شهید سیدمرتضی آوینی
سه شنبه 18 شهریور 1393 4:10 PM
من هرگز اجازه نمی دهم که صدای حاج همت در درونم گم شود. این سردار خیبر، قلعه قلب مرا نیز فتح کرده است. شهید سیدمرتضی آوینی |
|
اوایل جنگ روی ارتفاعات بابا یادگار در غرب بودیم. دوشمن مرتب بمب خوشه ای می ریخت. هر چی داشت گذاشته بود وسط وبین ما به صورت برادرانه تقسیم می کرد ،تا لابد دعوا یمان نشود! بعضی اوقات که بمب ها زیر قولشان می زدند وعمل نمی کردند وبه لشکریان اسلام می پیوستند، نوار هایی در هوا معلقشان را به جدیدی ها نشان می دادیم و می گفتیم: نگا نگا ، خلبانشان داره میاد پایین خودشو تسلیم کنه . طفلی ها آنهایی که ساده تر بودند ، دهانشان باز می ماند وتا نوارها کاملا به زمین بیفتد به آسمان خیره می شدند وچون معمولا باما فاصله ی زیادی داشتند دست آخر هم گمان نمی کنم که می فهمیدند که قضیه چی است؟ منبع : منبع :(شوخ طبعی های جبهه)(صفحه ی 228) |