اهمیت ویرایش در فیلمنامه
برای برخی از افراد، شاید تصور این موضوع قدری سخت باشد که ویرایش یک فیلمنامه، تا چه حد میتواند در سرنوشت اثری که بناست بر اساس آن ساخته شود؛ تأثیر بگذارد.از نگاه آنان، ویرایش یک متن، شاید تنها از جنبه تزیینی و آرایشی آن میتواند اهمیت داشته باشد؛ و در سرنوشت آن، چندان تأثیر نخواهد داشت. اما من در این مقاله، تلاش خواهم کرد به جنبههایی از این موضوع بپردازم که دانستن آن، شاید از بسیاری جهات،برایتان جالب توجه باشد.
ویرایش چیست و چه اهمیتی دارد؟
ویرایش تلاش برای خوشخوان کردن یک متن برای خواننده است. ما با ویراسته کردن متنمان، به مخاطب کمک میکنیم راحتتر و آسودهتر با آن روبرو شود و روانتر آن را بخواند و آسانتر آن را درک کند.
یک متن اگر ویرایش نشده باشد؛ زمان بیشتری را برای درک خود، از ما طلب خواهد کرد و ما برای هضم و فهم هر جمله و عبارت، باید تلاش بیشتری داشته باشیم. عبارات و جملاتی که سنجیده و روان به دنبال هم، در یک متن خوب آمده باشند؛ به سرعت ما را به سرمنزل مقصود خود میرسانند و تأثیر پایدارتری در ذهن و فکر ما از خود بر جای میگذارند.
بر اساس قواعد متداول نوشتاری در دنیا، هر متنی، پیش از انتشار، باید ویرایش شود. باید در انتخاب واژههای آن، دقت و توجه کافی به کار برده شده باشد و هر جمله و عبارت و واژه نابجا و مزاحمی از سر راه قرائت آن برداشته شود. با ویرایش متن، ما اعتماد مخاطب را برای توجه کافی به مطلبمان جلب میکنیم و به او اطمینان میدهیم که میتواند با خاطری آسوده، موضوع را در متن ما، تا حد دلخواه خود پیگیری کند و دغدغهای از این بابت نداشته باشد که شاید عدم درک برخی از بخشهای متن، به درک کلی او از مطلب، لطمه وارد ساخته است. ما با ویرایش، به مخاطب و خواننده متنمان، آرامش و اطمینان خاطر را هدیه میکنیم و به اعتماد به نفس او، نسبت به درک مطلب، میافزائیم.
اهمیت ویرایش در فیلمنامهنویسی:
اما توجه به ویرایش، در هنگام نگارش یک فیلمنامه، چه اهمیتی دارد؟
به این چند نمونه گفتگو توجه کنید: (این گفتگوها، عینا و بدون تغییر از متن یک فیلمنامه کپی شده است.)
این فرازها، پس از یک ویرایش مناسب، میتوانستند به این صورت در فیلمنامه ظاهر شوند:
اما موضوع ویراستاری فقط به گفتگوهای یک فیلمنامه برنمیگردد. بلکه حتی شامل بخشهای توصیفی آن هم میشود. یعنی آن قسمت از فیلمنامه که باید در اختیار عوامل تولید مانند کارگردان و فیلمبردار و دیگران باشد؛ نیز باید به حد کافی ویراسته باشند. و الا همه را سردرگم و گرفتار خواهند کرد.
اشتباهات املایی در کنار توصیفات مبهم و آشفته از صحنه، میتواند همه را گرفتار سردرگمی و سرگردانی کند.
در عین حال، یک فیلمنامه ویراسته، هرگاه به دست کسی برسد که یک خواننده عادی محسوب میشود؛ باز هم باعث خواهد شد که او ارتباط مناسبتری با آن برقرار کند. از جمله این که، شما تصمیم بگیرید فیلمنامه را در اختیار ناشری بگذارید و او قبول کند که این متن را در قالب یک کتاب، منتشر کند. آیا همه خواننده های شما، خواهند توانست داستان فیلمنامه شما به خوبی بفهمند؟ همه چیز بستگی به قلم و شیوه نگارش شما دارد.
