0

هفته چهارم:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

 
shahram4959
shahram4959
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : خرداد 1392 
تعداد پست ها : 51
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---
شنبه 6 مهر 1392  3:44 PM

احترام به پدر و مادر

عالم زاهد و وارسته زمانش مرحوم شیخ حسین بن شیخ مشكور رضوان اللّه تعالى علیه فرمود:
در عالم رؤ یا دیدم در حرم مطهر حضرت ابا عبداللّه (ع ) مشرف هستم و حضرت در آنجا تشریف دارند.
یك نفر جوان عرب معدى (دهاتى ) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام كرد و حضرت با لبخند جوابش دادند.
فرداى آن شب كه شب جمعه بود به حرم مشرف شدم و در گوشه حرم توقف كردم ناگهان آن جوان عرب معدى را كه در خواب دیده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضریح مقدس رسید با لبخند به آن حضرت سلام كرد ولى حضرت سیدالشهداء (ع ) را ندیدم و مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد.
عقب سرش رفتم و سبب لبخندش را با امام (ع ) پرسیدم .
و تفصیل خواب خود را برایش نقل كردم و گفتم چه كرده اى كه امام (ع ) با لبخند بتو جواب مى دهد.
گفت : مرا پدر و مادر پیرى است و در چند فرسخى كربلا ساكنیم و شبهاى جمعه كه براى زیارت مى آیم یك هفته پدرم را سوار بر الاغ كرده مى آوردم و یك هفته هم مادرم را مى آوردم .
تا اینكه شب جمعه اى كه نوبت پدرم بود چون سوارش كردم مادرم گریه كرد و گفت : مرا هم باید ببرى شاید هفته دیگر زنده نباشم .
گفتم : باران مى بارد، هوا سرد است ، مشكل است ، نپذیرفت ناچار پدر را سوار كردم و مادرم را بدوش كشیدم و با زحمت بسیار آنها را به حرم رسانیدم و چون در آن حالت با پدر و مادرم وارد حرم شدم حضرت سیدالشهداء (ع ) را دیدم و سلام كردم آن بزرگوار برویم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا بحال هر شب جمعه كه مشرف مى شوم حضرت امام حسین (ع ) را مى بینم و با تبسم جوابم را مى دهد.(1)
اى كه بر دوست تمناى نگاهى دارى
بهر اثبات ارادت چه گواهى دارى
بایدت واله چو یعقوب شدن در شب و روز
گر چو او یوسف گم گشته به چاهى دارى
از بردن اشك درون سوز نهانى باید
گر كه از درگه او خواهش جاهى دارى
تا كه هستى به گدائى در دربار حسین (ع )
عزّت و فخر به هر مهتر و شاهى دارى
نام تو ثبت به دیباچه عشاق شود
گر كه مهرش بدل خود پر كاهى دارى
اى كه در راه حسین استى و اولاد حسین (ع )
خوش به فرداى دگر پشت و پناهى دارى
اشك امروز بود توشه ره فردایت
گر به دیوان عمل جُرم و گناهى دارى
اجر پیوسته تو نزد حسین بن على است
تا كه در ماتم او اشكى و آهى دارى
كربلا آرزوى ماست حسین جان مددى
چه بى منتظر چشم براهى دارى
خاك راه تو بود حامد و زر مى گردد
گر كه بر خاك ره خویش نگاهى دارى

تشکرات از این پست
hoseinh1990 aftabm tahmores
دسترسی سریع به انجمن ها