليون كه قصد خدا در آن نباشد رشد نمي كند. راه ها را باز مي كند. قرآن مي فرمايد: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا العنكبوت/69» فقط براي خدا كساني كه جهاد مي كنند براي خدا (لنهدينهم سبلنا) (سبل) جمع (سبيل) است (سبيل) يعني راه، (سبل) يعني راه ها را باز مي كند. يعني آدم مخلص هيچ وقت در بن بست نمي ماند. «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ الطلاق/2» اگر تقوا داشته باشيد هيچ وقت در بن بست نمي مانيد. «يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا الطلاق/2» (مخرج) يعني راه خروج، يعني به درد چه كنم گرفتار نمي شود. مي داند كه چه كند. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ الأنفال/29) آيه اي داريم كه «يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا الأنفال/29» يعني هيچ وقت گيج نمي شوي. آدم هايي كه مخلص هستند هيچ وقت تلويزيون روحشان برفك ندارد. شفاف است مي دانند چه است.
اخلاص چيست؟ اخلاص اگر كسي داشته باشد در بن بست نمي ماند. آدم مخلص را خدا به او الهام مي كند. اين كار را بكن. اين كار را نكن. اخلاص كه نيست. هر چه مغز متفكر كار مي كند بيشتر بن بست مي شود چون براي خدا نيست.
3- انفاق كافران در جهت مقابله با راه خدا
. قرآن مي فرمايد: « يُنْفِقُونَ الأنفال/36» آيه هاي قرآن را شما دقت كنيد مي فهميد. « يُنْفِقُونَ الأنفال/36» انفاق مي كنند، « أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ الأنفال/36» پول خرج مي كنند كه جلوي راه خدا را بگيرند. « فَسَيُنفِقُونَهَا » در آينده هم پول خرج خواهند كرد. اما « ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً الأنفال/36» آخرش خواهند ديد اين همه پول خرج كرده اند هيچي عايدشان نشد. اين همه پول خرج مي كنند
. مي گويند: پس اين پول ها چه شد؟ فكر مي كنند چهار تا فيلم و چهار تا ماهواره و چهار تا مقاله و يك جسارت به پيغمبر مي كنند پيغمبر را بشكنند، سال نبوي درست مي شود. چند صد كتاب راجع به پيغمبر. تا حالا آمريكا به هيچ يك از اهدافي كه مي خواسته، نرسيده است و امام به همه اهدافش رسيد. امام فرمود ما مي خواهيم مردم بيدار شوند، مردم بيدار شدند. مي خواهيم اسلام عزيز بشود، اسلام عزيز شده است. محاصره اقتصادي مي كنند كه ما شكسته بشويم، بچه هاي ما دست به انرژي هسته اي دسترسي پيدا مي كنند. هر چه فشار بيشتر، رشد بيشتر. مثل توپ هر چه بيشتر به زمين مي زنند، بلندتر مي شود. کار اگر براي خدا باشد راه ها باز مي شود. عيب ها برطرف مي شود. آدم مخلص اگر يك كاري هم بكند كه نبايد بكند در قرآن مي فرمايد: «أَصْلَحَ بَالَهُمْ محمد/2» يعني دسته گلي را هم كه آب داد ما درستش مي كنيم
4- اخلاص، عامل محبوبيت در نزد خدا و خلق
اخلاص آدم ها را محبوب مي كند. مردم آدم هاي رياكار را دوست ندارند، مي گويند اين رياكار است. اين براي خودنمايي كار مي كند. مي فهمند. جناب آقای قرائتی فرمودند یک روز برایمان مهمان آمد. من بچه مهمان را بوسيدم. تا بچه مهمان را بوسيدم ديدم بچه خودم هم دارد نگاه مي كند. بچه خودم را هم بوسيدم. گفت بابا. گفتم بفرما، جانم. گفت تو من را الكي بوسيدي. راست هم مي گفت. فهميد من الكي بوسيدم. چون اول بچه مهمان را بوسيدم. منتها بعد ديدم او دارد نگاه مي كند. تعجب كردم كه عجب واقعاً اين كه مي گويند فهميد. مقداري گيج شدم، بهت زده فكر كردم. اين بچه كوچولو رفت در اتاق و برگشت گفت بابا. گفتم بله. گفت ديدي چي بهت گفتم. چنين كاري را كردي. دو بار حال ما را گرفت. اين آدم هاي رياكار، ريا پيداست. مصنوعي نمي شود. يعني مثل ريش مصنوعي، تا عطسه كني مي افتد. كلاه گيس بالاخره تا مي آيي سرفه كني مي افتد. نمي شود. آدم يك مقداري مي تواند حقّه بازي كند. ناصرالدين شاه به علماي تهران در ماه رمضان افطاري مي داد. يك سال به خاطر خلاف كاري هايش علما تصميم گرفتند افطاري شاه را نروند. اعتصاب كردند. شاه پرسيد كه علما را هم دعوت كنيد. فلان شب، شب علما است كه مثلاً حالا. دربار نمي خواست بگويد كه آخوندها با شما قهر هستند. گفت چه كنيم؟ گفت بابا حالا دو سه تا طلبه مصنوعي درست مي كنيم. رفتند چند تا طلبه را عمامه دور سرش پيچيدند و دنبال يك آيت الله مصنوعي مي گشتند. سرچشمه تهران يك كسي بود خربزه فروش بود، يك ريش هاي سفيد و خوبي داشت. گفتند اين را آيت الله كنيم. رفتند گفتند آقا شما امشب بيا يك پولي هم از ما بگير هر كاري كرديم هيچي نگو. گفت چيه. گفتند ما يك عمّامه مي گذاريم روي سرت بيا افطار كن برو. گفت خوب من كه صبح تا شب بايد داد بزنم براي خربزه معلوم است اينها يك جا كلّي پول به من مي دهند. دهانش پر آب شد و پول را گرفت و اين آقاي خربزه فروش را برداشتند يك لباس آيت اللهي و افطاري مصنوعي به آخوندهاي مصنوعي، آيت الله مصنوعي. بعد به ناصرالدين شاه گفتند: الحمدلله امشب هم افطاري طي شد گفت نه علما باشند مي خواهم بيايم ايشان را ببينم. گفتند نه آقايان همه بعد از افطار همه مسجد دارند، منبر دارند. ماه رمضان است كار دارند. گفت نه حالا پنج دقيقه. گفت آقا اجازه بده بروند اينها گرفتار هستند. گفت آقا بياييد. ناصرالدين شاه آمد نشست و گفت آقايان خيلي خوش آمده ايد و يك چند دقيقه اي نشست. تا رفت خربزه ها را بخورد، خربزه بي مزه بود. گفت ببخشيد آقايان مثل اينكه خربزه شيرين نتوانسته اند براي شما تهيه كنند. يك مرتبه آيت الله گفت بيا سرچشمه دكّان خودم. يعني شما اگر كاهو كاشته ايد هر چقدر هم سينه زدي اسفناج، اسفناج دو سه روز ديگر در مي آيد مي فهمند كه اسفناج نيست. بالاي سر زمين كاهو نمي شود شعار اسفناج داد. دير يا زود لو مي رود. چه قدر اين دختر و پسرها كه در پارك يا در دانشگاه همديگر را مي بينند. به هم دروغ مي گويند. بعد معلوم مي شود كه خيلي هايش دروغ است. بعضي از آنها هم البته راست مي گويند حالا من نمي خواهم همه را بگويم ولي خيلي طلاق هايي كه گرفته مي شود به خاطر انتخابات پاركي است. انتخاب در پارك و سينما و دانشگاه چون انتخاب پلاستيكي است. با يك وزش باد مي آيد و با يك وزش باد مي رود. آدم مخلص را مردم دوستش دارند.
اخلاص عامل نجات است. «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ العصر/1-3»، همه مردم خسارت مي كنند جز كساني كه « آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ العصر/1-3». ايمان و عمل صالح باعث مي شود كه شما ضرر نكني وگرنه باخته اي. حتي كشتي گيرهاي ما، وزنه بردارهاي ما. اين آقا كه تمرين وزنه برداري مي كند. بگويد براي عزّت مسلمان ها تمرين مي كنم. بالاخره من چون خدا به من قدرت داده مي آيم اين قدرتم را در اين مسير كار بكنم كه هميشه پرچم جمهوري اسلامي، سرود جمهوري اسلامي بالاخره وقتي من وزنه را بلند مي كنم يك يا ابوالفضلي، يا حسيني، يا فاطمه، يا رسول الله، بالاخره من پيغمبر را مطرح كنم. اين تمرينش هم عبادت است. اما اگر اين نيّت نبود، بگويد وزنه بلند مي كنم كه كف بزنند، خوب مردم كف مي زنند تمام مي شود و مي رود. بعد از چند سال خودش هم ديگر زورش تمام مي شود و نه او وزنه بردار است و نه كف زني. هم وزنه برداري اش پريد هم كف زدن مردم پريد. چيزهاي غيرخدا مي پرد. ممكن است عطر بوي خوشي داشته باشد اما يك دوش كه گرفتي بوي عطر مي پرد.
5- اخلاص، در دسترس همگان
اخلاص هميشه براي همه قابل دسترس است. اخلاص چيزي نيست كه بگويي آخر از كجا پيدا كنم؟ هر كسي مي تواند خالص باشد. ممكن است شما بگويي براي نمره درس مي خوانم ولي بالاخره اخلاص در دسترس است.