اما موضوع فقط این نیست که ویرایش یک فیلمنامه، خواننده عادی را سر شوق آورد؛ بلکه من در این جا میخواهم به شما نشان دهم که ویرایش میتواند بر سرنوشت یک فیلمنامه هم اثر بگذارد. به این چند نکته توجه کنید:
اهمیت ویرایش فیلمنامه در مرحله پذیرش:
شما داستانی در ذهن دارید که شما را عمیقاً درگیر خودش کرده است. آن را دوست دارید و حتی به آن دل میبندید. داستانی است که میتواند در قالب یک اثر سینمایی و یا تلویزیونی، به خوبی منعکس شود و باعث اعتبار حرفهای و اجتماعی شما شود. داستانی است که بازگو کردن آن برای این و آن، شما و آنها را به وجد میآورد و تشویقها برای نوشتن این فیلمنامه از هر سوی به طرف شما روان است.
شما روی این فیلمنامه کار میکنید و پس از روزها و شبها و هفتهها تمرکز و فعالیت ذهنی و فکری روی آن، تصمیم میگیرید که محصول و نتیجه کارتان را به تهیهکنندهای در تلویزیون و یا سرمایهگذاری در سینما ارائه کنید. این کار را با امید و اشتیاق فراوان انجام میدهید و تهیهکننده و یا منشی او هم فیلمنامه را از شما میگیرد و شما را منتظر میگذارد تا پس از مطالعه آن، نظر نهایی به شما اعلام شود.
پس از مدتی شما با دفتر تهیهکننده تماس میگیرید و یا به دفتر سینمایی مراجعه میکنید تا نتیجه مطالعه و بررسی کارتان را به شما اطلاع دهند. کسی در آن سوی خط به شما میگوید که هنوز کار مطالعه به پایان نرسیده و باید باز هم منتظر باشید.
شما باز هم منتظر میشوید و در دفعاتی دیگر باز هم این اتفاق رخ میدهد. شما مشوش و آشفته میشوید؛ چون هنوز نتوانستهاید جواب روشن و شفافی از کسی، در باره کاری که برایتان بسیار مهم است و زمان زیادی هم روی آن گذاشته و به نتیجه آن هم دل بستهاید؛ بگیرید.
موضوع چیست؟ طرف، واقعاً وقت نکرده آن را بخواند؟ یا این که وقتی شروع به خواندن آن کرده؛ نتوانسته با آن ارتباط برقرار کند؛ و لاجرم پس از مطالعه چند صفحه، آن را به کناری انداخته و پی کار خودش رفته است؟
این اتفاق به شکل دیگری هم ممکن است رخ بدهد. به این شکل که طرفِ شما در آن سوی ماجرا، فیلمنامه را خوانده و یا سرسری نگاهی به آن انداخته؛ ولی چون نتوانسته با آن ارتباط برقرار کند؛ به شما میگوید که فیلمنامه شما چنگی به دلش نزده و انگیزهای برای کار روی آن ندارد.
و این ریختنِ آب پاکی است روی دست شما و پاسخی ناخوشایند برای یک انتظار طولانی!
اما به راستی مشکل در کجاست؟
مشکل ممکن است واقعاً به ساختار و داستان فیلمنامه شما برگردد. یعنی در فیلمنامه شما، چیزی که توجه او را جلب کند؛ از نظر او پیدا نشده است. اما این احتمال هم وجود دارد که مشکل در ساختار داستان شما نیست؛ بلکه به کیفیت نگارشی شما برمیگردد. یعنی مطلب شما، چنان مغشوش و آکنده از اشتباهات املایی و انشایی است و حتی در مورد نقطهگذاریها هم، دقتی به کار نرفته؛ که خواننده خیلی زود از ایجاد ارتباط با موضوع ناامید شده و از ادامه مطالعه آن منصرف شده است. در این حالت، شما با عدم ویرایش فیلمنامهتان، در خطر از دست دادن یک فرصت شغلی مهم خواهید بود. فرصتی که معمولاً به سختی به دست میآید و به آسانی از دست میرود.
