شب خونه ی پسرخالم بودم داشتیم فیلم میدیدیم
خالم میاد تو اتاق منو میبینه
میگه : تویی؟
پ ن پ دزدم اومدم یه فیلم ببینم برم
تو مراسم خواستگاری بودم که دختر خانم با سینی چایی اومد داخل !
شروع کرد به چایی دادن رسید به من سینی رو گرفت جلوم و گفت بفرمایین
گفتم ممنون اهلش نیستم
گفت منظرتون چاییه؟
پ ن پ ازدواجو میگم
دل دردهای شدید دارم دکتر نوشته سونوگرافی رفتم یارو میگه به خاطر دل دردهات سونوگرافی اومدی
پ ن پ اومدم ببینم بچه ام اگه دختره بندازمش آخه شوهرم دختر دوست نداره
دکتر به مریضش میگه متاسفانه تو عکس پاتون از دو ناحیه شکسته
یارو میگه یعنی میخوایید گچ بگیریدش؟
پ ن پ می خوام بدم بچه ها با فتوشاپ درستش کنند
رفتم کفاشی میگم : آقا واکس دارید؟
میگه: واسه کفشت میخوای؟
میگم : پ ن پ رنجرم برای استتار صورتم می خوام
رفتم سرِ خاکِ مادربزرگم دارم با یه تیکه سنگ کوچولو میزنم به سنگِ قبرش
خانومه اومده میگه می خواى فاتحه بخونى؟
میگم پ ن پ کلید نیاوردم موندم پشتِ در
دمِ تلفن همگانی به یارو میگم : میشه بدین منم یه زنگ بزنم؟
میگه : کارت تلفونو؟
پ ن پ شماره اونی که باهاش حرف میزدیو
رویه پشت بوم خونشونو داشتند اسفالت میکردنند یکم اسفالت اضافه میاد
پسرش میگه بابا میخوای بریزش دور
پ ن پ یه سرعت گیر می زنیم رو پشت بوم
می گم صبح ساعت 5 دارم میرم تنگ کوه
میگه اه با دوستات؟
پ ن پ با فرشته هایی که صبح های زود برا شمارش ثواب ها دورم جمع می شن
رفتم سر قبر بابابزرگم
یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟
پ ن پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره
رفتم رستوران یارو میگه غذا میل دارید قربان؟
پ نه پ اومدم ببینم اینجا حقوق خوبه؟
از کارت راضی هستی یا نه
همسایمون ساعت ۱ شب پیانو زدنش گرفته رفتم دم خونش
میگه صدای پیانو اذیتتون میکنه؟
میگم پ نه پ میخواستم آهنگ سلطان قلبها رو درخواست کنم برامون بزنی حالشو ببریم
ماشینه تا شیشه جمع شده
یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن
یارو داره رد میشه می گه مرده؟
پ نه پ تصادف خستش کرده خوابیده
به یارو میگم قالپاق ریو دارین؟
می پرسه ماشینت ریو هست ؟
پ نــه پ لامبورگینیه قالپاق ریو می ندازم ریا نشه
ماشینو تو روزنامه تبلیغ کردم
می گه می خوای بفروشیش؟
پ ن پ معدلش بیست شده ازش قدردانی کردم
صبح پاشدم به زور دارم لباس میپوشم
بابام میگه کلاس داری؟
پ ن پ نگران لباسم شدم پاشدم ببینم هنوز اندازمه یا نه
یارو دو ساعت داره خودپردازو انگولک می کنه تازه برگشته می گه شمام کار دارین ؟
پ نه پ وایستادیم اینجا بنیه و پشتکارِ شما رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم
عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون
برگشته میگه اِ داداشت زنم داره؟
پ نه پ اینا رو تو قرعه کشی بانک برنده شده
از راننده اتوبوس میپرسم چقدر شد؟
می گه 350 بهش 400 تومن دادم
می گه یه نفری؟
پ نه پ کل اتوبوس مهمونه من
یارو اومد تعمیرگاه گفت : برای لپ تاپم رَم می خوام
گفتم: داریم
گفتش :مطمئنی برای لپ تاپه ؟
پ ن پ برای pc ـه می خوام بُکُنم تو پاچـــت