چه زمانی تصویر را برش بزنیم؟ اول: انتقال اطلاعات
شنبه 18 آبان 1392 9:06 AM
«تدوین فیلم» بسیار فراتر از کنار هم چیدن تعدادی نما یکی پس از دیگری است. تدوین شامل تعیین خلاقانه جایگاه عناصر تصویری و صوتی گوناگونی است که وقتی به عنوان یک بسته کامل برای مخاطب به نمایش در می آید بتواند اطلاعات، داستان یا احساسی را منتقل کند یا اینکه مخاطب را سرگرم سازد. این خاصیت اخیر یک جنبه اساسی در هر تصویر متحرکی را برجسته می کند (چه در فیلم داستانی، آگهی تلویزیونی، طنز موقعیت، موزیک ویدئو و ... باشد). بنابر این به عنوان یک تدوینگر، شما موظفید تجربه ای را خلق کنید که هر طور تهیه کنندگان پروژه اراده کردند، بر بیننده اثر بگذارد.
فیلمنامه پروژه با در نظر گرفتن سلیقه مخاطب نوشته شده است، تصاویر با در نظر گرفتن سلیقه مخاطب ضبط شده است و شما باید این تصاویر را با در نظر گرفتن سلیقه مخاطب تدوین کنید. این مخاطب به معنای عام آن نیست بلکه منظور مخاطب خاصی است که پروژه او را هدف قرار می دهد. فیلمی در باره شیطنت های گروهی از جوانان در یک کالج، احتمالا توسط کسانی که مستندی در باره صنعت آسیاب بادی امریکای شمالی در اواخر قرن 19 را تماشا می کنند دیده نمی شود. درک انتظارات مخاطب و درجه درگیری آنها در برنامه مهارت ممتازی در دوره تدوین شما خواهد بود. پیش بینی نیازهای بیننده کمک زیادی به روش شما در تدوین پروژه ها خواهد کرد.
البته سبک های مختلفی از تصاویر متحرک، یا سبک های متفاوت برنامه های تلویزیونی به راه های مختلف تدوین نیاز دارد. محتوای متفاوت و مخاطب هدف متفاوت مستلزم روش ها، تکنیک ها، جلوه های متفاوت تدوین است. در حالیکه راهتان را در حرفه فیلم سازی یا تدوین آغاز می کنید باید تعداد زیادی از فیلم هایی که در آن سبک ساخته شده را ببینید تا روشهای متداول تدوین و حضور یا عدم حضور عناصر و جنبه های ضروری در آنها را بررسی کنید. در طول زمان احتمالا علاقه و مهارتتان را در یک فرمت برنامه (آگهی های بازرگانی، مستندها، فیلمهای داستانی، اخبار و غیره) کشف می کنید و بیشتر تجربیاتتان در تدوین را در آن سبک انجام خواهید داد.
اما پیش از آنکه با بحث های تخصصی شما را در باره آینده احتمالیتان در تدوین سردر گم کنیم، اجازه دهید به هدف این نوشتار برگردیم، که بحث در باره اصول پایه تدوین است. گرچه در پروژه های مختلف تدوین، تکنیک های مختلفی به کار می رود اما چندین روش متداول هم در تدوین وجود دارد. این شیوه های متداول عناصری هستند که مخاطبانتان و از جمله خود شما هنگام تماشای تصاویر متحرک انتظارشان را دارید. افراد معمولا از چنین انتظاری در خود بی اطلاعند اما در طول زمان با تماشای فیلم ها و برنامه های تلویزیونی به طور ناخوداگاه یاد می گیرند که تدوین را تحلیل کرده و معنای مستتر در جریان تصاویری که روی صفحه می بینند را درک کنند. بنابر این همانطور که نماهای اولیه در زبان فیلم معنا دارند، اینکه تدوین گر چگونه این نماها را به هم پیوند دهد نیز در معنای فیلم برای مخاطب تاثیر دارد. بنابر این تدوین اصولی دارد.
بهترین وقت برای کات زدن یک تصویر به تصویر دیگر چه زمانی است؟
1- انتقال اطلاعات
یک نمای جدید همواره باید حاوی اطلاعات جدیدی برای بیننده باشد. در فیلم این می تواند به معنای اطلاعات تازه بصری باشد (ورود یک شخصیت جدید به صحنه، نشان دادن یک لوکیشن متفاوت، اتفاقی که معنای آن هنوز چندان مشخص نیست و...)، اما این اطلاعات تازه میتوانند شنیداری هم باشند. (راوی خارجی، صدای سم اسبان، یک سخنرانی و ...) یک تدوینگر خوش فکر از خود چندین سوال می پرسد: مخاطب دوست دارد در صحنه بعد چه ببیند؟
مخاطب چه چیزی را باید ببیند؟
مخاطب چه چیزی را نمی تواند ببیند؟
من می خواهم که مخاطب چه چیز در صحنه بعد ببیند؟
به یاد داشته باشید، یکی از وظایف بی شمار یک تدوینگر درگیر کردن مخاطب هم به صورت احساسی (خنداندن، گریاندن، ترساندن و...) و هم به صورت روانی ( به فکر واداشتن، ایجاد حدس و گمان و...) است. پرسیدن سوالات قبلی به شما کمک خواهد کرد که در نشان دادن داستان هوشمندانه تر عمل کنید. در یک داستان معما گونه ممکن است به اشتباه اطلاعاتی را نشان دهید که باعث سوء برداشت مخاطب شود و یا در یک ملودرام عاشقانه اطلاعاتی را به نمایش بگذارید که کاراکترها هنوز از آن بی خبرند.
صرف نظر از اینکه چه نوع اطلاعاتی به مخاطب ارائه می شود، واقعیت این است که اطلاعات باعث درگیر شدن و مجذوب شدن و به فکر افتادن مخاطب می شود که این امر موجب علاقه مندی مخاطب به داستان خواهد شد. هنگامی که مخاطب درگیر و مجذوب داستان شود، متوجه ساختار فیزیکی تدوین نخواهد شد و این کمک می کند تا فیلم قوی و روان پیش رود. همچنین به این معناست که تدوینگر کارش را به خوبی انجام داده است.
روشن است که عنصر اطلاعات جدید پایه تمام انتخابها در تدوین است. هرگاه از یک نما به نمای دیگر کات می کنید، باید از خود بپرسید اگر در نمای جدید هیچ اطلاعات جدیدی وجود ندارد پس چرا باید این صحنه را کات کنیم؟ آیا انتخاب بهتری وجود دارد؟آیا نمای دیگری از همین صحنه وجود دارد که حاوی اطلاعات جدیدتری باشد و با نیازهای داستان هماهنگتر باشد؟ مهم نیست که یک نما چقدر زیبا، هیجان انگیز یا پر هزینه باشد، اگر این نما هیچ اطلاعات تازه ای به روند داستان اضافه نکند، پس بهتر است از آن در تدوین نهایی استفاده نشود.
ادامه دارد...
ma.mr1384@chmail.ir
تالار و زیر تالار جام حذفی ، لیگ دسته یک ، سایر ورزشها ، صفحه اول روزنامه های ورزشی