بخش سوم:
کارگردانی تلویزیون چیست؟ روش های عمده کاری کارگردان تلویزیون, جنبههای مختلف کارگردانی, دروس رشته کارگردانی تلویزیون, گرایش های کارگردانی تلویزیون, تواناييهاي لازم و موقعيت شغلي در ايران برای کارگردانی تلویزیون
**********
طبق آماري كه در سال 1993 گرفته شده است، نوجوانان آمريكايي تا پايان دبيرستان 19 هزار ساعت به تلویزیون نگاه ميكنند؛ يعني بيشتر از مدت زماني كه در كلاس درس حضور دارند، وقت خود را صرف تماشاي تلويزيون ميكنند. متأسفانه دركشور ما آمار دقيقي در اين زمينه وجود ندارد. اما تأثيرپذيري بسيار زياد نوجوانان و جوانان ما از شخصيتهاي تلويزيوني، بيانگر آن است كه جوانان، بخش عظيمي از وقت خود را صرف تماشاي تلويزيون ميكنند و در اين ميان تله تئاترها، فیلمها و سریالهای تلویزیونی كه در حيطة كار كارگردانان تلويزيون است، بيشترين مخاطب را دارند.
کار کارگردان تلویزیونی در هر قسمت سازمان تلویزیون متفاوت است . ولی تقریبا در همه جا در مورد تمام جنبههای برنامه ، از آغاز تا انجام مسئول است . در بعضی از برنامهها هم کارگردان موظف به خلق و ارائه موضوع برنامه است .
کارگردان به خاطر شغلش همیشه عامل کلیدی تولید محسوب میشود .
در هر برنامهای بسته به نوع آن کارگردان مسئولیت متفاوتی را به عهده دارد . گاهی ناچار است به سرعت تصمیم بگیرد و تصمیمش را با عجله انتقال دهد ، حوادث را بروشنی بیان کند و چیزی را از قلم نیاندازد .
کارگردان تلویزیونی به دو روش عمده زیر کار میکند
1- روش انتخابی : دراین روش کارگردان بیشتر هماهنگ کننده است . هر یک از طراحان هرکدام با ایدههای خود روش را از پیش میبرند. در برنامههایی که برنامه با عجله آماده و پخش میشود یا در برنامههای زنده این روش موثری است .
2- روش ابتکار و خلاقیت : در این روش کارگردان بر جزئیات فنی اعضا نظارت کرده و انتظار دارد که همه مسائل مورد نظر او را دنبال کنند .
جنبههای مختلف کارگردانی
۱- تجزیه و تحلیل : هدف برنامه را در نظر میگیرد ،چگونگی ارائه موضوع و پیش بینی تاثیر روی بیننده به عهده کارگردان است .
2- توضیح و توصیف برای گروه تولید توضیح میدهد که این برنامه به دنبال چیست و چگونه آنرا میتواند بدست بیاورد .
3- مشورت و برنامه ریزی فنی برای ضبط و تولید : بررسی و کنترل روشها ، فنون ، تجهیزات ، صحنهآرایی .
4- سازمان تولید : تنظیم بودجه و نیروی انسانی برای تولید ، تعیین بازیگرها ،مجریان و همچنین آماده کردن نوشتههایی از قبیل تصویرنامه برگهای سفارش و غیره
5- آماده سازی مقدمات تولید : تنظیم و آماده ساختن موارد تکمیلی مانند عنوانبندی ، گرافیک و غیره
6- راهنمایی گروه: راهنمایی و هدایت بازیگران و مجریان وهمچنین گروههای صدا، نور و دادن علامت های لازم به بازیگران و مجریان رفع مشکلات فنی.
7- هماهنگی: با شبکه های ویدیویی و فیلم و ...
8- ارزیابی: کنترل ارزشهای هنری کار ،بازیها ، اجرا ، کیفیت دوربین ، مدت زمان بخشهای برنامه
9- تدوین : سرهم کردن یا تدوین کردن قسمتهای مختلف .
10- تبلیغات : سازماندهی و تهیه مطالب لازم برای تبلیغات .
