0

آموزش فیلمنامه نویسی

 
mehrad90
mehrad90
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 3997
محل سکونت : 'گلستان

آموزش فیلمنامه نویسی (4)
دوشنبه 29 مهر 1392  10:57 PM

شکل ظاهری فیلمنامه (قسمت دوم)

در ادامه موضوع قبل، یعنی ترکیب‌ و شیوه طراحی ظاهری فیلمنامه، ما به توضیح و بررسی سطر راهنمای صحنه پرداختیم. در این مقاله، به ادامه موضوع و بررسی ویژگی‌های ادبی و نگارشیِ متن فیلمنامه می‌پردازیم.
هنگامی که می‌خواهید محتوای یک صحنه را برای مخاطب شرح دهید؛ بایستی نکات بسیار مهمی را مد نظر قرار دهید. این نکات عبارت‌اند از:
رعایت اصول و قواعد نوشتاری: شما برای این که اساسا وارد عالم نویسندگی شوید؛ باید قبل از هر چیز، قواعد و اسلوب نویسندگی را بدانید. یعنی باید بتوانید جمله‌های خودتان را بدون اشتباه در فیلمنامه درج کنید. باید املای درست کلمات را بدانید. اگر متن شما گرفتار اشتباهات املایی و انشایی باشد؛ خواننده مدام دچار سردرگمی و آشفتگی ذهنی خواهد شد و قادر نخواهد بود با فیلمنامه شما، ارتباط مناسبی برقرار کند.
اما اگر دانش شما در زمینه زبان فارسی، چندان که باید و شاید کافی و کامل نیست؛ نباید دست از کار بکشید و یا دلسرد شوید. فقط به خاطر داشته باشید که متن شما پس از اتمام، حتماً بایستی توسط یک ویراستار باتجربه، ویرایش شود و از تمامی اشتباهات املایی و انشایی و تایپی پاک و پیراسته گردد.
 
