پاسخ به:مبحث بیستم طرح صالحین: ايمان و علم در نگاه امام باقر (ع)
یک شنبه 21 مهر 1392 5:38 PM
امام باقر علیه السلام در گفتارى امیدآفرین و نشاط بخش به منتظران حقیقى آن حضرت مژده مىدهد كه «یَأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبى لِلثّابِتِینَ عَلى اَمْرِنا فِى ذلِكَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنى ما یَكُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِىءُ عَزَّ وَ جَلَّ عِبادِى آمَنْتُمْ بِسِرّى وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبى فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّى(1) ؛
بر مردم زمانى مىآید كه امامشان از منظر آنان غایب مىشود. خوشا به حال آنان كه در آن زمان در امر [ولایت] ما اهلبیت ثابتقدم و استوار بمانند! كمترین پاداشى كه به آنان مىرسد، این است كه خداى متعال خطابشان مىكند و مىفرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق كردید. پس بر شما مژده باد كه بهترین پاداش من در انتظارتان است.»
امام باقر علیه السلام فرمود: مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم مىدارم.
آن گاه امام باقر علیه السلام ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر ارجگذارى به چنین منتظران راستینى به آنان مىفرماید: شما مردان و زنان، بندگان حقیقى من هستید.
رفتار نیك و شایسته تان را مىپذیرم و از كردار ناپسندتان عفو مىكنم و به خاطر شما سایر گنهكاران را مىآمرزم و بندگانم را به خاطر شما با باران رحمت خود سیراب و از آنان بلا را دفع مىكنم. اى عزیزترین بندگان من! اگر شما نبودید، عذاب دردناك خود را به مردم نافرمان نازل مىكردم.»(2)
پیشواى پنجم علیه السلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیه السلام كه در زمان غیبت، خود را براى شركت در قیام جهانى آن حضرت آماده مىكنند، به ابو خالد كابلى فرمود: «من به گروهى مىنگرم كه در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مىخیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حكومت الهى تلاش مىكنند.
بارها از متولیان حكومت اجراء حق را خواستار مىشوند، امّا با بىاعتنایى مسئولین مواجه مىشوند. وقتى كه وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش مى نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته شان اصرار مىورزند تا این كه سردمداران حكومت نمىپذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مىگردند و كسى نمىتواند جلوگیرشان شود.
این حقجویان وقتى كه حكومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیه السلام به كس دیگرى نمىسپارند. كشته هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مىشوند.»
در اینجا امام باقر علیه السلام به ابو خالد كابلى جملهاى زیبا فرمود كه مىتواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد.
آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَكْتُ ذلِكَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ(3) ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم مىدارم.»
امام در مورد یاران امام زمان علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیه السلام مىآیند كه پنجاه نفر از آنان زن مىباشند و بدون هیچگونه وعده قبلى در شهر مكه گرد هم جمع مىشوند.
امام پنجم علیه السلام در مورد استقامت و استوارى یاران حضرت مهدى علیه السلام به آیهاى از قرآن استناد كرد و در تفسیر آیه «فَاِذا جاءَ وَعْدُ اُوْلهُما بَعَثْنا عَلَیْكُمَ عِبادا لَنا اُولى بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ كانَ وَعْدا مَفْعُولاً»(4) ؛
«هنگامى كه نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیكارجوىِ خود را بر ضد شما برمىانگیزیم [تا شما را سخت درهم كوبند و براى به دست آوردن مجرمان] خانهها را جستجو مىكنند و این وعده اى است قطعى.» فرمود: «این بندگان پیكارجو و مقاوم كه به طرفدارى از حق به پا مىخیزند، همان حضرت قائم و یاران وفادار او هستند.»(5)
از منظر امام باقر علیه السلام در عصر غیبت، چشم به راه ظهور حضرت مهدى علیه السلام بودن و انتظار حكومت آل محمد صلى الله علیه و آله را كشیدن از عبادات شایسته و برتر محسوب مىشود. آن گرامى به نقل از وجود مقدس رسول اكرم صلى الله علیه و آله فرمود:
«اَفْضَلُ الْعِبادَةِ انْتِظارُ الْفَرَجِ(6)؛ انتظار [پیروزى و] فرج [آل محمد صلى الله علیه و آله] از برترین عبادات محسوب مىشود.»