رشته ی کارگردانی تلویزیون
گرايش نمايش
كارگرداني تلويزيوني يك رشتة كاربردي است و هدف آن تربيت نيروي متخصص، متعهد و خلّاق برنامهساز در جهت سياستهاي سازمان صدا و سيما است؛ افرادي كه به ياري معلومات و مهارتهاي فني، تكنيكي، هنري و تحليلي، زمينة ساخت و توليد انواع برنامههاي تلويزيوني را فراهم ميآورند. در واقع كارگردان تلويزيون كسي است كه ذهنيت خود را با استفاده از آموزشهاي كلاسيك و آكادميكي كه در خصوص برنامهسازي تلويزيون در طول دوران تحصيل كسب كرده است، به تصوير ميكشد و با خلاقيت و نوآوري به توليد برنامههاي تلويزيوني ميپردازد. در اين ميان، دانشجويان گرايش نمايش، به مطالعه، پژوهش و تجربه در كارگرداني انواع برنامههاي داستاني تلويزيون اعم از سريالها، برنامههاي كوتاه و تلهتئاترها ميپردازند. به عبارت ديگر، دانشجويان اين گرايش، روشهاي طراحي و توليد يك برنامة داستاني از عرصة ايده تا ساخت در استوديو يا واحد سيار، پخش و ارزشيابي آن را فرا ميگيرند و در اين ميان با چگونگي نقد و تحليل برنامههاي تلويزيوني، تحولات اجرا، تصويرنامهنويسي، جلوههاي خاص، طراحي صحنه، شيوههاي بيان و نحوة ارتباط تنگاتنگ فرم و محتوا آشنا ميشوند.
گفتني است كه تمامي اين دروس همراه با فعاليتهاي عملي و كارهاي كارگاهي است تا دانشجويان با استفاده از امكانات و تجهيزات كاربردي دانشكده و سازمان صدا و سيما بتوانند، تجربه و مهارت لازم را براي ساخت و توليد برنامههاي داستاني تلويزيوني كسب نمايند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل
دروس مشترك در هر دو گرايش
مباني ارتباطات، مردمشناسي و رسانههاي تصويري، عكاسي، آشنايي با هنر در تاريخ، تاريخ تلويزيون و فناوري رسانههاي جديد، ارتباطات بصري، آشنايي با فلسفه، پژوهش و نگارش در تلويزيون، تلويزيون: زبان و ساختار، درك و بيان بصري، مخاطبشناسي تلويزيون، فلسفه هنر، ابزارشناسي توليد، شناخت عوامل نمايش، گونهشناسي فيلم، مباني برنامهسازي تلويزيوني، كارگاه تصوير و نور، مباني تدوين، مباني برنامهسازي تك دوربينه، گونهشناسي برنامههاي تلويزيوني، مباني كارگرداني نمايش، مستندشناسي، موسيقي در فيلم و تلويزيون، تدوين ديجيتال، جلوههاي خاص، كارگاه چند رسانهاي، طراحي و مديريت توليد، تلويزيون آموزشي، پروژه نهايي.
دروس تخصصي گرايش نمايش:
بازيگرداني و كارگرداني، برنامهسازي استوديويي، تصويرنامه نويسي، سمينار برنامهسازان تلويزيوني، واحد سيار، برنامهسازي تك دوربينه، كارگاه نمايش تلويزيوني.
گرايش مستند :
با اشتياق دوربين را به دست ميگيرد و شتابان در موج جمعيت، در بازارها، كنار رودخانهها و در حاشيه جنگلها به دنبال سوژه ميگردد. زماني از شقايقها و آلالههاي خفته در سينة كوهساران صحنههاي زيبايي مييابد. زماني ديگر از رازهاي نهفته در سينة كوهنشينان و كويرنشينان آگاهي مييابد و آيينها، آداب و رسوم و سور و سوگ مناطق مختلف ايران را به ياري عدسي دوربين خود به تصوير ميكشد تا تنوع فرهنگي و تعدد ميراثهاي فرهنگي را به نمايش گذارد.
اين، بخشي از دنياي كارگرداني مستند است؛ دنيايي كه حيطة بسيار گسترده و وسيعي دارد و از يك سو شامل گزارش خبري، ورزشي و اجتماعي ميشود و از سوي ديگر مستند مردمشناسي يا طبيعت را در برميگيرد.