شیوه روایی توضیحات صحنه: برای توصیف وقایع و رویدادهای صحنه، شما چند کار مهم و مسئولیت اساسی به عهده دارید که باید آن‌ها را مورد نظر قرار دهید. این کارها از این قرارند:
1.رعایت زمان : از جمله مواردی که باید بدان توجه داشته باشید؛ زمان افعالی است که به کار می‌برید. شما در توضیح اتفاقات و وقایع صحنه، باید همیشه از زمان حال استفاده کنید. یعنی نمی‌توانید در توضیح رویدادهای صحنه، به گذشته و آینده اشاره داشته باشید. نمی‌توانید بنویسید: «فلانی این کار را کرد» و یا «آن کار را خواهد کرد». بلکه همیشه به ما می‌گویید که چه اتفاقی در صحنه در حال افتادن است.
این جور افعال را ما در یک متن داستانی، فراوان به کار می‌بریم؛ اما در فیلمنامه این طور نیست. برای مثال ما در یک داستان می‌خوانیم:
مریم دست‌هایش را شست و با حوله خشک کرد.سپس اندیشناک و قدم‌زنان به سوی پنجره انتهای اتاق رفت؛ تا باز هم به ابرهای دوردستی بنگرد؛ که به سوی افق‌های دورتر در حال حرکت بودند.
اما در فیلمنامه اگر بخواهیم چنین رفتاری را توضیح بدهیم؛ ناچاریم چنین بنویسیم:
مریم دست‌هایش را می‌شوید و با حوله خشک می‌کند.سپس به سوی پنجره انتهای اتاق می‌رود و به دوردست می‌نگرد. از دید او، ابرها را در افق می‌بینیم که در حال حرکت هستند.
در متن برخی از دوستان تازه‌کار و کم تجربه، مشکلات مربوط به زمان و ساختار جملات، بسیار به چشم می‌خورد. گاهی نوعی سرگردانی در زمان جملات توصیفی دیده می‌شود که نشان می‌دهد نویسنده درک روشنی از کار فیلمنامه نویسی ندارد و بین نوشتن داستان و فیلمنامه معلق و سرگردان است.
به این نمونه که به وسیله یکی از علاقمندان تازه‌کار فیلمنامه نویسی برای من ارسال شده؛ دقت کنید:
PROPERSIA-Salamian-tut-3-2-3
در این نمونه، چند نکته به چشم می‌خورد که بایستی مورد توجه قرار گیرند.
  • زمان در این توصیفات، مدام در حال تغییر است. این‌گونه نگارش، همه را دچار سرگردانی می‌کند و متن را هم دچار آشفتگی می‌سازد. کنترل زمانِ جمله‌ها و حفظِ آن‌ها فقط در یک زمان – و آن هم زمان حال – کار دشواری نیست. فقط کافی است در این خصوص، توجه و دقت کافی داشته باشید.
  • توضیحات نارسا و گاه بسیار کلی هستند. وقتی دارید در باره یک رویداد در صحنه صحبت می‌کنید؛ نباید سرسری از آن بگذرید؛ بلکه باید به اندازه کافی – بی‌آن‌که به پرگویی و زیاده‌روی بیفتید – در باره آن توضیح بدهید. مثلاً موضوع جدایی منصور و فریبا، در این فیلمنامه، تنها در چند کلمه بیان شده؛ بی‌آن‌که برای کسی که می‌خواهد این صحنه را جلوی دوربین ببرد؛ توضیح کافی داده شده باشد که این موضوع جدایی، چگونه و با چه کیفیتی اتفاق می‌افتد. آیا گفتگویی در این میان رد و بدل می‌شود؛ یا تنها با امضای دفتر طلاق و تأکید روی عنوان دفتر، موضوع طلاق بیان می‌شود؟ شما بایستی، هر نکته‌ای را که باید دانسته شود؛ به اندازه کافی شرح دهید.
  • کلمات زائد و غیرضروری را از متن حذف کنید و نگذارید این کلمات اضافی، باعث ایجاد ابهام و سردرگمی در خواننده شوند.
2.جغرافیای صحنه : در متن فیلمنامه، و زیر هر سطرِ راهنمای صحنه، شما بایستی تصویری اجمالی و مختصر از جغرافیای صحنه را به خواننده بدهید؛ تا او بداند که هر کسی که در این صحنه حضور دارد؛ در چه موقعیتی نسبت به دیگران واقع شده است. این توضیحات به مقتضای شرایط صحنه، می‌تواند به جزئیات هم بپردازد؛ یا این که تنها با چند کلمه؛ به کلیات بسنده کند.
به عنوان مثال، اگر در صحنه فرضی شما، میز یا ستونی قرار دارد؛ یا دری یا دیواری در صحنه هست که نقش تعیین کننده‌ای در میزانسن صحنه و رفتار بازیگران دارد؛ شما باید این موضوع را برای خواننده روشن کنید.
 
جزئیاتی که در مورد رفتار شخصیت‌ها، در فیلمنامه ذکر می‌شود؛ می‌تواند اطلاعات زیادی در باره حس حاکم بر صحنه و سرعت وقوع رویدادها به کارگردان و بازیگران بدهد و ذهن آنان را نسبت به موقعیتی که شخصیت‌ها در آن قرار دارند؛ روشن‌تر کند. بدون این توضیحات، همه چیز در هاله‌ای ابهام فرو می‌رود و درک شرایط صحنه، برای همه دشوارتر می‌شود.
در حقیقت، فیلمنامه‌نویس با این توضیحات، یک گام اساسی به ادبیات و نگارش داستانی رویدادهایش نزدیک‌تر می‌شود و ما با خواندن توضیحات روشنی در باره صحنه، و اتفاقاتی که در آن می‌افتد؛ از افتادن در چاله یک سری اطلاعات ماشینی و غیرقابل احساس، رهایی پیدا می‌کنیم و با درکی روشن‌تر،و احساسی عمیق‌تر نسبت به داستان وشخصیت‌هایش، با آن روبرو می‌شویم.
 