جهان در آستانه ظهور
در آستانه ظهور حضرت مهدى علیه السلام اوضاع جهان به بدترین وضع خود مىرسد و ظلم و ناعدالتى، تبعیض، تضییع حقوق دیگران به بدترین وضع خود تبدیل شده و مردم از هر كس و حكومتى ناامید گردیده، به دنبال روزنه امید و نداى عدالتى مىگردند كه آنان را از آن منجلاب ستم و از چنگال زورمداران و مستكبران نجات بخشد.
مردم چنان از دست دروغگویان فتنه انگیز و فرصت طلب به تنگ مىآیند كه شب و روز آرزوى قیام منادى عدالت را در سر مىپرورانند. حضرت امام باقر علیه السلام فضاى تاریك جهان قبل از ظهور را اینگونه بیان مىكند:
«لا یَقُومُ الْقائِمُ اِلاّ عَلى خَوْفٍ شَدیدٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلاءٍ یُصیبُ النّاسَ وَ طاعُونٍ قَبْلَ ذلِكَ وَ سَیْفٍ قاطِعٍ بَیْنَ الْعَرَبِ وَاخْتِلافٍ شَدیدٍ بَیْنَ النّاسِ وَ تشْتیتٍ فى دینِهِمْ وَ تَغْییرٍ فى حالِهِمْ حَتّى یَتَمَنَّى الْمُتَمَنّى الْمَوْتَ صَباحا وَ مَساءً مِنْ عِظَمِ ما یَرى مِنْ كَلْبِ النّاسِ وَ اَكْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضا(7)؛
حضرت قائم علیه السلام قیام نمىكند، مگر در حال ترس شدید مردم و زلزلهها و فتنه و بلایى كه بر مردم فرا رسد و قبل از آن، گرفتار طاعون مىشوند.
آنگاه شمشیر برنده میان اعراب حاكم مىشود و اختلاف میان مردم و تفرقه در دین و دگرگونى احوالشان به اوج مىرسد؛ به گونه اى كه هر كس بر اثر مشاهده درنده خویى و گزندگى اى كه در میان برخى از مردم نسبت به بعضى دیگر به وجود مىآید، صبح و شام آرزوى مرگ مىكند.»
امام آنگاه افزود: «وقتى كه یأس و ناامیدى تمام مردم را فرا گرفت و دیگر از هر جهت خود را در بنبست احساس كردند، امام غائب علیه السلام قیام مىكند.»
مخالفین دولت مهدوی
سران جبهه باطل معمولاً افرادى خودخواه، متكبر، صاحب صفات ناپسند انسانى هستند كه در مقابل حق خودنمایى مىكنند. آنان چنان در منجلاب فساد و گناه غوطه ورند كه انسانهاى حق طلب و جلوه هاى فضیلت را خطرناكترین دشمنان خویش قلمداد مىكنند. به همین جهت، تمام تلاشهاى خود را براى نابودى آیین حق و رهبران الهى به كار مىگیرند. اما خداوند طبق سنت پایدار خود همواره حق را پیروز گردانیده و دشمنانش را مأیوس و مغلوب كرده است.
قرآن مىفرماید: «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلآَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْكَرِهَ الْكَـفِرُونَ»(8)؛ «(مخالفین حق)مىخواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش كنند، ولى خدا جز این نمىخواهد كه نورش را كامل كند؛ هر چند كافران را خوش نیاید.»
در عصر ظهور، تلاشهاى زیادى صورت مىگیرد تا از استقرار حكومت قائم آل محمد صلى الله علیه و آله جلوگیرى شود، اما آن حضرت به لطف و مدد الهى، تمام موانع را از میان برمىدارد. سفیانى یكى از دشمنان سرسخت حضرت مهدى علیه السلام است.
امیرمؤمنان على علیه السلام در مورد جنایات وى به كوفیان فرمود: «بدا به حال كوفه! سفیانى چه جنایاتى در آنجا انجام مىدهد! به حریم شما تجاوز مىكند، كودكان را سر مىبرد و ناموس شما را هتك مىكند.»(9)
امام باقر علیه السلام درباره ویژگیهاى این دشمن سرسخت حضرت مهدى علیه السلام فرمود: «اگر سفیانى را مشاهده كنى، در واقع پلیدترین مردم را دیدهاى. وى داراى رنگى بور و سرخ و كبود است. هرگز سر به بندگى خدا فرو نیاورده و مكه و مدینه را ندیده است.»(10)
امام باقر علیه السلام مىفرماید: «گویا من سفیانى (سركرده دشمنان حضرت امام عصر علیه السلام) را مىبینم كه در زمینهاى سرسبز شما در كوفه اقامت گزیده، ندا مىدهد كه هر كس سر یك تن از شیعیان على علیه السلام را بیاورد، هزار درهم پاداش اوست. در این هنگام، همسایه به همسایه دیگر حمله مىكند و مىگوید: این شخص از شیعیان است. او را مىكشد و هزار درهم جایزه مىگیرد.»(11)
شیصبانى نیز یكى دیگر از سران جبهه باطل در عصر ظهور است. او از دشمنان كینهتوز اهلبیت علیهمالسلام و حضرت مهدى علیه السلام مىباشد. ریشهاش به بنىعباس مىرسد و شخصى بدكردار، شیطان صفت و گمنام است.
