0

عوامل موثر بر هوش کودک

 
samanehtajafary
samanehtajafary
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 2436
محل سکونت : خراسان رضوی

عوامل موثر بر هوش کودک
یک شنبه 21 مهر 1392  10:36 AM

هوش، یکی از بحث‌انگیزترین مفاهیمی است که تابه‌حال اندیشمندان، تعاریف زیادی در مورد آن ارائه داده‌اند اما هنوز به تعریف واحدی که مورد قبول همگان باشد، دست نیافته‌اند.

زیرا هوش یک مفهوم انتزاعی(ذهنی) است و تعریف کردن این‌گونه مفاهیم دشوار می‌باشد. یكی از تعاریفی كه بسیار مورد استفاده و استقبال قرار گرفته، تعریفی است كه وكسلر، پیشنهاد كرده است.

او هوش را به عنوان یك "استعداد كلی شخصی" برای درك جهان خود و برآورده ساختن انتظارات آن تعریف كرد. بنابراین از نظر وی، هوش شامل توانایی‌های فرد برای تفكر منطقی، اقدام هدفمندانه و برخورد مؤثر با محیط است.

او تاكید می‌كرد كه هوش كلی را نمی‌توان با توانایی رفتار هوشمندانه هر اندازه كه به مفهومی گسترده تعریف شود، معادل دانست، بلكه باید آن را به عنوان جلوه‌های آشكار شخصیت به‌طور كلی،‌ تلقی كرد.[1]

به هرحال می‌توان به سه مولفه در تعریف هوش اشاره کرد که اکثریت متخصصان بر سر آن توافق دارند:

الف. توانایی پرداختن به مسائل انتزاعی در امور عینی

ب. توانایی حل مساله و درگیر شدن در موقعیت‌های تازه و جدید

ج. توانایی فراگیری، به‌ویژه فراگیری و استفاده از امور انتزاعی مشتمل بر واژه‌ها و نمادهای دیگر.[2]

عوامل زیستی موثر بر هوش

پژوهش‌های مختلف، تاثیر عوامل زیستی گوناگون را بر هوش و توانایی‌های ذهنی افراد نشان داده است که به اختصار اشاره می‌کنیم:

الف. هورمون‌ها: بعضی از هورمون‌ها در فعالیت‌های ذهنی نقش مهمی دارند. هورمون تیروكسین كه از غده تیروئید ترشح می‌كند،‌ در فعال كردن كاركردهای ذهنی نقش اساسی دارد.

اختلال در ترشح هورمون‌های تعیین‌كننده جنس در دوره جنینی،‌ علاوه بر اینكه نامشخص شدن جنس كودك را پس از تولد موجب می‌شود، ممكن است نقایص هوشی را نیز به وجود آورد.

ب. تغذیه: بسیاری از پژوهش‌ها نشان داده‌اند كه تغذیه ناقص چه در دوره جنینی و چه پس از آن در رشد هوش كودك تاثیر سوء بر جای می‌گذارد.

از جمله مواد غذایی لازم در مورد كودكان، ماده پروتئینی است كه كمبود آن بر رشد دستگاه عصبی و در نتیجه بر هوش تاثیر نامطلوب می‌گذارد.

علاوه بر مواد پروتئینی، انواع ویتامین‌ها(E,D,C,A) و بعضی از مواد معدنی(كلسیم و منیزیم) در این مورد نقش موثری دارند.

بر اساس برخی پژوهش‌ها، چنانچه كودكانی را كه از تغذیه مطلوب برخوردار نبوده‌اند تحت رژیم غذایی مناسب قرار دهند، پس از مدتی هوشبهر آنان تا اندازه‌ای افزایش نشان می‌دهد.

تفاوت‌های جنسی و هوش

پژوهش‌هایی كه برای مقایسه هوش دختران و پسران انجام گرفته‌اند، اغلب به این نتیجه رسیده‌اند كه از نظر هوش كلی بین دو جنس تفاوتی وجود ندارد. اما از نظر برخی توانایی‌ها بین دو جنس تفاوت‌هایی وجود دارد.

از نظر روانی كلامی، خواندن، فهمیدن، چالاكی انگشتان دست و مهارت‌های منشی‌گری دختران نسبت به پسران برتری دارند.

از سویی دیگر از نظر استدلال ریاضی، توانایی دیداری – فضایی،‌ استعداد فنی و سرعت هماهنگی حركات عضلانی درشت، پسران بر دختران برتری دارند.

باید دانست این تفاوت‌ها بیشتر معلول روش تربیت دختران و پسران و عوامل فرهنگی است تا عوامل زیستی و وراثتی مربوط به دو جنس. با وجود این، برخی تحقیقات نشان داده است كه از نظر بعضی كاركردهای مغزی بین دو جنس تفاوت‌هایی وجود دارد.