در واقع مستند، خوراك بسيار مهمي براي تلويزيون است و خيلي از برنامههاي تلويزيوني؛ از جمله گزارشهاي اجتماعي، ورزشي، مردمشناسي يا مستندهاي طبيعت در اين حيطه قرار دارد. از همينرو، از سال گذشته مستندسازي به عنوان يكي از گرايشهاي كارگرداني تلويزيون در دانشكده صدا و سيما مطرح گرديده است و دانشجويان اين گرايش با آموزش دروسي از قبيل فرم و محتوا در مستند تلويزيوني، ژورناليسم تلويزيوني و مجله تلويزيوني، اطلاعات لازم را براي مستندسازي كسب ميكنند.
دروس تخصصي گرايش مستند:
مستند تلويزيوني: فرم و محتوا، نويسندگي براي مستند، مستندسازي، تاريخ و نقد فيلم مستند، ژورناليسم تلويزيوني، سمينار بررسي مستند سازان، مجله تلويزيوني.
تواناييهاي لازم
صدا و سيما از همة هنرها؛ از جمله موسيقي، معماري، ادبيات، نقاشي، طراحي، خطاطي و عكاسي بهره ميگيرد. به همين خاطر، دانشجوي كارگرداني تلويزيون بايد اطلاعات هنري گستردهاي در همه اين زمينهها داشته باشد.
اما متأسفانه گاه داوطلبان شركتكننده در مصاحبه حضوري اين دانشكده، از مهمترين و بديهيترين اطلاعات هنري بيخبر هستند. براي مثال هيچ اطلاعي از موسيقي كلاسيك و بزرگترين موسيقيدانهاي آن مثل باخ يا بتهوون ندارند. همچنين برخي از داوطلبان نميتوانند آنچه را كه ميخواهند، بگويند. چنين افرادي نميتوانند كارگردان موفقي شوند؛ چون كارگردان بايد بتواند با بازيگر يا فيلمبردارش بخوبي ارتباط برقرار كند و بگويد كه از او چه انتظاري دارد. همچنين دانشجويان اين رشته بايد روابط اجتماعي خوبي داشته و بتوانند يك گروه را بخوبي اداره كنند. از همينرو، افراد گوشهگير و منزوي و كساني كه منتظرند ديگران وظايفشان را به آنها گوشزد كنند، در اين رشته موفق نخواهند شد.
در كل داوطبان بايد بدانند كه در اينجا چيزي تزريق نميشود تا يك نفر كارگردان، طراح يا برنامهساز شود. بلكه استادان دانشگاه فقط راه را نشان نميدهند و خود دانشجو بايد با تلاش بسيار و مطالعه فراوان به نتيجه برسد.
در اين رشته تسلط به زبان انگليسي نيز بسيار مهم است؛ چون دانشجويان بايد بتوانند از منابع و مآخذ درجه يك استفاده كنند؛ منابعي كه اكثر قريب به اتفاق آنها به زبان انگليسي است. و بالاخره اينكه هنر، يكي از واديهاي عشق است و فردي كه وارد آن ميشود، بايد عاشق باشد. كار هنري با فشارهاي عصبي و روحي بسياري همراه است و بيشتر اوقات نيز از شهرت و معروفيت در آن خبري نيست. براي مثال ميتوان به «ژرژ مليف» پدر سينماي داستاني اشاره كرد كه در اواخر عمرش در يكي از متروهاي پاريس در حال دستفروشي پيدايش كردند. ويژگي عالم هنر اين است كه وقتي آدمهاي جديد ميآيند، آدمهاي قديمي فراموش ميشوند. براي همين اگر كسي عشق و علاقة واقعي به هنر نداشته باشد، نميتواند در اين وادي دوام بياورد.
و در نهايت اين كه يك مستندساز بايد فردي صبور، دقيق و تيزبين باشد. براي مثال، يك كارگردان مستند طبيعت، گاه لازم است كه ساعتها در گوشهاي بنشيند تا از پرندهاي كه ميخواهد در لانة خود به جوجهاش غذا بدهد، فيلمبرداري كند.
موقعيت شغلي در ايران
سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران رشتههايي را در دانشكدة صدا و سيما ارائه ميدهد كه دانشجويان آن پس از فارغالتحصيلي، شغل تعريف شدهاي نيز در سازمان داشته باشند. اما فرصتهاي شغلي فارغالتحصيلان، تنها به سازمان صدا و سيما محدود نميشود و فارغالتحصيلان كارگرداني تلويزيون ميتوانند در سازمانهاي دستاندركار توليد برنامه و مراكز برنامهسازي تبليغاتي، نهادهاي دولتي از قبيل كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبليغات اسلامي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فعاليت نمايند.