شما وقتي مي خواهي بخوابي نمي تواني مثلاً يك ذكر خدا را بخواني و بخوابي؟ مثلاً زير لحاف كه كسي نيست. خدايا من مي خواهم بخوابم نمي دانم صبح تا حالا چه كردم؟ خدايا اگر خوبي از من سر زده الحمدلله رب العالمين، اگر لغزشي از من سر زده خدايا من را ببخش. يك عذرخواهي از خدا بكن و بخواب. پيرزني بود هر شب كه مي خوابید دو ركعت نماز مي خواند و مي خوابید به او گفته شد اين چه نمازي است؟ نماز شب اگر مي خواهي بخواني نماز شب يازده ركعت است. اين دو ركعت چيست؟ گفت نمي دانم بالاخره هر وقت مي روم بخوابم، مي فهمم امشب يك عده مرده اند، شب اول قبر هم شب سختي است. نمي دانم چه كسي و كجا مرده است؟ دو ركعت نماز مي خوانم مي گويم خدايا من دلم براي اينها مي سوزد به آنها رحم كن. اين اخلاص است. صدقه مي دهي بده براي دفع بلا، بگو دفع بلا از همه مسلمان ها. ولو نمي شناسيم. چه كسي. هر كه مي خواهند باشند. مي شود اخلاص باشد. در يزد كسي آب انباري مي سازد. يك روز مي آيد مي بيند بر سر اين آب انبار دعوا است. مي گويد: چه شده است؟ مي گويند: اين يهودي آمده است اينجا آب ببرد. چون در يزد يهودي خيلي بود. و اين يهودي ها مي آيند از آب انبار مسلمان ها آب مي برند. نمي خواهيم بگذاريم. فرمود: كه بابا آب دادن كه يهودي و مسلمان ندارد. اصلاً آب انبار براي يهودي ها. من براي مسلمان ها يك آب انبار ديگر مي سازم. مسلمان آب انبار مي سازد كه مخصوص يهودي ها باشد. مي گويد يهودي ها هم آدم هستند. خداپرست كه هستند. معاد و خدا را كه قبول دارند. كتاب آسماني را كه قبول دارند. حالا مسلمان نيستند اما تشنه كه نبايد باشند. مي گويد اين آب انبار براي يهودي ها، يكي ديگر براي مسلمانان مي سازم. اخلاص در دسترس است. اين طور نيست كه بگويي من نمي توانم نيت خالص بكنم. حالا اين كارت براي ريا بود. شما يك كار خالص كه مي تواني بكني. بابا داري مي روي نمي داني چه كسي است. اما يك سلام به او بكن براي خدا به او سلام كن. حالا حتماً بايد رئيس و وكيل و وزير باشد.
6- اخلاص، عامل دوري از عقده ها و پشيماني ها
اخلاص جلوي عقده را مي گيرد. آدم مخلص هيچ وقت پشيمان نمي شود. شما براي خدا سلام مي كني، بنده نمي شنوم جوابت را نمي دهم. اه چه قدر اين متكبر است. مي گوييم آقا مگر براي خدا سلام نكردي؟ گيرم من نشنيدم جواب شما را بدهم شما ثوابت را برده اي. چه من بشنوم، چه نشنوم. چه جواب شما را بدهم، چه ندهم. مي رود نماز جماعت مي گويند آقا نيست. شما ثواب جماعت را داري. كسي كه براي خدا كار مي كند، خدا اجرش را مي دهد چه به هدف برسد، چه نرسد. آدم مخلص هيچ وقت عقده اي نمي شود. آدم مخلص كارهايش حفظ مي ماند. چون مي گويند كاري كه براي خدا كردي حفظ مي شود. "كلمة لا اله الا الله حصني". توحيد حصن است. حصن يعني قلعه يعني آدم وقتي جنسش را گذاشت در قلعه ديگر خاطرش جمع است كه اين حفاظت شده است مثل يك پولي كه در صندوق مي گذارند. آدم وقتي براي خدا كار كرد مي داند ديگر تلف نمي شود، خدا حفظ مي كند. اخلاص مي شود براي خدا درس خواند. مي شود براي خدا كار كرد. و خدا چه قدر رشدش مي دهد. واقعااخلاص كيميايي است كه فاني را باقي، كم را زياد، راه را باز، عيب را برطرف، انسان ها را محبوب، سبب نجات از خسارت، براي هميشه قابل دسترس، جلوي عقده را مي گيرد. *
برگرفته از سخنان حجت الاسلام قرائتی
* این مورد بالشّخصه برای خودم خیلی جالب بود