امام باقر علیه السلام به جابر جعفى فرمود: «سفیانى خروج نمىكند، مگر آن كه قبل از او شیصبانى در سرزمین عراق خروج مىكند. او همانند جوشیدن آب از زمین، یكباره پیدا مىشود و فرستادگان شما را به قتل مىرساند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانى و ظهور قائم علیه السلام باشید.»(12)
دجّال نیز فتنه گرى كذّاب و فریبنده است كه موجى از آشوب و فتنه به پا مىكند و بسیارى را با دسیسههاى شیطانىاش مىفریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلىاش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى مىكند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد مىآیند.
اما طبق مشیت الهى و سنت تغییرناپذیرش همچنان كه در طول تاریخ همواره به اثبات رسیده است، اهل باطل همچون كف روى آب نابود شدنى هستند و حضرت مهدى علیه السلام نیز با غلبه بر سران كفر و فتنه و نفاق طومار زندگانى دشمنان فضیلت و كمال را درهم مىپیچد و بساط عدل و داد و انسانیت را در روى زمین مىگسترد.
نویدهای امام باقر علیه السلام درباره ظهور
1- ابوحمزه ثمالى آورده است كه: در یكى از روزها در محضر درس امام محمدباقر علیه السلام بودم، هنگامى كه حاضران رفتند، امام باقر علیه السلام فرمود:
اباحمزه! از رخدادهایى كه خداوند آن را قطعى ساخته است قیام قائم ماست. هر كس در آنچه مىگویم تردید كند با حال كفر به خدا، او را ملاقات خواهد كرد. آنگاه افزود: پدر و مادرم فداى وجود گرانمایه او باد كه همنام و همكنیه من است و هفتمین امام پس از من. پدرم فداى كسى باد كه زمین را لبریز از عدل و داد مىكند همان گونه كه به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است.
یا اباحمزه! هر كس سعادت دیدار او را داشت و همان گونه كه به پیامبر صلی الله علیه و آله و على علیهالسلام سلام و درود مىگوید بر آن حضرت درود گفت و فرمانبردار او گردید، بهشت بر او واجب مىگردد و هر كس به آن وجود گرانمایه سلام نگفت، خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و او را در آتش سوزان جاى خواهد داد و چه بدجایى است جایگاه ستمكاران! (13)
2- بانوى دانش پژوهى كه به (امهانى) شهرت داشت آورده است كه بامدادى بر حضرت باقر علیه السلام وارد شدم و گفتم: سرورم! آیهاى از قرآن شریف، ذهن و فكرم را به خود مشغول داشته و خوابم را ربوده است.
فرمود: كدام آیه امهانى؟ بپرس!
گفتم: این آیه شریفه كه مىفرماید: فلا اقسم بالخنس. الجوار الكنس. (15)
فرمود: به! به! چه مسئله خوبى پرسیدى، این مولود گرانمایهاى است در آخرالزمان. او (مهدى) این عترت پاك است. مهدى خاندان وحى و رسالت، براى او غیبت و حیرتى است كه گروهى در آن گمراه مىگردند و گروههایى راه حق و هدایت را مىیابند. خوشا به حالت اگر او و زمان او را درك كنى ... و خوشا به حال آنان كه او را درك خواهند نمود. (15)
پینوشتها:
1.كمال الدین، ج 1، ص 330.
2.همان.
3.غیبت نعمانى، ص 273.
4.اسراء / 5.
5.تفسیر عیاشى، ج 2، ص 281.
6.بحارالانوار، ج 52، ص 125.
7.همان، ص 230.
8.توبه / 32.
9.یوم الخلاص، ص 93.
10.بحارالانوار، ج 52، ص 354.
11.بحار الانوار، ج 52، ص 215.
12.غیبت نعمانى، ص 302.
13.بحارالانوار، ج 24، ص 241.
14.سوره تكویر، آیه 16 و 17.
15.اكمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 330 / بحارالانوار، ج 51، ص 137.
امیرالمومنین حضرت علی (ع)
نهج البلاغه خطبه 184