اگر بنای کعبه توسط حضرت ابراهیم (ع) بنا شده، پس چرا حضرات موسی و عیسی (ع) طواف آن را ننمودند و اگر نمودهاند، چرا در قرآن یا تورات و انجیل ذکر نشده است؟ مگر این طواف از زمان ایشان واجب نشده است؟
در خصوص کعبه، به غیر آیات قرآن کریم، اخبار و روایات بسیاری وجود دارد که هر یک از منظری بدان توجه نمودهاند. به عنوان مثال: الف) امام باقر علیهالسلام: «كعبه، اولين بقعهاى است كه از زمين آفريده شد. سپس زمين از آن گسترش يافت». از این روایت برخی تعبیر میکنند که وقتی آب زمین را احاطه کرد، اولین نقطهای که سر از آب درآورد، نقطهکعبه بود و برخی دیگر بر اساس سایر روایات میگویند: «در طوفان نوح همه چیز غرق و ویران شد، به جز «کعبه» و به همین دلیل «بیتالعتیق» نامیده شد». البته بر اساس آیهمبارکه ذیل شکی نیست که اولین خانهای که برای «عبادت دسته جمعی» و هدایت همه مردم بنا شده است، کعبه معظمه میباشد». «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ»1 . ترجمه: بىگمان نخستين خانهاى كه براى مردم بنا شد آن است كه در بكّه است، مبارك است و راهنماى جهانيان است. اگر چه کعبه اولین بیت برای عبادت و«مسجد» بوده، ولی قبلهی همهی ادیان الهی نبوده است. چنان چه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: قبله موسی عليه¬السّلام مشرق و قبله عیسی عليه¬السّلام مغرب بود و قبلهی من میان این دو است. البته دقت شود که قبلهی هر دو ایشان «بیتالمقدس» بود که برای حضرت موسی عليه¬السّلام که در سرزمین مصر اسکان یافت مشرق میشد و برای حضرت عیسی عليه¬السّلام که در سرزمینهای فلسطین بودند، در مغرب واقع میشد. ب ) کعبه که مسجد برای عبادت همهانسانها بود، وقتی قبله شد که دین اسلام محمدی صلی الله علیه و آله و سلم که آخرین دین و برای جهانیان است، ظهور یافت؛ لذا دلیلی نداشت که کعبه برای حضرات موسی و عیسی عليه¬السّلام که هر دو فقط برای قوم «بنیاسرائیل» و گسترهآن ارسال شده بودند نیز قبله باشد و حج آن نیز واجب شده باشد. هر چند که «حج» در ادیان گذشته نیز بوده است، اما به صورت یک عبادت. ج) البته در روایات سخن از حج حضرت موسی عليه¬السّلام آمده است. چنان¬که میفرماید: «حضرت موسى عليه¬السّلام حجى بجا آورد در حالى كه سوار بر شتر سرخى بود و لبيك مى¬گفت»2 . د) با توجه به نکات فوق الزامی ندارد که حضرات موسی و عیسی عليه¬السّلام حتماً به مکه سفر نموده و طواف کعبه نیز به جای آورده باشند؛ مضاف بر این¬که احکام و مناسک حج بدین شکل در اسلام وضع شده است. البته باید توجه داشت که با وجود لجاجت و بغض و تحریفات صورت¬گرفته در ادیان یهودی و مسیحی، که حتی کتاب آسمانی را تغییر دادند، اسناد تاریخی صحیح و بسیاری از آنان به جا نمانده است. یهودیها و نصرانی چنان تعصب و رقابتی در دین خود داشتند که حتی یهودی¬ها میگفتند: «ابراهیم یهودی بود» و مسیحیها میگفتند: «نصرانی بود!» و هیچ توجه نداشتند که حضرت ابراهیم عليه¬السّلام قبل از این دو بوده است. تا آن¬که خداوند متعال به آخرین انبیای خود، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید که به اینها بگو که ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه موحد و حنیف و تسلیم خدا بود و هیچگاه از مشرکین نبود. «ما كانَ إِبْراهيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكينَ»3 . ترجمه: ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانی و ليكن يكتاپرست تسليم شده [به خدا] بود و از مشركان نبود. لذا همهجزئیات زندگی آنها در اختیار ما نیست و از تاریخ منقول آنها نیز فقط آن¬چه در قرآن و احادیث و روایات آمده است مورد تأیید میباشد. 1. آل عمران . 96 2. بحار الانوار، ج 99، ص 64، روايت 41، كه دقيقا بيانگر حج حضرت موسى ، حضرت نوح و حضرت سليمان عليهم السلام مى¬باشد، و نيز در رابطه با حج حضرت موسى عليه السّلام. ر. ك : بحار الانوار، ج 13، ص 11، روايت 16، و ص 359، روايت 69. 3. آل عمران، 67