مأمورین قلعه خواف
پنج شنبه 11 مهر 1392 11:23 AM
مأمورينى كه محافظ شهيد مدرس بودند، ابتدا از نزديكشدن به ايشان، پرهيز ميکردند. ولى پس از چندى از مريدان و حاميان اين عالم مجاهد مىشدند. آنها در ظاهر حالتى خشن به خود مىگرفتند تا شك مأموران شهربانى را برنيانگيزند و در حقيقت يار و پرستار با وفاى او بودند. نيروهاى مخصوص و جاسوسان، وقتى كه از اين روابط مطلع مىشدند، مأمورين را بهجاى ديگر انتقال مىدادند و عدهاى ديگر را به جاى آنها مىآوردند. ولى طولى نمىكشيد كه تازهواردين هم به ايشان علاقهمند مىشدند و تحتتأثير روح بزرگ و كمالات معنوى آيةالله مدرس قرار مىگرفتند. بهطوريکه وقتى ايشان وضو مىگرفت و به نماز مىايستاد، مأمورين زندان سعى مىكردند خود را سريعاً به ايشان برسانند و در نماز شركت كنند. از اينرو مسئولان مربوطه هر سهماه يكبار مأمورين را تغيير مىدادند. يكى از زندانبانان گفته بود: روزى كه به قلعه خواف آمدم، چندان آشنايى با آقا نداشتم. بعد از چندى فهميدم كه چه سيد بزرگوارى است، يك روز سؤال كردم: آقا! براى شما اين نان و ماست و خوراك بادمجان كافى است؟ اجازه بدهيد تا غذاى بهترى برايتان تهيه كنيم؟ آقا پاسخ داد:
به نان خشك قناعت كنيم و جامه دلق كه بار منّت خود به كه با منّت خلق
منبع: مدرس، مجاهدى شكستناپذير/214