این اتفاق هر جایی و در هر نهادی میتواند رخ دهد و طرفِ شما ممکن است این بار مثلا مدیر یک گروه تلویزیونی، یا عضو شورای طرح و برنامه یک شبکه تلویزیونی، و یا مشاور اجتماعی یک دفتر فیلمسازی باشد. هر کدام از این اشخاص اگر نتوانند ارتباط مناسبی با فیلمنامه شما برقرار کنند؛ سرنوشت کار شما با ابهام و مشکل روبرو خواهد شد.
اهمیت ویرایش فیلمنامه در هنگام تولید:
حالا بیایید فرض را بر این بگذاریم که فیلمنامه شما از هفت خانِ تصویب گذشته و مراحل سرمایهگذاری را هم پشت سر گذاشته و وارد مرحله تولید شده است. بگذارید ببینیم در این مرحله، یک فیلمنامه ویرایش نشده، چه نتایجی را در پی خواهد داشت!
بازیگرها باید متن فیلمنامه را بخوانند و حفظ کنند. فیلمبردار و تیم او باید با دقت زوایا و جزئیات کار را از درون آن کشف کنند. برنامهریزها باید بر اساس آن، و تقسیمبندی جزء به جزء آن، کار خودشان را برای روند تولید آماده و ارائه کنند. کارگردان باید روی هر نکته متمرکز شود تا با کشف این نکتهها، بتواند کار خودش را سر صحنه به خوبی پیش ببرد. همه و همه این آدمها باید فیلمنامه شما را بخوانند و با آن ارتباط برقرار کنند. در غیر این صورت دچار مشکل خواهند شد و این، یعنی این که روندِ تولید فیلم با مشکل روبرو شده است.
من به تازگی درگیر موقعیتی شدم که باعث شد تجربه ملموس و نزدیکی با این موضوع پیدا کنم. و باید اعتراف کنم که همین موقعیت نیز باعث شد ایده نوشتن این مقاله به ذهنم خطور کند. یک کارگردان تازه کار که تصمیم داشت یک تله فیلم را جلوی دوربین ببرد؛ از من دعوت کرد که به عنوان مشاور یا بازیگردان با گروهاش همکاری کنم و من در همین مدت بود که متوجه شدم ویراسته نبودن یک فیلمنامه، چقدر میتواند در سرِ صحنه، مشکلآفرین و دردسرساز باشد.
اگر بازیگری نتواند جمله مورد نظرش را به خوبی بخواند و بفهمد؛ حفظ کردن آن برایش بسیار دشوار خواهد بود. او نمیداند معنی و مفهوم این جمله چیست و چگونه باید ادا شود و اصلاً فیلمنامه نویس چه منظوری از آن داشته است و وقتی به چیزی در جایی اشاره میکند؛ دقیقاً منظورش چه چیزی و چه جایی است. بنابراین در کارِ خودش درمیماند.
در این حال، اگر بازیگر تازهکار باشد؛ عدم توانایی او در ایجاد ارتباط با متن، میتواند روی اعتماد به نفساش تأثیر منفی بگذارد و این عدم ارتباط را به توانایی خودش ربط بدهد و نه ناخوانایی فیلمنامه. و گمان کند که خودش در این ماجرا ضعیف و ناتوان است. در این صورت، کار برای او دشوارتر از آن چه که واقعاً هست؛ خواهد شد و تازهکاریِ او در جلوی دوربین، نمودِ بیشتری خواهد یافت. این اتفاق، در نهایت ممکن است به وجهه و موقعیت او هم لطمه جدی وارد سازد.