 
4.گفتگوها : مهمترین بخش فیلمنامه‌، گفتگوهای آن است و مهم‌ترین مسئولیت فیلمنامه‌نویس پس از طراحی داستان هم، نوشتن دیالوگ‌های خلاقه و جذاب برای بازیگران است. هر چقدر که این دیالوگ‌ها، نافذتر، مؤثرتر و متناسب‌تر با حال شخصیت‌ها نگاشته شوند؛ فیلمنامه باارزش‌تر تلقی خواهد شد.
منظورم این است که شاید بتوان توصیفات مربوط به جغرافیای صحنه و رفتار بازیگران را یک کار مکمل و یک کمک مؤثر از سوی فیلمنامه‌نویس برای کارگردان تلقی کرد؛ اما با این حال، جای خالی این بخش‌ها را، کارگردان می‌تواند در سر صحنه، با همکاری بازیگران پر کند.یعنی با چند توصیف کلی و موجز هم، مسئولیت فیلمنامه‌نویس در این زمینه ادا شده است؛ اما جای تنظیم و نگارش گفتگوها، سر صحنه نیست. این کاری است که نیاز به تجربه و تبحّر و توانایی خاصی دارد و گاه برای نوشتن آن، باید تحقیقات و پژوهش‌های زیادی را انجام داد و وقت زیادی را صرف کرد. بنابراین گفتگوها را باید مهم‌ترین بخش از فیلمنامه – پس از طراحی و تدوین داستان و شخصیت‌ها – تلقی کرد.
در نهایت هم اگر نقصانی در این بخش باشد؛ نتیجه کار باعث گرفتاری و هرج و مرج در سر صحنه خواهد شد. یعنی اگر گفتگوها به درستی تنظیم نشده باشند؛ نتیجه و محصول نهایی – یعنی همان فیلمی که همه برای ساختن‌اش دارند تلاش می‌کنند – چیز خوبی از آب در نخواهد آمد؛ حتی اگر داستان خوبی هم داشته باشد. بنابراین، فیلمنامه نویس اگر یک کار داشته باشد که پس از طراحی و تدوین داستان در فیلمنامه اهمیت داشته باشد؛ آن کار؛ دیالوگ‌نویسی است.
 
 
گفتگوها هستند که به ما می‌گویند چه چیزی در درون و بیرون شخصیت‌ها در جریان است و چه رخ داده و یا قرار است رخ بدهد. گفتگوها از زوایای مکنون و پنهان زندگی و تفکرات شخصیت‌ها به ما اطلاعات می‌دهند و داستان را پیش می‌برند. گفتگوهای خوب و سنجیده و دلنشین و جذاب، می‌توانند یک فیلم متوسط را با داستانی متوسط تبدیل به یک اثر خوب و ماندگار کنند. می‌توانند ما را ترغیب کنند که باز هم به تماشای این فیلم بنشینیم و یا در باره آن حرف بزنیم و حتی جملاتی از این گفتگوها را به خاطر بسپاریم. اتفاقی که در مورد بسیاری از فیلم‌ها در بین مردم بسیاری از کشورها رخ می‌دهد.
 
این پایان مطلب ما درباره شکل ظاهری فیلمنامه نیست. هنوز نکات ریز و درشت فراوانی در این باره وجود دارد که در مقاله‌ای دیگر بدان خواهیم پرداخت. در مقاله بعدی، ما شیوه درست تایپ کردن و صفحه بندی صحیح و مناسب فیلمنامه و جزئیاتی که به شما کمک می‌کند که فیلمنامه‌ای هرچه مرتب‌تر و خوشخوان‌تر داشته باشید؛ را بررسی خواهیم کرد.
تشکرات از این پست
onehamed ravabet_rasekhoon mghjkhhjiu
دسترسی سریع به انجمن ها