چنانچه وایتلسون، در یك پژوهش درباره دختران و پسران گروهای سنی 6 تا 13 سال به این نتیجه رسید كه در پسران تا سن 6 سالگی برای پردازش اطلاعات فضایی و غیركلامی، نیمكره راست مغز بر نیمكره چپ برتری دارد.

در حالی كه در مورد دختران برتری نیمكره سمت راست مغز برای پردازش اطلاعات فضایی تا قبل  از نوجوانی   برقرار نمی‌شود.

پایگاه اجتماعی – اقتصادی

یکی دیگر از عوامل موثر بر هوش، پایگاه اجتماعی – اقتصادی، سطح شغل، ‌سطح تحصیلات و میزان   درآمد     پدر و مادر است.

تفاوت بین متوسط هوش كودكان در رابطه با پایگاه خانواده‌ها ممكن است از یكسو نشانگر تاثیر عامل وراثت در هوش و از سوی دیگر نتیجه تاثیر شرایط مناسب خانوادگی و محیطی برای رشد و پرورش توانایی‌های ذهنی كودكان باشد.

علاوه بر مسائل فوق برخی عوامل دیگر مانند جمعیت خانواده و ترتیب تولد فرزندان، محل سكونت، شباهت و تفاوت فرهنگی پدر و مادر، انتظارهای والدین از كودكان،‌ فقر، فشارهای اقتصادی، نگرش والدین نسبت به فرزندان،‌ روش‌های تربیتی كه از سوی والدین اعمال می‌شوند، داشتن فرصت‌های آموزشی و ... بر رشد و چگونگی هوش تاثیرگذار هستند.[3]

طبیعت و تربیت

یكی از چالش‌هایی كه همیشه در مورد هوش مطرح بوده این است كه، رشد هوش تحت تاثیر طبیعت است یا تربیت؟

طبیعت به میراث زیستی كودك و تربیت به تجربیات محیطی اشاره دارد اعم از فرهنگ حاکم بر جامعه، روابط خانوادگی، رسانه ها و ... . برخی دانشمندان اعلام كرده‌اند كه هوش، عموما ارثی است و تجربیات محیطی، نقش كمی در گسترش آن ایفا می‌كنند؛

اما رشد واقعی هوش نیاز به چیزی بیش از وراثت دارد. اغلب متخصصان امروزه بر این نكته توافق دارند كه محیط نیز نقش مهمی در رشد هوش دارد.

این بدین معناست كه غنی‌سازی محیط كودكان می‌تواند هوش آنها را افزایش دهد و موجب پیشرفت تحصیلی و افزایش احتمال دستیابی آنها به مهارت‌های مورد نیاز برای یك شغل و استخدام شود.

یكی از مسائل مهم در رابطه با اهمیت محیط در هوش، افزایش نمرات آزمون‌های هوشی در سراسر دنیاست.

نمره‌‌های افراد در آزمون‌های اخیر هوشی نشان می‌دهد كه اكثر افراد، بهره هوشی متوسط دارند، در حالی كه در گذشته وضع هوشی اكثریت، كمتر از متوسط بود. همچنین مطالعات مدرسه‌ای در تاثیر محیط بر هوش نیز اثراتی بر هوش نشان داده‌اند.

در تحقیقی كه رمفل، بر روی كودكان هندی ساكن جنوب آفریقا كه به مدت 4 سال از مدرسه رفتن محروم شدند در مقایسه با كودكان روستای همجوار كه در محیط مدرسه مشغول به تحصیل بودند،

انجام داد متوجه شد كه به ازای هر یك سال تاخیر از مدرسه 5 نمره در هوشبهر كاهش داشتند. نمرات آزمون هوش، گرایش به افزایش در طول ماه‌های مدرسه و كاهش در ماه‌های تعطیل دارد.

علاوه بر این كودكانی كه روزهای تولدشان به گونه‌ای است كه یكسال زودتر به مدرسه می‌روند، هوش بالاتری نسبت به كودكانی كه یكسال دیرتر به مدرسه می‌روند،‌ نشان می‌دهند.

همچنین كسانی كه به هر دلیلی به مدرسه نرفتند یا ترك تحصیل داشتند هوش پایین‌تری خواهند داشت.

لكن تعامل بین وراثت و محیط آن‌قدر پیچیده و پویاست كه یكی از روان‌شناسان به نام ویلیام گرینوخ، می‌گوید: پرسش از اینكه در هوش، طبیعت مهمتر است یا تربیت، مانند پرسش از این نكته است كه برای ایجاد یك مستطیل، طول مهمتر است یا عرض؟ ما هنوز نمی‌دانیم كدام؟ و اصولا این سوال غلط است.

رشد هوشی فرد، نتیجه متقابل وراثت و محیط است. در عوامل محیطی بر تحصیلات مدرسه‌ای تاکید شده در حالی که فرهنگ حاکم بر جامعه، روابط خانوادگی، رسانه‌ها و دیگر عوامل نیز موثر است.[4]

منبع:آفتاب

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها