0

کلام شهدا و خاطرات شهدا

 
mohsen_alavi
mohsen_alavi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 8348
محل سکونت : تهران

شهيد ناصر آقايي
سه شنبه 9 مهر 1392  1:39 AM

خدايا در هر کجا که بوده ام به يادت بوده ام و در راهت قدم گذاشتم و اميدوارم تا هر موقع که خون در رگم باشد به ياد تو باشم. تو هم مرا در اختيار خودم مگذار که منحرف شوم. شهيد ناصر آقايي

 

 رفتيم توي شهر و يک اتاق کرايه کرديم. بهم گفت: « زندگي اي که من مي کنم سخته ها .» گفتم: « قبول» براي همه کاراش برنامه داشت؛ خيلي منظم و سخت گير. غذا خيلي کم مي خورد. خيلي مطالعه مي کرد. خيلي وقت ها مي شد روزه مي گرفت. معمولا همان روزهايي هم که روزه بود مي رفت کوه. به ياد ندارم روزي بوده باشد که دونفرمان دو تا غذا از سلف دانشگاه گرفته باشيم. هميشه يک غذا مي گرفتيم، دو نفري مي خورديم .خيلي وقت ها مي شد نان خالي مي خورديم. شده بود سرتاسر زمستان ، آن هم توي تبريز ، يک ليتر نفت هم توي خانه مان نباشد.کف خانه مان هم نم داشت، براي اين که اذيتمان نمکند چند لا چند لا پتو و فرش و پوستين مي انداختيم زمين.همه اينها يکي بخاطر اين بود که به نفسشو تربيت کنه در عين حال فقرا رو درک.(شهيد باکري) 

 

وبلاگ شیعه 12 امامی

 

خواهد آمد مرهم زخم علی(ع) در کوچه ها

 

تشکرات از این پست
mehdi0014 mrezass
دسترسی سریع به انجمن ها