آیا از کاربرد تدوین اطلاع دارید؟!
یک شنبه 30 خرداد 1395 1:48 AM
تدوین چیست؟!آیا از کاربرد تدوین اطلاع دارید؟! در صورتی که دوست دارید به پاسخ سوالات بالا برسید و یا اطلاعاتتون از تدوین بیشتر شود ادامه متن را بخوانید .در دنیای واقعی، آنچه در برابر دیدگانِ ما میگذرد، همهی آن چیزی نیست كه وجود دارد.ما میبینیم، حس میكنیم و آن را همهی واقیعت میپنداریم . اما در واقع چنین نیست. ذهن ما ناخودآگاه به انتخاب دست میزند و آنچه كه میبینیم تمام آنچه كه وجود دارد ، نیست؛ بلكه آن است كه ما خواستهایم و انتخاب نمودهایم.نگاه ما در یك خیابان شلوغ تنها كسانی و چیزهایی را ثبت میكند كه ما توجه خود را بر آنها متمركز كردهایم. این بدان معنا نیست كه ما افراد یا اشیاء دیگر را ندیده باشیم،بلكه تمامی آنچه در حوزه دید عدسی چشم است بر اساس كاركرد فیزیولوژیكی چشم ثبت میشوند، اما كار اصلی را ذهن است كه انجام میدهد؛ یعنی انتخاب. این گونه است كه بسیاری از افراد و رویدادها را به یاد نمیآوریم و بسیاری از چیزهای آشكار در برابر ما پنهان میمانند، كه چه بسا قابل توجهتر از آنچه ما از نظر گذراندهایم، بوده است.بدین گونه است كه در دنیای فیلم “ تدوین ” همان نقش ذهن را در واقعیت به عهده دارد.بدین معنی كه آنچه پنهان است، آشكار میكند و آنچه آشكار است اما نیازی به دیدن آن نیست، پنهان؛ یعنی انتخابِ بهترین تصویر برای دیدن.
« پرده سینما همان اوج و فرودهای تخیل خودمان را باز میتاباند؛ تخیلی كه از واقعیتی تغذیه میكند كه قرار است جایگزین آن گردد.یعنی داستان فیلم ازتجربهای زاده میشود كه تخیل ما از آن فراتر میرود. ولی آنچه كه روی پرده تخیلی است باید همان فشردگی مكانی و فضایی امر واقعی را داشته باشد.»آندره بازن
تأكید بازن بر روابط فضایی و مكانی و حفظِ تدوام این دو عامل در رابطه با “ واقعنمایی ” نماهاست؛ این در حالی است كه توانایی بازنمایی واقیعت و تداوم “مكانی، فضایی ” را از امكانات“ میزانْسن ” میداند. درهمین رابطه “ نؤئل بورچ ” تدوین سینمایی را “ هنر فضاسازی ” میداند و با اشاره به كارهای “ ایزنشتاین ” این مسئله را كه فضاسازی تدوینی چه اندازه بر ساختارهای دیگر فیلم تأثیر میگذارد را تحلیل میكند.
به عقیده بوردول تدوین چهار قلمرو اصلی را برای « انتخاب، كنترل در اختیار فیلمساز قرار میدهد:
1. روابط گرافیكی بین نمای الف و نمای ب
2. روابط ریتمیك بین نمای الف و نمای ب
3. روابط فضائی بین نمای الف و نمای ب
4. روابط زمانی بین نمای الف و نمای ب
اما هر یك از این حوزهها، در فیلمهای گوناگون متفاوت عمل میكند. به طور مثال اهمیت روابط گرافیكی و ریتمیك در فیلمهای انتزاعی و فرمال بیشتر از دیگر فیلمها نمود پیدا میكند.اما ارتباط فضائی و زمانی در اكثریت فیلمها اعمال میشود به جز فیلمهای تجریدی و فرمال.
اما به نظرِ “ سوزان هیوارد ” تدوین را به چهار نوع اصلی میتوان تقسیم كرد:
1. تدوین منطبق باتوالی زمانی
2. برش متقاطع یا تدوین موازی
3. فوكوس عمیق
4. مونتاژ
به طور كلی سبك تدوینِ تداومی " continuity style editing " اكثریت فیلمها را در بر میگیرد، به ویژه فیلمهای هالیودی را. در این سبك با پنهان كردن ساز و كار آپارتوس سینمایی، در به وجود آوردن احساس بیخللی در مخاطبان و توهم واقعیت آنچه به تصویر درمیآید ؛ كاركرد به سزایی دارد.در تدوین تداومی:
«فیلم، توجه را به طریقه گفته شدن داستان جلب نمیكند. تدوین خود را به رخ نمیكشد، و در نتیحه روایتی بیخلل و به لحاظ مكانی و زمانی یكپارچه ارئه میكند. تداوم مكانی از طریق تبعیت از قانون 180 درجه و تداوم زمانی از طریق تبعیت از توالی زمانی روایت حفظ میشوند.»سوزان هیوارد
در این گونه سینما تنها موردی كه بیخللی و تداوم را به هم میزند “ فلاش بكflash-back ” است.اما این روش تقریباًَ از فیلمهای اولیه تاریخ سینما، تكنیك غالبی در تدوین فیلمها بوده است.