اما اگر بازیگر حرفهای و کارکشته باشد؛ باید انرژی بیشتری را برای درک متن به کار بگیرد و بیش از آن چه که لازم است؛ روی آن وقت بگذارد؛ تا بتواند در برابر دوربین و کارگردان، کار خودش را به خوبی انجام دهد. در این حال، شاید او با توجه به تجربه و شناخت حرفهای خود، به اشکالات ویرایشی متن پی برده باشد و بخواهد در همان موقعیت، کار ویرایش دیالوگهای خود را نیز انجام دهد. در چنین شرایطی، و در بحبوحه کارِ تولید، و با توجه به همه مشکلاتی که در هنگام ضبط و فیلمبرداری یک صحنه وجود دارد؛ این کارِاضافی میتواند فشار روانیِ مضاعفی را بر روی او و عوامل دیگر وارد کند. در حالی که همه منتظرند تا بازیگر جلوی دوربین برود و نقشاش را ایفا کند؛ او در گوشهای دارد با کلماتی که شما نوشتهاید - و حالا بیخبر از حال او، در جای دیگری دارید استراحت میکنید - کلنجار میرود و شاید هم زیر لب، ناسزایی را نثارِشما کند!
پس ویرایش فیلمنامه، در این جا، توانسته از ایجاد فشارهای روانی بیشتر بر عوامل تولید و بازیگران جلوگیری کند و مسیر تولید فیلم را هم - دست کم به سهم خودش - بازتر نگه دارد.
اهمیت ویرایش فیلمنامه در اقتصاد فیلم:
اما ویراستاری یک فیلمنامه، چه تأثیری ممکن است بر اقتصاد یک فیلم بگذارد؟
حالا دیگر پاسخ این سؤال تا حدود زیادی برای شما روشن شده است. وقتی بازیگرها در ارتباط با متن، راحت و آسودهخاطر باشند؛ برداشتهای کمتری برای ضبط و فیلمبرداری صحنه مورد نیاز خواهد بود. و این، یعنی این که روزها و ساعتهای کار در کل فرآیند تولید فیلم، کمتر خواهند شد و به این ترتیب، هزینههای تولید نیز کاهش چشمگیری خواهد یافت.
وقتی هزینههای تولید کاهش بیاید؛ سرمایهگذار نگرانی کمتری برای بازگشت سرمایه و سوددهی آن خواهد داشت وبنابراین اشتیاق بیشتری برای تولید فیلماز خود نشان خواهد داد. و بدین ترتیب، فرصتهای کاری بیشتری برای شما و دیگران به وجود خواهد آمد.
از نگاهی دیگر، کار شما برای گروه تولید، اعم از کارگردان و دیگران - به عنوان یک متن خوشخوان و رسا - خاطره خوشی را در ذهن آنان، از کار با شما و اثر شما به جای خواهد گذاشت و بدین ترتیب، آنها هم از کار کردن با شما لذت خواهند برد.
در این میان، اعتبار حرفهای شما، در موقعیت اجتماعی و روابط شما با نهادهایی که کار میکنید؛ افزوده خواهد شد و در این میان، تنها کسی که بیش از دیگران از این موقعیت بهره خواهد برد؛ تنها و تنها خود شما خواهید بود.
پس میبینید که رعایت تنها همین نکته، یعنی رعایت آداب ویراستاری در متن فیلمنامه، و یا دست کم انجام ویرایش پس از پایان نگارش فیلمنامه، چقدر در روابط حرفهای، اقتصادی و اجتماعی شما به عنوان یک سینماگر میتواند اثرگذار باشد و در نتیجه و محصول نهایی اثر هم اثرات منفی و یا مثبت از خود برجای گذارد.
پس بر شما باد که همزمان با آموختن قواعد و اصول فیلمنامه نویسی، قواعد و اصول ویراستاری را نیز به خوبی بیاموزید و در هر متنی که از خود برجای میگذارید؛ آنها را مو به مو رعایت کنید.
من به شما اطمینان میدهم که اگر کار خودتان را – هر چه که میخواهد باشد - درست انجام دهید؛ همه کسانی را که به هر شکلی – اکنون یا در آینده - با اثر شما سروکار دارند؛ از خودتان ممنون و سپاسگزار کردهاید.